قلمِ آزاد و قلمِ آزاده
امیرحسین دولتشاهی
گروه فرهنگی: قلمِ آزاد، خود را از »هر قیدی« رها میبیند؛ پس میتواند راست را دروغ بنویسد و دروغ را راست. در مقابل اما، قلمِ آزاده، بهتمامی در بند است و مقیّد؛ این قلم، رها و افسار سرخود نیست! مهار دارد، لگام دارد؛ لگامی از جنسِ وجدان و اخلاق.
خداوند متعال یکی از سورههای قرآن کریم را با سوگند به »قلم« آغاز کرده است: »ن وَ?لقَلَمِ وَمَا یَسطُرُونَ: ن، سوگند به قلم و آنچه مینویسند«. اهل تفسیر درباره اینکه مراد از قلم در این آیه چیست، قلمها زدهاند، اما در ارجمندیِ حقیقتِ قلم و نوشتن، همین بس که خداوند متعال بر آن قسم خورده است. بهراستی که نزد آدمیان نیز، پدیده »نوشتن« همواره رویدادی محترم بهشمار آمده است. حتی در روزگارِ کنونی که دوره، دوره آسانگیری و در برخی امور، بیمبالاتی است، باز هم استواریِ نوشتارهای عموم مردمان، یک سر و گردن نسبت به گفتارشان، برتر مینماید.اگر در کوچه، پسکوچههای زندگیِ شخصی، اجتماعی و تاریخیمان بنگریم و دقیق شویم، جلوههای اهمیتِ قلم و آنچه مینویسد را بهخوبی درخواهیم یافت. ما آدمیان هر گاه بخواهیم قول و قرار و عهد و پیمانمان بر سر موضوعی را محکم کنیم، آن عهد و پیمان را روی کاغذ میآوریم و بهوسیله قلم ثبتش میکنیم و آن نوشته را سندِ معاهداتمان قرار میدهیم. از پیمانهای بین دو نفر همچون عقدِ ازدواج گرفته تا پیمانهای بین دو حکومت، همگی با قلم و نوشتن است که ثبت و محکم میشود.همچنین به برکت قلم و اثرِ آن بوده است که تمدن بشری گسترش یافته و آدمیان توانستهاند دانشِِ رو به تکامل خویش را از هر نسل به نسل بعد انتقال دهند. ماندگاریِ دانشِ فردی و جمعی به وجودِ قلم و نگاشتن است. آری، به یُمنِ قدومِ سیاهرنگِ قلمها بوده است که ما امروز از پسِ قرنها میتوانیم شعر رودکی و فرّخی و فردوسی و خاقانی و نظامی و عطّار و مولانا و امیرخسرو و سعدی و حافظ را بیابیم و بخوانیم و بدانیم. درواقع این قلم است که مفاخر فرهنگی و ادبی و هنری هر ملت را تا همیشه برای آن ملتّ زنده نگاه میدارد.افزون بر همه اینها، در همین روزگارِ کنونی نیز که به یمن پیشرفت روزافزونِ فناوری، همگان میتوانند در هر جای کره خاکی که باشند، با هم تماس تصویری برقرار کنند و نهتنها صدای هم را بشنوند، که همزمان سیمای یکدیگر را هم نظاره کنند، باز هم در پارهای از زمانها ما آدمیان برخی از حرفهایمان را تنها از طریق نوشتن است که میتوانیم به هم منتقل کنیم. نیز به مددِ قلم است که گاهی در خلوتمان دردِ دلهایمان را روی صفحه سفید کاغذ مینویسیم. بسیاری از ما وقایعِ مگوی زندگیمان را کنجِ دفتری یادداشت میکنیم و برای آینده، روزگاری که شاید نباشیم، به یادگار مینهیم تا دیگرانی آنها را بخوانند و لذتها برند و عبرتها گیرند.قلم، ابزاری است شگفت؛ از سویی اگر در دست عالِمی باشد که قدر قلم را بداند و حرمتش را پاس بدارد، چنان والایی مییابد که از خون شهید نیز برتر میایستد؛ چراکه به فرموده امام جعفر صادق (ع)، چون روز قیامت شود، خداوند، عزّ و جلّ، مردم را در یک زمین مسطّح گرد هم میآورد و میزانها برقرار میشود. پس خونهای شهیدان با مرکّب [قلم] دانشمندان سنجیده میشود، ولی وزن مرکّب دانشمندان بر خونهای شهیدان راجح و افزون باشد. از سوی دیگر، همین قلم اگر در دستِ آدمیانی افتد نااهل و ناآگاه، چه جنایتها و فضاحتها که میتواند رقم بزند.
چنین قلمی که به ننگِ همنشینی با سرِ انگشتانِ جانیان و خائنان و فاسدان، آلوده شده باشد، روزی خطوط عهدنامههای ننگین گلستان و ترکمانچای را مینویسد و روزی دیگر، قرارداد ۱۹۱۹ را امضا میکند. همین قلم است که رشوه میگیرد و به یک امضا، حقی را ناحق میکند و ناحقی را حق میگرداند. از لغزشِ چنین قلمهایی است که آبروی فردی محترم ریخته میشود و در مقابل، برای اشخاصی بیآبرو، حرمت و احترام و آبرو خریداری میشود.
به حکم همین قلمها است که خون بیگناهان و مظلومان بر خاک ریخته میشود؛ قلمهایی از جوهر نیرنگ و نفاق. در ظاهر تفاوت بین دو واژه »آزاد« و »آزاده«، به آن »های غیرملفوظِ« آخرِ »آزاده« بازمیگردد؛ اما در معنا، فاصله بین این دو واژه میتواند بسیار دور و دراز باشد. از دید معنای ظاهری، شاید مهمترین تفاوتِ آزاد و آزاده در این باشد که آزاد را با وجودِ همه معانیِ مثبتی که از آن برمیآید، میتوان مترادفِ واژههایی چون رها، ول، یله و لاقید قرار داد، اما آزاده را نه. قلم نیز میتواند آزاد باشد و یا آزاده.قلمِ آزاد، خود را از »هر قیدی« رها میبیند؛ پس میتواند راست را دروغ بنویسد و دروغ را راست. قلمِ آزاد البته چون بندی بر پای خود نمیبیند، هر جا منفعتِ خویش را بو بکشد، بدان سو سر خم میکند. دریغ و درد آنگاه افزون میگردد که چنین قلمی بخواهد تاریخ بنگارد؛ آنگاه است که تمایلات مالی، مقامی، قومی، قبیلهای، حزبی، گروهی و نژادی در میانِ امواجِ هر سطرِ دفترِ تاریخ، نیِ قلم را به اینسو و آنسو میکشاند و آن را از صراطِ حق، منحرف میسازد.
در مقابل اما، قلمِ آزاده، بهتمامی در بند است و مقیّد؛ این قلم، رها و افسارسرخود نیست! مهار دارد، لگام دارد؛ لگامی از جنسِ وجدان و اخلاق و شرف. چنین قلمی حق را مینویسد حتی اگر به ضررش باشد. در سرتاسرِ تاریخِ این سرزمین، بلکه تاریخ بشری همواره بودهاند، ناسزاوارانی که مفاهیمِ گوناگون را به نفعِ خویش تفسیر کردهاند. اینان آنگاه که قلم در دست داشتهاند نیز آزادیِ قلم را با ولنگاری و لاقیدی و پردهدری برابر انگاشتهاند. مرحوم استاد عباس اقبال آشتیانی، محقق، ادیب و مورّخ برجسته ایران زمین، در مقالهای که آن را در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در مجله »یادگار« نوشته و منتشر کرده است، به »آزادی قلم« پرداخته و از آفات و زیانهای آنچه برخی به بهانه آزادی قلم، مرتکب میشوند، شِکوه کرده است.استاد اقبال آشتیانی نوشته است: یکی از اقسام آزادی که شاید هم عالیترین درجاتِ آن باشد، آزادی قلم است.
چون قلم ترجمان فکر و خیال و مظهر ضمیر و دِماغ است، پس قلمِ آزاد نیز نماینده فکر و خیال و ضمیر و دِماغ آزاد است و آزادیِ فکر بزرگترین مرحلهای است که انسان در طی طریق تکامل و ترقی به آن رسیده و برای وصول به آن، جهدها کرده و در راه نیل به آن، قربانیهای فراوان داده است. حال اگر همین قلم در دست کسانی بیفتد که فکر و ضمیرشان تربیتنیافته باشد و با معرفت و ایمان به مرحله آزادی واقعی نرسیده باشند، معلوم است که چه سخافتها از آن قلم جاری و چه جنایاتی از آن ناشی میشودامروز هر کس که به قول انوری: “برداشت کِلک و کاغذ و فِرفِر فرونوشت”، خود را نویسنده میداند و اگر به رکاکتِ کلمات و قباحت نوشته او اعتراضی کنند، فوراً موضوعِ آزادی قلم را پیش میکشد و چنین مینماید که غرض از آزادی قلم، هرزهنویسی و تعرّض به عِرض و ناموس مردم است به قصد اطفای شهوتِ نفس و کینهکشی یا به تحریکِ بیگانگان برای پست و خفیف نشان دادنِ عمومِ مردمِ این مملکت.آنچه استاد اقبال متذکر شده است، البته درباره مطبوعات آن روزگار بوده است. امروزه اما به سبب گسترشِ فضای مجازی، هر گوشیِ تلفن همراهِ مجهز به اینترنت، میتواند یک روزنامه یا مجله باشد و همین امکان، بیتردید عرصه را برای تاخت و تاز و یغماگریِ قلمهای وِل و رها و آزاد از همه چیز، گستردهتر از هر زمان دیگری کرده است. به موجبِ مجازی بودنِ این میدانِ فراخ، این قلمهای »نامرئی« خود را مجاز میدانند که درباره هر مطلبی به رقص درآیند و هیچ باکی ندارند از اینکه دروغی را منتشر سازند و حیثیت و آبروی فرد یا افرادی را نابود سازند و زندگیهایی را متلاشی نمایند.به گزارش آراز آذربایجان به نقل از ایرنا،بازگردیم به آغازِ این سیاهه؛ قلم را حرمتی است آسمانی که خداوندِ متعال به آن سوگند خورده است. آزاد نوشتن بسیار آسان است؛ آنچه دشوار است و مردِ میدان میخواهد، آزاده نوشتن است.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۷ ب.ظ