سهم سیاستگذاران از جوانی جمعیت: تقریباً هیچ!
محمد علی خالق نژاد
گروه جامعه: جمعیّت جوان برای اغلب سیاستگذاران دولتها و ملتهای جهان، در سراسر طول تاریخ و در پهنهی جغرافیای زمین، یکی از دغدغههای بزرگ برای تامین نیروی نظامی و اقتصادی بوده و توسعه کشورها با رشد نیروی انسانی و ازدیاد جمعیت صورت می پذیرد. به گزارش آراز آذربایجان،کشورهایی که از این دغدغهها برخوردار نبودهاند، امروزه به صورت آشکاری با معضلی به نام »پیری جمعیت«رودر رو هستند.
ماشینیزه شدن کار و صنعت و تولید، و در کنار آن، تغییر دامنه جنگها و شیوههای نوین جنگهای امروز، نیاز دولتها به داشتن جمعیت جوان را کاهش داده و عملاً جوانسازی جمعیت توسط نهادهای حاکمیتی، شعاری و غیرقابل تحقق به نظر میآید.
در کنار عدم نیاز دولت کشورهای توسعهنیافته به جمعیت جوان؛ خطرهای امنیتی و آشوبهای اجتماعی و انقلابها که همگی توسط جوانان ملتها راهاندازی و پیش برده میشوند؛ ویژگیهای روانی جمعیت جوان که مطالبهگری و درخواست شکوفایی و رشد اقتصادی در سایه مقایسه وضعیت خود با جوانان کشورهای توسعه یافته است؛ از دغدغههای سیاستمداران کشورهایی است که از قطار توسعه جامانده و با قاطر شعارها و آرمانهای ذهنی سعی در رسیدن به قلههای غیرعینی سعادت دارند.
به تجربه راقم سطور که انقلابها و جنبشهای مدنی مختلف را دیده و یا بررسی کرده است، جمعیت جوان تنها نیروی موثر در پیشبرد حرکتهای اجتماعی دگرگون کننده است و اغلب سیاستمداران ملتها در کشورهای توسعهنیافته، سعی در حفظ وضعیت موجود دارند و نیازی به دگرگونیهای انقلابی احساس نمیکنند و از این رو از شعار جمعیت جوان، تا عملی کردن آن، فاصله کهکشانی بین دست و زبان است.
داشتن جمعیت جوان هرچند برای سیاستمداران در اغلب سخنرانیهای مرتبط، مهمترین امر تلقی شده و سمینارها و کنگرهها ممکن است برای آن برگزار شود، ولی در نهاد و محور عقاید مسئولین امر فقط جمعیت جوانی قابل پذیرش و تحمل است که مطیع و بیخطر باشد وگرنه برای سیستمهای ایدئولوژیک که سعی در حفظ وضعیت وجود و عدم گذار به واقعیتهای جهان و مطالبات جوان دارند، جمعیت جوان مطالبهگر و ترقیخواه، یک دغدغه امنیتی و خطر بسیار بزرگ سیاسی است که برای نظامهای عقیدتی محافظهکار از دشمن خارجی هم میتواند تهدیدکنندهتر و خطرآفرینتر باشد. سیاستمدار محافظهکار با نظام فکری عقیدتی محدود، جمعیت جوان را برای برای شادابی و جوانی جامعه نمیخواهد بلکه برای پیروی و اطاعت و تبعیت نیاز دارد که این امر، فینفسه متناقض با روح جامعهی جوان است و برآیند این تناقض نیز در عمل خود را به صورت شعارهای پوشالی و طرح و ایدههای ناکارآمد برای جمعیت جوان و جوانسازی نشان میدهد که فقط اتلاف بخشی از توجه و سرمایه و زمان و انرژی سیاسی،اجتماعی را در پی دارد و بخش مهمی از سرمایهی اجتماعی همدلی دولت و جامعه جوان و اعتماد متقابل مردم و حاکمیت رنگ میبازد و از بین میرود.
راقم سطور که پیش از این نیز درباره جوانی و جمعیت مطالبی نگاشته، با استناد به آمار و دادههای تحقیقاتی معتبر لازم میداند که به موارد چند اشاره نماید:
کشور پهناور و سرشار از منابع غنی اقتصادی و فرهنگی ایران، جمعیتی بالغ بر۸۵میلیون نفر دارد که برابر آمارهای ارائه شده نرخ باروری از ۲۰/۱درسال ۱۳۹۵ به ۱۴/۱ در سال ۱۳۹۸ رسیده و این روند کاهش همچنان ادامه دارد و به علّت کاهش موالید در کشور در یک دورهیکمتر از دودهه یعنی تا سال۱۴۲۰ جمعیت سالمندان بنا به آمار در کشور دوبرابر خواهد شد و این اتفاق که از دو دهه پیش آغاز شده در دو دهه آتی، پیری روز افزون جمعیت را شاهد خواهیم بود و این درحالیست که درکشورهای دیگر این اتفاق به صورت میانگین در یک دوره ۱۰ساله به وقوع می پیوندد.
چنین فاجعه جمعیتی تکاندهندهای در حالی برای کشور رخ میدهد که از سویی، کشور سرشار از منابع مختف جهت تامین اقتصادی و غذایی و اسکان برای جمعیتی حداقل دو برابر جمعیت کنونی، میباشد و از سوی دیگر بنا به فرهنگ غنی و پربار اسلامی و ایرانی، تأکیدات مؤکدی بر امر ازدواج و فرزندآوری که مهمترین عوامل مؤثر بر نرخ رشد جمعیت هستند، از سوی احادیث و روایات و منابع آموزشی و تربیتی اسلام، شاهد هستیم.
باتکیه برآموزه های دینی وفرهنگی خود که مُلهِم از تعالیم عالیه دین مبین اسلام است و با عنایت به استعداد اقتصادی و سرزمینی کشور برای پرورش جمعیت، ریشهی کاهش ازدواج و کاهش فرزندآوری و افزایش طلاق و سقطجنینهای خودخواسته را در مسائل مدیریت کلان جستجو کرد.
آنچه نگارنده راغب است تا در میان عوامل متعددی که منجر به کاهش نرخ جمعیت شدهاند، در این سطور مورد مداقه و توجه قرار گیرد، مساله روح و روحیه جوانی و عدم تناسب قوانین موجود با این امر است که اگر به اختصار به آن اشاره شود، به حکم مثل «العاقل یکفیه الاشاره» چنانچه موضوع توسط مسئولین ذیربط دریافت و مورد عنایت قرارگیرد، باید منتظر تحولاتی بنیادین در وضع مقررات اجتماعی مورد بحث روز همچون پوشش جوانان و آزادیهای اجتماعی شد.
برای اشاره غیرمستقیم به موضوع لازم است به موارد زیر توجه شده و مورد ارزیابی و ریشهجویی و چارهگری قرار گیرند:
- جمعیت جوان نیازمند فضای باز و آزاد ابراز خویشتن است و اگر فرصتهای محدودی برای ابراز خویشتن از طرف قانونگذار اندیشیده شود، حاصل چیزی جز ناهنجاریهای پنهان اجتماعی و آشوبهای پراکنده و آشکار نخواهد بود.
- جمعیت جوان بنا به وجود بسترهای متنوع ارتباطی با مردم سایر نقاط جهان، دائما خود را با همسالان خود در بهترین نقاط دنیا مقایسه کرده و از نهاد سیاسی، فراهم شدن فرصتی مشابه را (حداقل در حد و قواره امکانات پیرامون خود) مطالبه خواهد کرد.
- جمعیت جوان الگوهای رفتاری و عقیدتی قابل دسترسی و همهجانبهای را برای چگونه زیستن نیاز دارد که الگوهای ارائه شده توسط نظامهای سیاسی – عقیدتی، الگوهایی تکبُعدی و نامتنوع و تکراری است که از جذابیت کافی برای ابعاد مختلف جوان برخوردار نیست و اصرار بر چنین روشی، سردرگمی عقیدتی و بحران هویت را برای جوان به خواهد داشت که ماحصل آن بیانگیزگی به آفرینش و خلق و پویایی است.
- مقایسه آماری میزان مهاجرت به کشورهای توسعه یافته و همبستگی افت و خیز آماری مهاجرتها با رخدادها و مقررات اجتماعی وضع شده از سوی حاکمان، می ـواندبه خوبی نشاندهندهی درست و نادرست در سیاستگذاریها باشد که عمدتاً چنین مسائل هویدایی با بیتوجهی هویداتر از طرف مسئولین ذیربط با سردی، راهی کاغذهای روزنامهها و آرشیوها و پایگاههای اینترنتی میشود.
- امید به زندگی و نشاط اجتماعی، مهمترین عامل موثر در ازدواج و فرزندآوری است و چنانچه جامعه فاقد این امید و نشاط باشد، شعارها و پوسترها و همایشهای تبلیغ برای گسترش ازدواج و فرزندآوری،از سوی مخاطبان و جامعه هدف، امری انتزاعی و غیرضروری قلمداد خواهد شد. – نیاز است که درباره همسویی قانونگذاریهای اجتماعی، با نبض جوانان امروز، کار کارشناسی دقیقی صورت گیرد تا قانونگذاران و مجریان در حباب جداگانه و منفک ادراک خود، برای جوانانی که در فضایی دیگر سیر و زندگی می کنند مشغول وضع و اجرای قانون نباشند که نتیجه چنین غفلت و ناهمسویی، سرمایههای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را به تدریج به باد خواهد داد.
اما اگر راقم این مطلب، نه به عنوان فعال حوزه رسانه، بلکه به عنوان یک شهروند عادی، بخواهد نتیجهی مشاهدات خود را از سهم نهاد سیاسی در جوانسازی جمعیت بیان کند، حاصل فعلی و عملکرد سالهای اخیر تقریبا برابر صفر است که با عنایت به تاکیدات دینی و آسیبهای اجتماعی – اقتصادی افزایش پیری جمعیت و کاهش ازدواجها و افزایش طلاقها و بیرغبتی به فرزندآوری بین خانوادههای جوان، ضعف شدید طراحیهای جامعه شناسانه و روانشناسانه در برنامهریزیهای کلان را روایت میکند.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۹:۳۰ ق.ظ