افزایش مردانی که خانواده خود را رها میکنند
گروه اجتماعی: آسیبهای اجتماعی هر روز بیشتر دامن زخمی خود را در جامعه میگستراند، در تمام شهرها و روستاهای ایران جولان میدهد و چنگ میکشد بر صورت جامعه ایرانی. هیچ کس از این آسیبها در امان نیست. حتی پولداران و مسئولانی که از پشت شیشه ماشینهایشان به تماشای این آسیبها مینشینند و آسان از کنارشان میگذرند هم مصونیتی از زخم این معضلات ندارند.
وقتی پیچ چراغهای خیابانها به سرقت میرود، چراغ بر سر هر ماشینی فرود میآید و نگاه نمیکند فرد معمولی در آن نشسته یا یک مسئول و پولدار. اگر این آتش در خانهای شعله بگیرد تر و خشک را با هم میسوزاند و به سرعت همه داشتهها را نابود میکند. این آتش نزدیک خانه ایران رسیده و به گفته کارشناسان تنها راه راندنش از خانه و کاشانه اتحاد و همدلی مردم و حفظ سرمایههای اجتماعی است.
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران در مصاحبهای زنده در اینستاگرام «آسیبهای اجتماعی دیروز و امروز» را مرور کرده و از آیندهی آسیبها سخن گفت. این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
روند آسیبهای اجتماعی از گذشته تاکنون چقدر تغییر کرده و چرا بعضی از این آسیبها مانند اعتیاد در گذشته جرم محسوب میشدند ولی امروز به عنوان یک معضل به آن نگاه میشود؟ حتی برخی از آسیبها از لیست معضلات بیرون آمده و بروزشان برای جامعه عادی است.با مرور آسیبهای اجتماعی از گذشته تاکنون شاهد چند وضعیت در کشور هستیم.
یکی از این شرایط تغییر در سیاستگذاریهاست. خاطرم هست پنج مرکز ترک اعتیاد در سال ۷۵ وجود داشت و من مسئول یکی از آنها بودم. بنا بر نتایجی که در این مراکز به دست آمد قانون تغییر کرد. اولین تغییر در سال ۷۶ رخ داد. طبق این تغییر اعتیاد جرم محسوب میشد اما برای کسانی که اقدام به درمان میکردند، جرم محسوب نمیشد.
سال ۸۵ سیاستهای کلی مبارزه با موادمخدر توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد و تغییرات جدی در سیاستگذاریها و برنامهها به وجود آمد. یکی از بندهای تغییر یافته این بود که »اگر کسی به سمت موادمخدر میرود و نمیتوانید او را درمان کنید، موادمخدر کم خطر جایگزین شود«.
این عین عبارتی است که در سیاستهای کلی مبارزه با موادمخدر سال ۸۵ ابلاغ شده است.سال ۸۹ برای اولین بار در قانون معروف به اصلاح مبارزه با موادمخدر برنامههای کاهش آسیب به رسمیت شناخته شد. با تغییر قانون نوع نگاه هم متغیر شده، معتاد اعدام نمیشود و به ندرت به خاطر مصرف موادمخدر زندانی میشود. در ادامه این برنامه کاهش آسیب، به معتادان سرنگ، غذا و لباس داده میشود. این تغییر را در حوزه زنان هم شاهد بودیم.
به نظر میرسد جامعه با افزایش خشونت هم روبرو است. درست است؟
موضوعی که در کشور باعث نگرانی شده «خشونت» است. پروندههای خشونت در دو دهه اخیر دارای فراونی بالایی بوده و افزایش داشته است. بخشهای دیگر خوب کار نمیکنند و خشونت افزایش مییابد و شاهد عقب ماندگی در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی در حوزه خشونت هستیم. مسئله دیگر که به گسترش آسیبهای اجتماعی دامن میزند، موضوع کاهش سرمایه اجتماعی است.
تا زمان جنگ روند رشد آسیبهای اجتماعی تقریبا منفی بود و مسئله ما نبود. در دوره سازندگی تمرکز کامل روی ساخت و ساز و عمران بود و از تاثیرات منفی فرهنگی و اجتماعی نگاه تک بعدی به توسعه غفلت شد. به همین سبب معضلات اجتماعی تا شروع دولت اول اصلاحات روند رو به رشدی پیدا کرد اما در دو سال اول دولت اصلاحات روند پروندههای آسیبهای اجتماعی کاهش یافت.
به نظر شما در سال ۱۴۰۱ جمعیت فقیر کشور بیشتر شده یا خیر؟
از زمان آغاز شیوع کرونا، با توجه نبود هیچ چشماندازی و افزایش هر روز قیمتها، فقرای ما بیشتر شدهاند و به دلیل افزایش مشکلات اقتصادی فقر مشهودتر شده است.
در محله ما وقتی وسیلهای را کنار سطل زباله میگذاشتیم افراد ساکن محله آن را شب برمیداشتند اما الان روز آن وسیله را برمیدارند.یکی از عوارض فقر گسترش آسیبهای اجتماعی و تنش در درون خانوادهها و پیامد آن کاهش مسئولیت اجتماعی بنگاهها و مشارکت اجتماعی است.
مردم کلاه خودشان را سفت نگه میدارند تا باد نبرد و به تدریج توجه به اطرافیان حتی نزدیکان کمتر میشود. در گذشته به صراحت اعلام کردم با افزایش فقر، آمار سرقت خرد هم بیشتر میشود و حالا آماری که رئیس پلیس آگاهی تهران میدهد دقیقا حاکی از این موضوع است. تن فروشی افزایش یافته و مشهود شده است. زورگیری هم بیشتر شده و در واقع خشونت به شکلهای مختلف خودش را نشان میدهد.
در همین شرایط بیثباتی خانواده و خودکشی افزایش پیدا میکند و متاسفانه ما شاهد تمام این آسیبهای اجتماعی هستیم.در یکی دو سال اخیر با گرانی مسکن روبرو بودیم اما در یکسال اخیر به صورت سرسامآوری شاهد افزایش قیمت و اجاره بها مسکن هستیم. آیا این موضوع به افزایش آسیبهایی همچون همخانه شدن، ازدواجهای سفید و زندگی چند خانواده در خانههای اشتراکی دامن نمیزند؟
موسوی چلک: یکی از نیازهای اساسی هر فرد داشتن یک سرپناه ایمن است. یعنی علاوه بر سرپناه بودن باید امنیت هم داشته باشد. اعلام کردند اجارهبهای مسکن افزایش پیدا نکند. مگر مالک منتظر دستور دولت است که اجاره را افزایش دهد یا خیر؟ حتی اگر افزایش اجارهبها در قولنامهها قید نشود اما مثل قرارداد فوتبالیستها در پشت پرده اجارهها افزایش مییابد. وقتی فردی توان تامین مسکن مناسب را ندارد، محیط زندگیاش تغییر میکند و از محیط مناسب به محیطی نامناسب میرود و شرایط بدتری پیدا میکند. در این محلات امکانات کمتر و تجمع و تراکم بیشتر است.
هر جا که تراکم جمعیتی بیشتر است، احتمال بروز آسیبهای اجتماعی نیز افزایش مییابد. گاهی مواقع عدم امکان تامین نیازهای اساسی مانند مسکن به اختلافات، طلاق، خشونت و حتی رها شدگی خانواده توسط مردان دامن میزند. در ایران شواهدی داریم که مرد خانواده را رها میکند، چون شرمنده زن و بچهاش هستند.
رها شدگی در ایران افزایش یافته است؟
شواهد اینگونه نشان میدهد. آمار دقیقی در این حوزه وجود ندارد. یا مرد خانواده را رها میکند یا همراه خانواده در خانههای اشتراکی زندگی را ادامه میدهند.
حاشیهنشینی هم افزایش مییابد؟
علاوه بر محیطهای کمبرخوردار در داخل شهر به سوی حاشیهنشینی جغرافیایی در حال حرکت هستیم. معمولا احتمال بروز و گرایش رفتار در حوزه آسیبها و جرائم در مناطقی که حداقل امکانات خدمات عمومی را دارد، افزایش مییابد. نه این که الزاما مردم این مناطق با آسیبهای اجتماعی درگیر باشند، بلکه جرایم و آسیبهای اجتماعی در این مناطق فراوانی بیشتری پیدا میکند.
این آسیبهای اجتماعی و جرائم به محلهای دیگر حتی شمال شهر هم کشیده میشود؟
بله. این آسیبها میتواند امنیت اجتماعی را هم به خطر میاندازد. اعتراضات اجتماعی بعد از انقلاب از همین مناطق بوده است. در دنیا میگویند باید رویکرد تلفیق و انسانمدار وجود داشته باشد. یکی از این مولفههای انسانمداری، داشتن مسکن و سرپناه مناسب است.
زندگی در مسکن اشتراکی یا زندگی خانوادههای پرجمعیت در مساحت کوچک بر کیفیت روابط افراد خانه تاثیر میگذارد و رابطه زن و شوهر در این شرایط دچار مشکل میشود آن هم این روزها که بچهها به اطلاعات بیشتری دسترسی دارند.
چادر زدن برخی در خیابان هم مباحث دیگری است چون نگران افزایش این پدیده هستیم. افزایش اجارهبها و هزینهها از یک سو و کاهش درآمد، مصرف پساندازها و نداشتن چشماندازی برای آینده از سوی دیگر باعث میشود که بیخانمانها افزایش یابد. احتمال دارد بیخانمانی تنها یا با اعضای خانواده رخ دهد.
یعنی خانوادهها بیخانمان میشوند؟
به نظرم این اتفاق میافتد. ضمن آن که به سمت مسکنهای اشتراکی خواهیم رفت که خطرات اجتماعی بسیاری را در پی دارد. در خانههای اشتراکی یا کوچک هیچ موضوع محرمانه نمیماند و حریم خصوصی وجود ندارد.
با این توضیحات شاخص فلاکت تغییر میکند؟
بدتر میشود. تغییر شاخص فلاکت براساس گزارشهای جهانی است. البته هر موقع آمارهای جهانی به نفع ایران باشد به آن استناد میشود و وقتی به نفع ایران نباشد، میگویند این آمارها سوگیریهای سیاسی دارد. اما به نظر من نیاز به اعلام شاخص و پژوهش نیست. دور و بر خودمان را نگاه کنیم مشخص میشود در چه وضعیتی قرار داریم.
وقتی شیر از ۹ هزار تومان ۲۲ هزار تومان میشود بیانکننده شرایط است. قیمت تخممرغ را یکشبه از ۳۰ هزار تومان به ۹۰ هزار تومان افزایش دادند و بعد ۷۵هزار تومان شد. آن وقت سرمان کلاه میگذارند که تخممرغ ارزان شده در حالی که قیمت آن ۳۰ هزار تومان بوده است. قرار است پرداختی خانوادههای نیازمند که بیشتر تحت تاثیر آسیبهای اجتماعی هستند، ۲۰ درصد افزایش یابد. یعنی ۴۲۰ هزار تومان دریافت کنند. کجای دنیا با این پول میتوانند یک زندگی امن و شرافتمندانه ایجاد کرد؟
با این شرایط آینده آسیبهای اجتماعی را چگونه پیشبینی میکنید؟
آسیبهای اجتماعی در آینده بدتر خواهد شد. ۱) سن آسیبهای اجتماعی کاهش پیدا میکند. ۲) تنوع آن افزایش مییابد. ۳) کودکان، نوجوانان، زنان، دختران و خانوادهها درگیر آسیبهای اجتماعی میشوند. ۴) شیوع آسیبهای اجتماعی بیشتر میشود در حالی که پاسخگویی ناکارآمدی در این حوزه وجود دارد.
چرا پاسخگویی برای ناکارآمدی وجود ندارد؟
موسوی چلک: چون آسیبهای اجتماعی اولویت اول یا مهم سیاستگذاران ما نمیشود و میگویند: »یارانه بدهیم فعلا شکمشان سیر شود!« در حالی سلامت اجتماعی و روان در اولویت قرار ندارد که اختلالات روانی در جامعه و آمار ساکنین محلات ناکارآمد در حال افزایش است.
این عوارض در امنیت جامعه هم تاثیرگذار است و روی جرائم، سرقت تاثیر میگذارد بنابراین مجبوریم کلانتری، زندان و دادگاهها را گسترش دهیم و سازمانهای اجتماعی بزرگتر شود. مدیریت اجتماعی جامعهای که سازمانهای اجتماعی مستمری بده افزایش پیدا میکنند، ناکارآمد است. جرج جرداق در کتاب »علی صدای عدالت انسانی« از امام علی (ع) این جمله را مینویسد: »اگر فقر به صورت مردی در میآمد من آن را میکشتم!« و عبارتی با این مضمون دارد که »آن که محتاج قرص نانی است، چگونه میتواند فاضل باشد؟«
حرف آخر؟
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از سلامت نیوز،اعتقاد ما این است که: ۱) در حوزه آسیبهای اجتماعی نیاز به گفتوگوهای اجتماعی داریم. ۲) نخبگان را فارغ از گرایشهای سیاسی در عرصه سیاستگذاریها و سطوح مدیران اجتماعی به کار بگیریم. ۳) آموزش و پرورش را برای ارتقا سلامت روانی- اجتماعی به کار گیریم.
آموزش و پرورش نیاز به مددکاران اجتماعی دارد و هیچ بستری به اندازه آموزش و پرورش برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی مساعد نیست. بیشترین اعتماد هم به همین نظام اجتماعی وجود دارد. ۴) اجازه مطالبهگری در این حوزه را بدهیم، بپرسیم، سوال و استیضاح کنیم. ۵) مسئولیت اجتماعی بنگاهها را در حوزه آسیبهای اجتماعی افزایش دهیم.
۶) برای افزایش سرمایه اجتماعی تدابیر اثرگذار اتخاذ کنیم. گاهی با یک تصمیم نه تنها سرمایه اجتماعی را افزایش نمیدهیم، بلکه یکشبه سرمایههای اجتماعی را از دست میدهیم و سالها طول میکشد که آن را بازگردانیم.
دیوار اعتماد اجتماعی یکشبه ترک برمیدارد اما ترمیم آن کار راحتی نیست. ۷) باید نگاه سیاسی و امنیتی را در این حوزه کمرنگ و کمرنگتر کنیم. وقتی نگاه امنیتی به آسیبهای اجتماعی وجود داشته باشد، این معضلات رشد زیرزمینی پیدا میکند و فراموش نکنیم هیچ کس مصون از آسیبهای اجتماعی نیست.
۸) نیاز به برنامهریزی در حوزه سواد فضای مجازی داریم. امروزه فضای مجازی همعرض فضای حقیقی است، با آن دشمنی نکنیم چون با رویکرد تخریب، تحریم و تهدید نمیتوانیم فضای اجتماعی را مدیریت کنیم و آسیبهای اجتماعی را کاهش دهیم.
Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۹:۲۰ ق.ظ