پیوست رسانهای حلقه مفقوده جشنوارههای ادبی
گروه فرهنگی: ضعف عمده همه جشنوارهها اعم از دولتی و خصوصی، این است که پیوست رسانهای ندارند یا بسیار ضعیف عمل میکنند. فعالیت تمامی جشنوارهها تا مرحله رسیدن به روی سن و معرفی برگزیدگان و دادن جوایز است و بعد از آن تقریباً اکثر آثار برگزیده از یاد میروند و دبیرخانه جایزه، کار را تا نزدیک به جایزه سال یا دوره بعد تعطیل میکند.
جایزه ادبی جلال آل احمد با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۷ نخستین دوره خود را در سالروز تولد آلاحمد آغاز کرد. این جایزه بزرگترین، گرانترین و مهمترین جایزه ادبی ایران به شمار میرود که با برگزاری آن، بخش ادبی جایزه کتاب سال نیز حذف شد.همزمان با برگزاری نخستین دوره جایزه، امیدواری بسیاری بین نویسندگان نسبت به این جایزه ایجاد شد، انتظار این بود که برگزاری جایزهای به این وسعت، اتفاق و تنفس تازهای برای ادبیات باشد، بزرگان ادبیات داستانی بیشتر دیده و شناخته شوند، متر و معیار بینالمللی برای معرفی ادبیات ایران و استاندارد تازه برای خرید کتاب توسط مردم ایجاد کند و کمک شود تا فضای نقد ادبی در جامعه فراگیرتر شود. امیدهایی که بعد از برگزاری ۱۴ دوره از این جایزه چندان بین اهالی ادبیات پرفروغ نیست. با این حال باید پذیرفت که جایزه جلال همچنان بزرگترین و گرانترین جایزه ادبی کشور به شمار میرود و حواشی و برگزاری آن برای جامعه ادبی کشور مهم است.حالا در آستانه اختتامیه پانزدهمین دوره این جایزه به دبیری وجیهه سامانی قرار داریم، داوریها در اغلب گروهها به اتمام رسیده وهفته آینده نامزدهای نهایی این دوره معرفی خواهند شد، با وجیهه سامانی در این زمینه گفتوگو کرده است، سامانی در این گفتوگو از رشد کمی در برخی از گروهها سخحن گفت اما به مشکلات در حوزه کیفی به ویژه در بخش داستان کوتاه و نقد ادبی نیز اشاره کرد. به گفته سامانی در بخش رمان و مستندنگاری با رشد کمی و کیفی روبرو بودهایم. گفتوگویی با دبیر علمی پانزدهمین دوره جایزه جلال به این قرار است:
* خانم سامانی چه تعداد کتاب در دوره پانزدهم ارزیابی شد و از این میان سهم هر یک از گروهها چند عنوان بود؟
در بخش رمان و داستان بلند ۱۵۰۸ اثر، در بخش داستان کوتاه ۴۰۱ اثر، در بخش مستندنگاری ۶۹۰ اثر و در بخش نقد ادبی ۷۷ اثر طی دو مرحله ارزیابی و بررسی شدند.بخش رمان با چهار نامزد، بخش داستان کوتاه با سه نامزد، بخش مستندنگاری با ۵ نامزد و بخش نقد ادبی با سه نامزد به مرحله نهایی رسیدند.
* در بخش نقد ادبی با آثار قابل توجهی به لحاظ کمی روبرو بودیم، این افزایش و ارتقای کمی در بخش کیفی نیز قابل روئیت بود؟ در این زمینه با چه کاستیهایی مواجه بودیم؟
در بخش نقد ادبی با رشد ۱۷۵ درصدی مواجه شدیم. یعنی تعداد از ۲۸ اثر در دوره چهاردهم، به ۷۷ اثر افزایش پیدا کرده است. این از لحاظ کمیت است.اما از لحاظ کیفیت بخش بزرگی از این آثار شامل پژوهش ادبی میشوند که طبعا نمیتواند ذیل نقد ادبی بررسی شوند و چون بخش جداگانهای برایش نداریم، لاجرم از گردونه داوری خارج میشوند. به غیر از این، به گفته داوران این بخش، آثار از لحاظ کیفی رشد قابل توجهی نداشتند و این توجه بیش از پیش ناشران و نویسندگان این حوزه به مقوله مهم و جدی نقد ادبی را میطلبد.
* بر اساس آنچه که از داوران به شما منتقل شده است،وضعیت آثارمنتشر شده در سال ۱۴۰۰ که در جایزه این دوره بررسی شد، را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما سه سال سخت رکود دوران کرونا و تنگناهای اقتصادی را پشت سر گذاشتیم و فراز و فرود حوزه نشر و ادبیات کاملا طبیعی است. چیزی که مشخص است دوره پانزدهم جایزه جلال نسبت به دوره چهاردهم یک رشد ۰/۷۴ درصدی را به لحاظ کمیت داشته است. اما به هر حال سختیها و مشکلات این سه سال قطعا روح حساس و طبع نازکاندیش نویسندگان حوزه ادبیات را درگیر کرده و روی قلم و کلام شان تاثیر گذاشته است. امیدوارم به زودی از زیر سایه این رکود سنگین بیرون بیاییم.
* هر ساله با وجود رشد کمی در حوزه رمان داوران جایزه جلال از کیفیت رمانهای ایرانی انتقاد میکنند، رمانهایی که اغلب گرتهبرداری از رمانهای غربی هستند، در این دوره وضعیت چگونه بود؟
در بخش داستان بلند و رمان با رشد ۶۶ درصدی مواجه بودیم. به لحاظ گستردگی و تنوع موضوعی، با رمانهای خوب و قابل اعتنایی رو به رو بودیم. در این بخش چهار کاندیدای نهایی داریم که هر کدام از منظر و نگاهی به ادبیات ملی، بومی، مذهبی ما ورود پیدا کردهاند و موضوعات مهم و قابل توجه و مورد نیاز جامعه را در قالب داستان به رشته تحریر درآوردهاند.
* یکی از انتقادات وارده به جایزه جلال در سالهای اخیر کمتاثیری آن بر فضای ادبیات کشور پس از برگزاری جایزه است، در دورههایی تلاشهایی شد که دامنه حمایت از برگزار کنندگان ادامهدار باشد و دبیران دورهها پیشنهاداتی را در این زمینه دادند، مثل بهرهمندی از تسهیلات نخبگانی و … شما برنامهای در این زمینه دارید؟
ضعف عمده همه جشنوارهها اعم از دولتی و خصوصی، این است که پیوست رسانهای ندارند یا بسیار ضعیف عمل میکنند. فعالیت تمامی جشنوارهها تا مرحله رسیدن به روی سن و معرفی برگزیدگان و دادن جوایز است و بعد از آن تقریباً اکثر آثار برگزیده از یاد میروند و دبیرخانه جایزه، کار را تا نزدیک به جایزه سال یا دوره بعد تعطیل میکند.آثار باید به نحو مطلوبی در رسانهها برای مردم تبیین شوند و برنامههای مختلفی در جهت معرفی و تبلیغ شان برگزار شود، مثل جلسات نقد و بررسی، تبلیغات رسانهای شهری، استفاده از ظرفیت رسانه ملی، پخش مناسب و گسترده آثار در تمام مناطق کشور و اختصاص فضای مربوط به این دسته کتابها در کتابفروشیها همراه با پوستر معرفی کتاب یا راهنمایی کارشناس فروش کتاب و…در مورد این دوره فعلا تمام تمرکز و انرژی بنده روی برگزاری درست و موفق جایزه است که حقیقتا کار سخت و سنگینی است. از طرفی گمان میکنم ورود به این مباحث در حوزه اختیارات دبیر علمی که مهمان دورهای جایزه است، نباشد و دبیرخانه حتماً تمهیداتی در این زمینه اندیشیده است.با اعمال نظر خاصی در این دوره جایزه جلال روبرو نبودیم
* چند سال پیش شما در دبیری یکی از جایزههای ادبی کشور به صورت غیرمستقیم از فشاری که بر شما به عنوان دبیر وارد بود، سخن گفتید،در این دوره وضعیت چگونه بود؟ آیا در انتخاب و داوری آثار تنوع سلایق و… حاکم بود؟
در جریان برگزاری آن جایزه، برخی از ناشران یا نویسندگانی که به نوعی در حلقه دوستان و رفقای ما قرار داشتند، توقع توجه مخصوص و اعمال نظر و انتخاب کارهای شان را داشتند. که خوب طبعاً به در بسته خوردند. چون در یک فرایند داوری عادلانه و سالم، اصل بر شایستگی و صلاحیت اثر است، نه نام و عنوان نویسنده و ناشر.به گزارش آرازآذربایجان به نقل از تسنیم،در جایزه جلال هم بنده به عنوان دبیر علمی و هم داوران محترم همه بخشهای اصلی و جنبی جشنواره، بدون کوچکترین اعمال نظر و فشاری، صرفاً براساس چهارچوبهای کلی و قوانین درج شده در اساسنامه جایزه حرکت کردیم و با اعمال نظر خاصی مواجه نبودیم.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۱ ساعت ۸:۲۷ ق.ظ