قوانین دیکتاتورمآبانه نوجوانتان را از شما دورمی کند

قوانین دیکتاتورمآبانه نوجوانتان را از شما دورمی کند

گروه خانواده وسلامت:در هنگام صحبت با نوجوانان مراقب باشید تا از لحاظ روانکاوی به روحیات وی آسیبی نرسانید.دوره نوجوانی یکی از دوران‌های حساس زندگی انسان است و پدر و مادرها مشکلات زیادی در مواجهه با رفتارهای فرزندان‌شان در این دوره زندگی دارند.
لارنس استاینبرگ، استاد روانشناسی دانشگاه تمپل بر اساس آخرین نتایج پژوهش‌های علمی بر روی نوجوانان این هفت قاعده را به والدین در برخورد با نوجوانان توصیه می‌کند.
کارهای شما اهمیت دارند:بسیاى از پدر و مادرها فکر مى‌کنند با بزرگتر شدن کودکانشان دیگر به عنوان مربی کاری از دست‌شان برنمی‌آید. این نظر کاملاً اشتباه است. بررسی‌های علمی به وضوح نشان می‌دهند که فرزندپروری به شیوه درست همچنان به رشد سالم فرزندان در دوره نوجوانی، دورماندن آنها از دردسرها و عملکرد تحصیلی خوب یاری می‌رساند.
از محبت دریغ نکنید:ستایش شفاهی فرزندتان و نشان دادن عواطف‌تان به طور فیزیکی را کنار نگذارید. هیچ دلیل نداریم که فکر کنیم نوجوانان از محبت بی‌دریغ پدر و مادرشان صدمه‌اى مى‌بینند. البته در صورتى که آنها را جلوى دوستانشان در آغوش نکشید!
خود را کنار نکشید:بسیارى از پدر ومادر ها که در سال هاى کودکى با کار و زندگى کودکان خود همراهند، به محض بزرگ تر شدنشان خود را کنار مى‌کشند. این کار اشتباه است.
هنوز هم مهم است که در زندگی فرزندتان دخیل باشید- شاید حتی بیشتر از قبل. در برنامه‌های مدرسه فرزندتان شرکت کنید. دوستان او را بشناسید. و زمان‌هایی را با هم بگذرانید.
روش‌های فرزندپروری‌تان را با سن فرزندتان سازگار کنید:بسیاری از راهبردهای فرزندپروری که در یک دوره سنی موثر بوده‌اند، در مرحله بعدی رشد فرزندتان کارآیی‌شان را از دست می‌دهند. برای مثال بزرگتر شدن کودکان توانایی استدلالشان هم بیشتر مى‌شود و اگر چیزی که از آنها می‌خواهید، از نظرش بی‌‌معنا باشد، با شما مخالفت خواهد کرد. حد و حدود بگذارید:مهم_ترین نیاز کودکان عشق و محبت والدین است. اما اولویت بعدی به همان اندازه مهم ایجاد یک ساختار است، حتى نوجوانان نیز نیاز به تعیین قواعد و حدود دارند. محکم و در عین حال منصف باشید.
در صورتی که فرزندتان پختگی بیشتری از خود نشان داد، قواعدتان آسان‌تر کنید. اگر او نمی‌تواند به درستی از این آزادی استفاده کند، دوباره قواعد را سخت‌تر کنید و چند ماه دیگر آزادتر کردن او را امتحان کنید.
مشوق استقلال باشید:بسیارى از پدر ومادرها به به نادرست میل به استقلال در فرزندان خود را به سرکشى، نافرمانى و یا بى‌احترامى تعبیر می‌کنند؛ اما میل به استقلال رفتارى کاملاً طبیعى و سالم است. فضاى روانى لازم براى اتکا به خود را در اختیار فرزندتان قرار دهید، وسوسه کنترل همیشگی او را در خودتان مهار کنید. دلیل تصمیمات‌تان را بیان کنید:هر پدرومادر خوبى انتظاراتى از فرزندان‌شان دارد، اما برای آنکه نوجوان‌تان این انتظارات را برآورده کند، قواعد و تصمیمات‌تان باید واضح و متناسب باشند. در حالیکه کودکتان با با افزایش سن مهارت بیشتری در استدلال پیدا می‌کند. دیگر اصلاً خوب نیست که به او بگویید: »حرف حرف من است.«
کودکانی که وابستگی شدید به والدینشان در سنین پائین دارند در سن بزرگسالی دچار مشکلات روحی و روانی بیشتری نسبت به دیگرافراد خواهندشد.
برای خرید به سوپرمارکت رفته بودم و لابه‌لای قفسه‌ها می‌گشتم که صدای جیغ دختربچه‌ای ۳-۲ ساله توجهم را جلب کرد. دخترک پشت دخل نشسته بود و هراسان جیغ می‌زد و گریه می‌کرد و مغازه‌دار که دایی‌اش بود، نمی‌توانست گریه او را قطع کند. مادر کودک که چند دقیقه قبل از مغازه بیرون رفته بود با ادامه گریه بچه مجبور شد دوباره برگردد و بچه را آرام کند. وضعیتی که آن روز در مغازه مشاهده کردم برای من تازگی نداشت..
بارها با بچه‌هایی مواجه شده بودم که از بودن در هر فضایی که مادرشان نباشد، احساس ناامنی می‌کردند و جیغ و گریه راه می‌انداختند. در روانشناسی گفته می‌شود این بچه‌ها سبک دلبستگی ناایمن دارند. سبک دلبستگی موضوع مهمی در شکل‌گیری و رشد شخصیت کودکان است که شاید کمتر درباره آن شنیده باشید اما می‌تواند آینده فرزند شما را زیر و رو کند. بچه‌ها از بدو تولد چون همه نیازهایشان توسط مادر برآورده می‌شود بسیار به حضور او وابسته‌اند. از ۶ماهگی تا ۳سالگی بچه‌ها دوست دارند مدام کنار مادر باشند و وقتی مادر از آنها فاصله می‌گیرد واکنش نشان می‌دهند. این واکنش شکل‌های مختلفی دارد. برخی کودکان با دور شدن مادر مضطرب نمی‌شوند اما با برگشتن او شاد می‌شوند. این‌ها سبک دلبستگی ایمن دارند. بعضی بچه‌ها با برگشتن مادر، باز هم ناآرام هستند و پرخاش می‌کنند که سبک دلبستگی ناایمن دارند و برخی کودکان با وجود بی‌تابی‌هایی که برای حضور مادر دارند، با برگشت مادر به او بی‌محلی می‌کنند و از او اجتناب دارند. این کودکان دارای سبک دلبستگی اجتنابی هستند.
۳سالگی اوج شکل‌گیری سبک‌های دلبستگی است و رفتار مادر تعیین می‌کند که فرزند چطور سبکی داشته باشد. اهمیت این ماجرا وقتی بیشتر می‌شود که بدانید الگوهای دلبستگی همیشه با بچه‌ها می‌ماند و روابط عاطفی‌شان در بزرگسالی بر مبنای همین الگوها شکل می‌گیرد. بنابراین موفقیت یا شکست در روابط عاطفی آنها بستگی به این دارد که در دوران کودکی چه سبکی از دلبستگی را تجربه کرده‌اند.
اما وظیفه شما به عنوان یک مادر چیست؟ مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که در فرزندتان سبک دلبستگی ایمن را شکل دهید. او باید دریابد که همیشه از حضور و حمایت شما برخوردار است. هنگام بازی کنار او بنشینید و با او ارتباط چشمی برقرار کنید. او را بسیار نوازش کنید و در آغوش بگیرید. هیچ وقت کودک را تهدید به ترک کردن و تنها گذاشتن نکنید. وقتی باید او را در اتاق تنها بگذارید، چند دقیقه یک بار به او سرکشی کنید یا در جایی بگذاریدش که بتواند متوجه حضور شما شود و شما را از دور ببیند. نیازهای کودک (گرسنگی، نظافت، حمایت در مقابل ترس‌ها و دردهایش و…) را بلافاصله برآورده کنید تا کودک از حضور شما در زندگی‌اش مطمئن باشد
اگر مایلید حس استقلال طلبی و اعتماد به نفس را در فرزندتان بالا ببرید بهتر است از این روش ها کمک بگیرید.
فرزند پنج ساله‌ای دارم که حدود ۶ ماه است به مهدکودک می‌رود، احساس می‌کنم اصلاً اعتماد به نفس ندارد و نمی‌تواند با کودکان دیگر در مهدکودک یا حتی همسن و سال‌هایش در فامیل ارتباط برقرار کند، برای انجام تمام کارهایش نیز کاملاً به من و پدرش وابسته است.. برای اینکه اعتماد به نفس را در فرزندم بالا ببرم چه کارهایی باید انجام دهم؟
نخستین قدمی که برای بالا بردن اعتماد به نفس در فرزندتان باید بردارید این است که قوانین زورگویانه در خانه نداشته باشید زیرا این قوانین دیکتاتورمآبانه سبب می‌شود که حس استقلال و خودباوری را از کودکتان بگیرید، در عوض می‌توانید با روش‌های معقول به او نظم و ترتیب را با آرامش آموزش دهید.فرزند خود را قضاوت نکنید، به او برچسب نزنید، سعی کنید از رفتارهای مثبتش تعریف و تمجید کنید، فرزندتان را به هیچ وجه تنبیه بدنی نکنید، زیرا موجب احساس شکست در او خواهید شد.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۳ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۷:۰۸ ق.ظ

دیدگاه


شش × = 36