صلح جهانی از منظر ادیان ابراهیمی

صلح جهانی از منظر ادیان ابراهیمی

وحید پورامان
گروه تحلیل: دین همواره در طول تاریخ حیات بشری از عوامل تأثیرگذار بر زندگی بشر چه در سطح فردی و داخلی و چه در سطح بین_المللی بوده و در حال حاضر در عرصه معادلات نظام بین الملل هم از جایگاه ویژه‏ای برخوردار می ‏باشد و در آینده هم با توجه به روندهای موجود (جهانی شدن) شاهد پررنگ شدن نقش دین در ابعاد مختلف روابط بین الملل (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…) خواهیم بود .
دراین بین، اسلام آیینی جامع، فراگیر، جاودانه است؛ و مخاطبان احکام اسلامی، نژاد و گروه خاصی در زمان و مکان ویژه ای نیستند، بلکه همه مردم از هر نژاد و ملیتی، با هر زبان و فرهنگی و دارای هر عقیده و مرامی، در سراسر گیتی و در همیشه تاریخ، مخاطب پیام ها و احکام اسلام هستند قرآن مجید نیز چندین آیه در خصوص جهان شمولی اسلام و فراگیری احکام آن آمده است؛ ازجمله این که همه انسان ها را به توحید و پرهیزگاری و دیگر اصول فرا می خواند (سوره بقره، آیه۱۶۸ ) ، و تو را به پیامبری نفرستادیم، مگر برهمه مردم مژده دهنده و بیم دهنده ( سوره اعراف، آیه۱۵۸)
ازآن جا یکی از عمده ترین دغدغه ها در حوزه روابط بین الملل، جلوگیری از وقوع جنگ و حفظ صلح می باشد لذا توجه به آراء و عقاید اسلام در این حوزه مهم و چالش برانگیز ضروری می باشد.
از نظر اسلام، نه جنگ اصل است (آن‌گونه که رئالیست‌ها می‌اندیشند) و نه صلح همیشگی است؛ (آن‌گونه که ایدئالیست‌ها باور دارند) بلکه از نظر اسلام پدیده جنگ و صلح واقعیت عینی تاریخ بشر را تشکیل می‌ دهند. اما در نهایت اسلام با توجه به رسالت جهانی‌اش در مورد دعوت همگان به سعادت و کمال همواره ایجاد رابطه مسالمت‌ آمیز را دنبال نموده و در روابط خارجی‌اش با جوامع بیگانه، اصل را بر همزیستی مسالمت‌ آمیز قرار می‌دهد.
از سوی دیگر، چون از دیدگاه اندیشه اسلامی صلح پایدار تنها بر محوریت قسط وعدالت اجتماعی استوارمی‌گردد و ظلم و نابرابری مهم‌ترین عامل تهدید کننده عدالت محسوب می‌شود، اسلام برای رسیدن به صلح عادلانه مبارزه با ظلم را تجویز می‌کند. اسلام به طور کلی مخالف با اصل برتری طلبی در صحنه روابط اجتماعی و به تبع آن در روابط بین الملل می‌باشد و از آن‌جایی که برتری طلبی منجر به ایجاد و استقرار ظلم در نظام بین الملل می‌شود به دنبال این موضوع بنیادی می‌باشد که روابط بین الملل باید به گونه‌ای سامان دهی شود تا در آن امکان تعریف و کاربرد ظلم به حداقل ممکن برسد. خلاصه کلام آن که ظلم نکردن، مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم اصل اولیه در تقویت سرمایه اجتماعی در عرصه بین المللی به شمار می‌ آید و اهمیت این عنصر تا بدان‌ جاست که خداوند متعال شرط اصلی پدید آمدن ایمنی از ناحیه ایمان را عدم آلوده شدن ایمان به ظلم می‌داند.
امروزه جهان با بحرانی شدید رو به روست بحرانی که امنیت و صلح جهانی را به مخاطره انداخته، مشکل را به جایی رسانده است که می‏توان ادعا کرد، در هیچ عصری از تاریخ بشریت روابط انسان ها تا این حد کینه توزانه نبوده است .مسلمانان سده‏ های اولیه باالهام از دستورات متعالی ‏بخش قرآن، تلاش و پشتکار اعتماد به نفس، وحدت و یکپارچگی، وجود نیازها و احساسات دینی و عاطفی و همچنین با بهره‏گیری‏از تجربیات و دستاوردهای جوامع گوناگون که به آیین اسلام گرویده‏اند، توانستند به تمدن عظیمی دست یابند .دین اسلام نه تنها منشأ پیدایش تمدن اسلامی بود، بلکه درخت تمدن غرب را نیز آبیاری کرده‏ است به اعتراف دانشمندان مغرب زمین، جهان غرب تمدن خویش را مرهون تمدن مسلمین است. عنصری که ادیان ابراهیمی را به هم گره زده و باعث صلح بین ادیان؛ ملت ها؛ اقلیت ها و گروه های مذهبی شده، عنصر دین و یکتا پرستی است.
علی رغم تمام هجمه ها و تلاش های دین ستیزان در عصر حاضر , در بررسی های موردی از دین شاهدیم عنصر دین نه تنها باعث همبستگی بین ملل و مذاهب اسلامی شده ؛ بلکه باعث بیداری میان ملت های ستم دیده از سوی نظام های مستبد و خودکامه پادشاهی شده.ازسوی دیگر نگاهمان را به سوی فراز ها و فرودها و تکفیر در ادیان منوط کرده و به دین مبین اسلام می پردازیم. همانطور که شاهد هستیم در سال های اخیر رشد روزافزون تروریسم در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا موجب بی ثباتی در این منطقه پر آشوب شده.
لذا اروپا هم ناشی از خلع امنیتی و قدرت ناشی از کوچ امنیتی ایالات متحده امریکا و ایجاد حفره_های امنیتی و و بی ثباتی در حوزه قدرت در کشورهای همسو و گاها مخالف با ایالات متحده امریکا ؛ کشورهای همسو با امریکا بر این شدند که با تبلیغات وسیع وهابیت و سلفی گری از سوی عربستان و هم پیمانان منطقه ای و فرا منطقه_ای مورد تهدید جدی و فی الواقع مورد حمله گروه های مذکور به جهت تشویش اذهان و معرفی اسلام به یک دین وحشی و خشن شده_اند. لذا این طور میتوان تشریح نمود که در مقطع کنونی قرآن , دین و افراط گرایی ؛ درمیان فرق مختلف اسلام منشا اختلاف معرفی شده .
حال می بایست بر این شد که از خود بپرسیم به چه طریق می توان بین این سه دین ابراهیمی اتحاد ؛ صلح , آشتی و مودت به وجود آورد. ارتباط و تعاون بین‏المللی در تأمین نیازمندی‏های بشر همواره مورد توجه جوامع بشری بوده است.
در عصر حاضر نیز لوایح متفاوتی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر به تصویب جامعه بین‏الملل رسیده، اما متأسفانه این لوایح در حد قرارداد اخلاقی بوده و هیچ‏گونه تعهد الزام‏آوری برای حکومت‏ها ندارد.این در حالی است که رعایت »عدالت اسلامی« در اندیشه سیاسی اسلام، به عنوان اساسی‏ترین اصل در روابط دولت‏ها و ملت‏ها منظور گردیده و به همین دلیل در حقوق اسلامی از فرصت‏های مناسب برای برقراری و تحکیم پیمان‏های صلح در روابط خارجی بهره‏برداری می‏گردد .اسلام برای تحقق بخشیدن و گسترش صلح در میان ملت‏ها و جلوگیری از بروز روابط خصمانه، ملت‏ها و دولت‏های دیگر را به انعقاد پیمان‏های صلح دعوت کرده و به جامعه اسلامی توصیه نموده است که در این زمینه، همواره پیشرو باشد. چرا که اسلام، ارتباط و همزیستی با ادیان و ملل را به صورت »اصل« و »قاعده اساسی« در نظام تشریع خود در نظر داشته است .
تاریخ روابط بین‏ الملل اسلام گواه صادقی بر قدمت نظام حقوق بین‏الملل اسلامی است و میزان گرایش جامعه اسلامی به ایجاد روابط بین‏المللی و احترام به مقررّات حاکم بر آن را نمایان می‏کند. از این رو بحث از رابطه، همکاری تعاون، روابط مسالمت‏آمیز، وحدت، همگرایی و دست‏یابی به صلح عادلانه در قاموس اسلامی گسترده است.طرح اسلام برای نظام بین الملل رسیدن به امت واحده جهانی است. این طرح با فدراسیون جهانی یا جامعه مدنی جهانی متفاوت می‏باشد، زیرا بر محور روابط عادلانه، بر پایه وحدت عقیده استوار است. در قرآن آمده است: »إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّه واحِدَه وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ«.
امت از ریشه امّ گرفته شده و به معنای قصد است و به جماعتی اطلاق می‏شود که افراد آن دارای یک مقصد و هدف باشند و این مقصد واحد، رابطه واحدی میان افراد باشد.
همه ادیان آسمانی و پیامبران الهی مروج توحید و منجی بشریت و منادی صلح، امنیت و رفتار محبت‏ آمیز نسبت به پیروان دیگر ادیان و مذاهب می ‏باشند؛ ولی پیروان ادیان با گذشت زمان و در اثر دوری از رهبری اولیای خدا، به تدریج انحرافاتی را پذیرا شده و گاه تحت تأثیر ملل دیگر، منکر و مانع ارتباط با پیروان دیگر ادیان و مذاهب شدند؛ چنان که پیروان دین یهود و مسیحیت به نژادپرستی رو آورده و در این راستا جنگ های بسیاری به راه انداختند و انسان های فراوانی را به قتل رساندند، که البته در این زمینه یهودیان شدت عمل بیشتری داشته‏ اند و دراین قوم، تضاد با حقوق بین ‏الملل به وضوح مشاهده می ‏شود.آنان علاوه بر این که معتقد به برتری نژاد خویش می‏ باشند، دیگر ملل را در خدمت خود می ‏انگارند. اما از نظر اسلام، ارتباط مسالمت ‏آمیز مسلمان ها با عقاید و مذاهب گوناگون، یک ارزش و هدف است، و اعلامیه جهانی اسلام آیه ۶۴ سوره آل عمران می ‏باشد که می‏ فرماید:»قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَه سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ«. گفتمان اسلامی روابط بین الملل رابطه امت اسلامی با دیگر واحدهای سیاسی را بر پایه اصل صلح قرار می‌دهد. اسلام، دین صلح و همزیستی مسالمت‌ آمیز است و از این رو، امت اسلامی امت صلح‌جو و زندگی مسالمت‌آمیز می‌باشد. براساس اصل عدالت، تمامی رفتارهای امت اسلامی در تعامل با امت‌های دیگر باید بر اساس معیار عدالت تنظیم شود .کلمه »سلم « به معنی صلح آمده است بنابراین ، حقیقت دین تسلیم و اخلاص در برابر خدا و سلم و صلح در برابر خلق است . دین اسلام هم به این نام نامیده شده زیرا حقیقت دین الهی را که مشترک میان همه انبیای الهی است به طور کامل یکجا در خود گرد آورده است .دبیرکل سابق سازمان ملل متحد از منشور ملل متحد به عنوان مذهب من یاد می_کند، درروابط و حقوق بین الملل هیچ گونه تعریف قابل قبول عامی از مذهب نداریم، کمیته حقوق بشر در بند دوم نظریه تفسیری شماره ۲۲ خود در سال ۱۹۸۱ یادآور می شود که حقوق مورد حمایت در بند یک حقوق مدنی و سیاسی قبول وجدان و پذیرش مذهب را بیان می کند.
کمیته حقوق بشر مذهب را به عنوان باورهای خدا باورانه یا غیرخداباورانه یا ضدخدا باورانه مطرح می کند و این مربوط به مذاهب سنتی و باورهای ویژه ای که باعث نهادینه شدن آن می_شوند، نیست.
اصول حسن نیت که براساس اصول انسان دوستانه از تعالیم مذهبی الهام گرفته است اندیشه های مذهبی رشد موارد حقوق بین الملل را تشویق کرده اند. به نظر می رسد تمام بنیان_های مذهبی به دنبال تشکیل حقوق بشر هستند. مذهب با نگرش جدید به زمینه سازی به توسعه حقوق بشر بین المللی کمک کرده است.
تاریخ روابط و حقوق بین الملل شاهد رابطه تنگاتنگ مذهب ، اخلاق، روابط و حقوق است و از میان این حلقه ها مذهب، روابط و حقوق بین_الملل روابط خاصی دارند که هر چند کهنه و دیرینه است اما امروزه کماکان تازگی دارد و این تازگی به خاطر ارزش های مشترک آنها است.
مذهب، روابط و حقوق بین الملل منطبق با هم به نظر می رسند با این حال گاهی در تعارض قرار می گیرند. در اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل کاملا مشهود است که دست اندرکاران آن به اندیشه های مذهبی در وضع این قوانین توجه داشته اند، البته نظرات آنها در وضع این قوانین دلیلی بر جامعیت آنها نیست و هدف تنها کاربرگ خلاق مذهبی در نظام حقوقی بین المللی است.
نهادهای مذهبی می توانند در حفظ صلح و برقراری نظم جهانی نقش میانجیگرایانه داشته باشند. آنها می توانند پایمردی را مبذول داشته تا طرفین اختلاف را به دور هم جمع کنند یا به طور مستقیم در اختلافات بین المللی میانجی گری کنند، البته این نقش همیشه به طور مسالمت آمیز پایان نیافته است.بشر امروز در سراسر دنیا تشنه صلح و امنیت و معنویت است. از پاریس تا بلژیک تا منهتن آمریکا و … در سرزمین های اسلامی و هر جایی که بویی از کشتار و خشونت می آید بشر بیشتر تشنه امنیت و معنویت می_شود. علاوه بر این، امروز بحث صلح به یک بحث جدی در دنیا تبدیل شده و چنانچه ما بتوانیم صلح را در دنیا ایجاد و نهادینه کنیم درگذری کوتاه از زمان و بازه زمانی کوتاه مدت خشونت و حتی مباحث جرم و جنایت و …. در دنیا کاهش خواهد یافت.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۵:۱۷ ق.ظ

دیدگاه


− 1 = هیچ