جایگاه شعر دفاع مقدس در فرم تئوریک شعر امروز

جایگاه شعر دفاع مقدس در فرم تئوریک  شعر امروز

علی رزم‌آرای‏
گروه فرهنگی: شعر دفاع مقدس چیست؟ شعر دفاع مقدس چه می¬کند؟ شعر دفاع مقدس چه ارزشی دارد؟
چیستی شعر دفاع مقدس یعنی چه؟ در پاسخ به این سؤال باید به ماهیت شعری، جایگاه تکنیک، نوع تکنیک¬های شعرآفرین، سبک یا سبک¬های مختلف آن، جایگاه موضوع و دیگر مختصاتی که روی هم رفته، هستی زیبایی_شناسانه شعر دفاع مقدس را شکل می‌دهد پرداخت. انسجام، هماهنگی و درخشش شعر دفاع مقدس به عنوان یک اثر ادبی طی این فرایند مورد بررسی قرار می¬گیرد.
تأثیر شعر دفاع مقدس چگونه و براساس چه مکانیسمی بر مخاطب وارد می_گردد؟ فارغ از زمینه¬های مختلف برون متنی باید دید شعر دفاع مقدس با کدام شیوه¬های بیانی بینامتنی، پیرامتنی پیشامتنی و مهم‌تر از همه درون متنی عمل می¬نماید؟
اما ارزش شعر دفاع مقدس در دو حوزه قابل تخمین و برآورد است. یکی از این دو حوزه، کلیت شعر معاصر است. در این حوزه جایگاه شعر دفاع مقدس در روند تکاملی شعر معاصر بررسی می¬شود. پویایی، ایستایی و حتی حرکت شعر فارسی، حاصل از تأثیر شعر دفاع مقدس نیز می¬تواند مورد تحقیق قرار می‌گیرد.
اما حوزه دیگر ارزیابی و ارزش‌گذاری شعر دفاع مقدس در عرصه¬های خارج از ادبیات شکل می¬گیرد. اگر بپذیریم که شاعر علاوه بر تعهدات ادبی، مسئولیت-های دیگری نیز به عنوان یک انسان (جدا از شخصیت ادبی¬اش) برعهده دارد شعر او باید بتواند برآیندی هنرمندانه و خلاقانه از مسئولیت¬های ادبی¬اش از یک سو و تعهدات اجتماعی، سیاسی و حتی ایدئولوژیکش از دیگر سو باشد؛ بنابراین در این حوزه تحقیقی به این مسئله پرداخته می¬شود که آیا شاعر دفاع مقدس توانسته است در سال¬های دفاع مقدس و پس از آن، شعر خود را در صحنه¬های اجتماعی و سیاسی نقش¬مند کند؟ او کدام گروه از مخاطبین را هدف گرفته است؟ آیا او توانسته شعری در گرانیگاه فرم و محتوا بسراید یا اینکه برای جذب طیف¬های متنوع¬تر و وسیع¬تر مخاطبین به شعارسرایی مبادرت نموده است؟
سؤال اینجاست که آیا منتقدان شعر معاصر با گذشت حدود سه دهه از عمر شعر دفاع مقدس آن را به طور جدی مورد نقد قرار داده¬اند؟ آیا در حوزه نقد شعر معاصر، می¬توان جریانی تحت عنوان »نقد شعر دفاع مقدس« تشخیص داد؟ آیا چیستی این شعر به عنوان هویت ادبی مستقلی به طور دقیق شناسایی شده است و یا وابستگی آن به جریان شعری خاصی به اثبات رسیده است؟ آیا روند تکامل و تحول این شعر در طول این سه دهه به صورت منحنی مشخصی با ضریب زاویه مثبت (صعودی)، منفی (نزولی) یا صفر (افقی و بدون حرکت صعودی یا نزولی) ارائه شده است؟ آیا سیر مخاطب شناسی شعر دفاع مقدس در طول عمر آن به درستی انجام شده است؟ آیا نسبت این شعر با جریان¬های شعر همزمانش از نظر فرم یا محتوا مورد بررسی جدی قرار گرفته است؟ آیا نقش‌مندی شعر دفاع مقدس به عنوان یکی از تولیدات فرهنگی و هنری در جریانات سیاسی و اجتماعی دوران جنگ و پس از آن به درستی ارزیابی شده است؟ به گمان صاحب این قلم، حتی اگر پاسخ به سؤالات فوق، مثبت باشد (که نیست)! فقدان یا کمبود جریان نقد تأثیرگذار دامن گیر شعر دفاع مقدس نیست بلکه معضلی گریبان گیر شعر معاصر فارسی است.اولاً بیایید تعداد منتقدان تأثیرگذار و حتی پرکار شعر معاصر را پیش چشم بیاوریم! این رقم به نسبت تعداد اشعار و مجموعه اشعار منتشره آنقدر ناچیز است که انتظار ایجاد جریان نقدی همپای جریانات شعری این دوران، انتظاری نابجا به نظر می¬رسد.
ثانیاً بیایید تعداد کتب نقد جریان¬ساز را در شعر معاصر مرور کنیم! این رقم از تعداد منتقدان هم اسف‌انگیزتر است. به راستی طی حدود پنجاه سال عمر نقد علمی و جدی شعر معاصر چند »طلا در مس« داشته¬ایم؟ آن هم نقدی که بی_ملاحظه همه جریان¬ها را ببیند و جریانی را به دلیل ناهمخوانی تکنیکی یا محتوایی با ذهنیت مطلوب صاحب خود حذف نکرده باشد؟ نقدی که نه تنها همه جریان‌ها را ببیند، بلکه بی ملاحظه هم بر کاغذ بریزد؟
ثالثاً بیایید جریان تولید فکر و فلسفه را در این مرز و بوم به تماشا بنشینیم. این تماشا دیگر به طور قطع و یقین نتیجه¬ی خوبی نخواهد داشت. اگر ترجمه¬ها و شرح افکار فلاسفه دیروز و امروز نبود، دست فرهنگ و نقد ادبی ما از امروز هم خالی¬تر بود، اما در هر صورت باید پذیرفت که وضعیت حاضر نمی¬تواند برای تولید جریان قدرتمند نقد ادبی در آینده، افق روشنی را ترسیم نماید.
اگر شعر دفاع مقدس را تافته جدابافته¬ای از شعر معاصر ندانیم (که هرگز نه می¬خواهیم و نه می¬توانیم بدانیم!) و نیز به عمر آن که هنوز هم به سه دهه نمی?‌رسد توجه کنیم، نباید فقدان جریان فراگیر نقد شعر دفاع مقدس را لزوماً یک فاجعه تلقی کنیم یا تمام ابعاد آن را نتیجه توطئه¬های ادبی ایران و جهان بدانیم.
آیا هنوز شعر دفاع مقدس، پدیده¬ای زنده محسوب می¬شود؟ اگر فعلاً زنده است، آیا زندگی¬اش ادامه خواهد داشت؟
شعر جنگ، با شعر جنگ شروع نشد بلکه با احساس مسئولیت شاعر در قبال تاریخ و اجتماع به عنوان یک انسان شکل گرفت. این مسئولیت¬ها در آن برهه زمانی مسئولیت ادبی او را تحت‌الشعاع قرار می¬دهد و به این ترتیب در ابتدای جنگ اشعاری با درون مایه¬های حماسی یا عاطفی سروده می¬شود که علی رغم قاعده افزایی¬های نه چندان تازه در فرم و صورت¬های زبانی، بیشتر در سطح پدیده‌ها و اشیاء و کاراکترهای شعری متوقف می¬شوند. در این هنگام ضلع مخاطب در مثلث هنری »هنرمند ،اثر هنری ، مخاطب« از اضلاع دیگر بزرگ‌تر است.
با گذشت زمان و ایجاد فاصله از مقطع آغاز جنگ، شاعران کم کم در کنار مسئولیت¬های تاریخی و اجتماعی خود، مسئولیت ادبی خویش را هم جدی می_گیرند. لذا به تدریج به ساختارهای پیچیده¬تر و هنری¬تر نزدیک می_شوند.
بالاخره وقتی سال¬های پرشور دفاع مقدس به پایان می¬رسد، شاعران از آن هیجانات ژورنالیستی فاصله می¬گیرند و کم کم از سطح پدیده¬ها، اشیاء و کاراکترهای شعری به عمق آن‌ها رسوخ می¬کنند. شگردهای زبانی به جای بازی‌های ساده فرمیک زبانی، جزء نگری به جای کلی نگری، عینی¬گرایی به جای معناگرایی آشکار، آرمان گریزی و معناگریزی (تأخیر معنا) به جای شعارسرایی به آن‌ها امکان می¬دهد حرکتی شتابان را به سمت ایجاد یک ژانر مستقل آغاز کنند.
حالا در واقع شعر دفاع مقدس متولد شده است. تولدی که سال-های طول کشید و حرکتی که سال¬هایی بیشتر به طول خواهد انجامید. حرکتی که همراه با جریانات جدید شعری که در طول زمان ایجاد یا احیا می¬شوند، قرین و همراه می¬گردد و به روز می¬شود. این شعر با گسترش مضمونی و توجه به مفهوم مقاومت در سطحی فراتر از جبهه¬های جنگ هشت ساله ایران و عراق، حالا به مرزهایی تازه چشم دوخته است. از سوی دیگر شاعر دفاع مقدس امروزه با فاصله¬گیری از سال¬های جنگ بدون ملاحظاتی که در آن دوران داشت، نگاهی واقع‌گرایانه‌تر به جنگ و تبعات آن می¬اندازد. از جزمیت و مطلق نگری رهایی می¬یابد و نظری همه جانبه به جنگ می¬اندازد تا ضمن ثبت و بازآفرینی زشتی¬ها و زیبایی¬های جنگ در کنار هم، لحظات ناب انسانی جنگ را تصویر نماید.
در نهایت باید اعتراف کرد که تبعات عینی جنگ هنوز با چشم غیرمسلح هم دیده می¬شود. این تبعات ترکش¬های فیزیکی جنگند که هنوز درد دارند و دچار خون‌ریزی هستند! سرودن از آن‌ها، هنوز هم سرودن از دفاع مقدس است.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۴:۵۳ ق.ظ

دیدگاه


هشت − = 4