گروه اجتماعي: عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينکه نتوانستهايم از ظرفيت دين براي ايجاد نشاط در جامعه بهره ببريم، گفت: در دين اسلام، پتانسيلي براي ايجاد نشاط و شادي در جامعه وجود دارد، اما اينکه اين ظرفيت چگونه به عمل منجر شود و شرايط واقعي را ايجاد کند، بستگي به اين دارد که مواجهه ما با دين چگونه باشد و دولت يا حاکميت سياسي با اين موضوع چه برخوردي داشته باشد؟
»محمد اميرپناهي« عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي در پاسخ به اين سوال که در وضعيت دشوار اقتصادي، چگونه ميتوان در جامعه نشاط ايجاد کرد؟ گفت: در شرايط کنوني جامعه، هيچ کاري براي ايجاد نشاط اجتماعي نميتوان کرد. دنبال نسخه شفابخش که نميتوانيم باشيم، شادي و نشاط اجتماعي يک پايه و اساس ثابت دارد و اين پايه ثابت، شرايط پايدار و با دوام سياسي، اقتصادي و اجتماعي است. اگر قرار باشد مدام در حال تغيير باشد و افراد نتوانند براي فرداي خود برنامهريزي کنند يا اميد به آينده پيدا کنند، لاجرم به لحاظ رواني و ذهني به هم ميريزند.
ذهنيت ايراني به زندگي در شرايط بيثبات عادت کرده است
وي خاطرنشان کرد: قاعدتا هيچ نسخه شفابخشي وجود ندارد، مگر اينکه حکمراني و نظام سياسي کشور تدابيري بيانديشد تا اين وضعيت بيثبات را به شرايطي پايدار و باثبات برساند. ذهنيت ايراني به زندگي در شرايط بيثبات و ناآرام عادت کرده است.
با وجود تنشهاي اقتصادي، نميتوان کار معجزهآسايي براي نشاط مردم انجام داد عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي افزود: انگار خو گرفتهايم که در يک شرايط بيثبات زندگي کنيم و اساسا چرخه بحران و بيثباتي و عدم آرامش و عدم نشاط، بخشي از زندگي جامعه ايراني شده است. در شرايطي که وضعيت اقتصادي بد است و تنشهاي اقتصادي در نرخ طلا و ارز تأثير گذاشته، نميتوان کار معجزهآسايي انجام داد. نشاط و شادي در جامعه بستگي به شرايط پايدار دارد.
افراد وقتي نميتوانند براي زندگي خود برنامهريزي کنند، چگونه بانشاط باشند؟
وي تاکيد کرد: بايد به سياستمداران و دولتمردان گفت اگر ميخواهيد مدام جامعه را در يک وضعيت بيثباتي نگه داريد، انتظار نداشته باشيد که نسخه معجزهآسا وجود داشته باشد. مگر اينکه تغييرات و تحولات اساسي در کشور رخ دهد. به اين معنا که شرايط اقتصادي به حالت نرمال و باثباتي برسد تا افراد بتوانند براي زندگي خود برنامهريزي کنند و دغدغههايشان کمتر شود. در آن صورت ميتوان به نشاط فکر کرد.
نشاط ريشه در بنيانهاي اجتماعي و اقتصادي دارد
اميرپناهي اظهار کرد: يکي از تفاوتهاي نشاط با شادي اين است که نشاط يک امر پايدار است و ريشه در بنيانهاي اجتماعي و اقتصادي دارد. فرد بانشاط، فردي است که کار ميکند، سرزنده است، لذت ميبرد، سرحال و فعال است، اميد به آينده و انگيزه دارد و اينها با شاديهاي زودگذر ناشي از يک سري اتفاقات مقطعي و روزمره فرق دارد. شادي با نشاط اجتماعي تفاوت دارد، در حالي که بسياري اين دو را يکي ميدانند.
وي ادامه داد: فردي که داراي نشاط است، صبح از خواب بيدار ميشود با شوق و انگيزه و اميد روز خود را آغاز ميکند در حرفه خود انسان فعالي است و به ديگران انگيزه ميدهد. دست به خلق آفرينش امور جديد ميزند. اما شادي يک امر زودگذر است مثل ديدن يک دوست، گوش دادن به موسيقي، يا شارژ موقتي حساب بانکي. اينها پس از اينکه اثرشان از بين رفت، دوباره حالت قبلي که غيرپايدار است، برميگردد.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينکه نشاط يعني داشتن سرزندگي در زندگي روزمره و امري پايدار است که با هيچ اتفاقي از بين نميرود، گفت: البته ممکن است مقطعي از بين برود، اما دوباره برميگردد.نظام سياسي که با تدبير و انديشه عمل ميکند و بحرانها را کنترل يا کاهش ميدهد. اين خود، سرزندگي ميآورد.
وي بيان داشت: اما شادي اينگونه نيست؛ ممکن است شما در يک لحظه، نيم ساعت يا يک ساعت شاد باشيد، اما وقتي اثر آن پارامترهايي که شما را شاد کرده، به لحاظ لحظهاي و موقتي از بين برود، دوباره به حالت قبل از شادي بازميگرديد. بنابراين براي نشاط، که در دين ما نيز بسيار توصيه شده، نيازمند يک سري پايههاي مهم هستيم؛ از جمله مسئله اشتغال، درآمد باثبات و پايدار و شرايط اقتصادي با ثبات که ما را متلاطم نکند.
نتوانستهايم از ظرفيت دين اسلام براي ايجاد نشاط در جامعه بهره ببريم
اين جامعهشناس در پاسخ به اين سوال که چرا از ظرفيت دين اسلام براي ايجاد شادي در جامعه بهره نبردهايم؟ گفت: مسئله اين است که ما در اين سالها نتوانستهايم از ظرفيت دين براي ايجاد نشاط در جامعه استفاده کنيم، اين به ساختار حکمراني در جامعه ايران برميگردد. ساختار حکمراني يعني تصميماتي که نظام سياسي ميگيرد، چه در حوزه مسائل فرهنگي، چه اقتصادي و چه سياست خارجي براي جامعه نا اطميناني و بيثباتي ايجاد ميکند. اين بيثباتي در زندگي ما رسوخ ميکند و انباشت پيدا ميکند و وضعيتي را ايجاد ميکند که خلاصي از آن دشوار است.
وي در ادامه عنوان داشت: بنابراين دليل اين وضعيت به عملکرد نهاد دولت برميگردد که نتوانسته است، کار ويژهها و کارکردهاي خاص خود را انجام دهند. در واقع رابطه درست و ارگانيک و نظاممندي مبتني بر حقوق و تکاليف يا مبتني بر مسئوليتها و حقوق بين جامعه و دولت، نتوانستهايم برقرار کنيم. گاهي دولت ميگويد آنچه که من ميگويم بايد بشود و جامعه سرباز ميزند و اين رابطه بين دولت و جامعه دچار مشکل ميشود. خروجي اين تنش، عدم نشاط و عدم اميد و زيستن مداوم در بحران است.
اميرپناهي خاطرنشان کرد: در دين اسلام به نشاط اشاره شده است؛ يعني يک امر باثبات و پايدار. به اين معنا که در دين اسلام، پتانسيلي براي ايجاد نشاط و شادي در جامعه وجود دارد، اما اينکه اين ظرفيت چگونه به عمل منجر شود و شرايط واقعي را ايجاد کند، بستگي به اين دارد که مواجهه ما با دين چگونه باشد و دولت يا حاکميت سياسي با اين موضوع چه برخوردي داشته باشد؟
وي تصريح کرد: اگر مواجهه مبتني بر حقوق شهروندي و پاسخگويي نظام سياسي و دولت باشد، قاعدتاً ميتوان از اين ظرفيتها به نحو احسن استفاده کرد و هم جامعهاي با ثبات و نشاط ايجاد کرد و هم جامعهاي که دين براي آن مهم است و به عنوان يک امر اساسي در زندگي خود به آن پايبند است.
اميرپناهي با تاکيد بر اينکه عمل به احکام ديني ميتواند در زندگي نشاط و شادي ايجاد کند، گفت: در غير اين صورت، اگر ما به اين اصول و قواعد پايبند نباشيم، مشخص است که جامعه دچار اضطراب و استرس و نگراني خواهد شد و تمام تلاشش اين خواهد بود که چگونه از موقعيتهاي موقتي و زودگذر براي بقاي خود استفاده کند. زندگي براي بقا به يک اصل اساسي تبديل ميشود و دورنماي آينده به حاشيه ميرود و افراد تلاش ميکنند در همين زندگي روزمره خود را به فردا برسانند، چون نميدانند فردا چه اتفاقي ميافتد و مدام در اين بحران زندگي ميکنند.
نظام سياسي بايد بتواند در دل جامعه اميد ايجاد کند
اين جامعهشناس در خصوص برخي برنامههاي شادي که در جامعه برگزار ميشود، گفت: واقعيت اين است که راهحلهاي موقتي درمان اين مسئله نيست. راهکار اين است که کشور و نظام سياسي بايد در ميان جامعه اميدي ايجاد کنند. راهحل اين است که شرايط در حوزه سياست داخلي، اقتصاد داخلي و سياست خارجي به گونهاي تنظيم شود که جامعه بتواند از اين وضعيت فاصله بگيرد. هيچ راهحل معجزهآسا ديگري وجود ندارد. نظام سياسي بايد بتواند در دل جامعه اميد ايجاد کند.
وي تاکيد کرد: بايد به اين نتيجه برسيم که روندي آغاز شده و اين روند در سالهاي آينده ميتواند خير همگاني ما را محقق کند و به نفع کليت جامعه ايراني باشد. اگر چنين تصويري وجود نداشته باشد و دولت و نظام سياسي نتوانند اين نشانهها را به جامعه تزريق کنند، جامعه مدام در حالت نگراني به سر خواهد برد و نميتواند بانشاط باشد. راهحل اين است که بايد احساس کنيم تصميماتي که در کشور در حوزههاي مختلف گرفته ميشود، در نهايت به وضعيت بهتري در يک سال، دو سال يا پنج سال آينده منجر خواهد شد. نه اينکه بگوييم نميشود کاري کرد، پس در اين شرايط ديگر نميتوان نشاط ايجاد کرد.
برگزاري برنامههاي شاد در سطح جامعه؛ راهحلي موقتي
عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي اظهار داشت: هميشه اين برنامههاي شاديآور بوده و شهرداري هم انجام ميدهد و گروههاي مختلف مردمي نيز در اين زمينه فعاليت ميکنند، اگرچه اين برنامهها راهحل موقتي است، اما اينکه جامعه با وجود وضعيت اقتصادي بغرنج، هنوز سر پا است، بخاطر برگزاري اين شاديهاست و همينها جامعه را نگه داشته است. براي مثال افراد به مسجد ميروند، با همديگر صحبت ميکنند و عبادتي ميکنند که حالشان خوب ميشود. دور هم جمع ميشوند، داستان تعريف ميکنند و خاطره ميگويند، حالشان بهتر ميشود.
وي ادامه داد: شهرداري نيز برنامههاي نشاطآور به مناسبتهاي مختلف، مانند نوروز، عيد فطر و عيد غدير برگزار ميکند که اينها باعث ميشود حال مردم کمي بهتر شود. صحبت من بنياديتر از اين است. ميخواهم بگويم که ما در طول اين سالها همه اينها را داشتيم و اتفاقاً اينکه يک جامعه در وضعيت بحرانهاي سهمگين اقتصادي فرو نميپاشد، به همين دليل است که اين جامعه خودش خود را نگه ميدارد. حرف من چيز ديگري است. اگر ميخواهيم جامعه فراتر از اين به يک وضعيت باثباتي به لحاظ رواني و ذهني برسد، اين مواردي که از آنها نام بردم، در حقيقت امور اوليه است، اما کافي نيست.
امير پناهي در ادامه بيان داشت: دولت بايد کارهايي در حوزه اقتصاد، سياست و فرهنگ انجام دهد. براي مثال در حوزه فرهنگ، مردم بايد احساس کنند که در خيابان مورد توهين و تحقير قرار نميگيرند و در محل کار نيز اين احساس را داشته باشند. اگر اينگونه نباشد، نگراني هميشه وجود خواهد داشت.
دولت بايد درباره بهبود وضعيت سياسي و اقتصادي به مردم اطمينان بدهد
وي افزود: يک پدر خانواده بايد احساس کند که ميتواند خانواده را به لحاظ اقتصادي تأمين کند. اگر به اين شرايط ذهني نرسد، نميتواند فرد بانشاطي باشد. هرچند برنامههاي شاديآور وجود داشته باشد، اينها حکم قرص مسکن را دارند. در آن لحظه که در جشن هستيد، خوشحال هستيد، اما ممکن است پس از آن دوباره درگير حال و هواي روحي قبلي شويد. زماني ميتوانيم از اين وضعيت فاصله بگيريم که دولت بتواند به جامعه نشانههاي اطمينان بخشي دهد که وضعيت سياسي و اقتصادي بهتر خواهد شد و شرايط فرهنگي نيز بهبود خواهد يافت.
اين استاد دانشگاه با اشاره به تاثير منفي برخوردهاي قهري با جشنها و آيينهاي شاد گفت: هراندازه دولت در مسئله فرهنگ و زندگي روزمره دخالت کند، آن را تبديل به يک مسئله پيچيده ميکند. اين امور بايد به خود مردم واگذار شود. اگر مسائلي باشد، خود مردم برطرف خواهند کرد. اگر اتفاقاتي بيفتد که با نرمهاي جامعه در تضاد باشد، خود نظام زندگي اجتماعي که مبتني بر انتخاب مردم است، اينها را درست خواهد کرد.
خودِ مردم، پاسداران اصلي هنجارهاي فرهنگي و ارزشها هستند
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از ايلنا،اميرپناهي در پايان گفت: در حقيقت، زايايي و پويايي در حوزه فرهنگ ايجاد ميکند و حفظ و تغيير شکل فرهنگ تابعي از رفتار خود مردم ميشود. خود مردم به پاسداران اصلي هنجارهاي فرهنگي و ارزشهايي که به آنها پايبندند، تبديل ميشوند و طبق آن زندگي خود را سامان ميدهند. بنابراين، هر جايي که دولت ورود ميکند، چالش ايجاد ميشود زيرا سهمي براي جامعه در اين زمينه گرفته نميشود. بنابراين در حوزه سياست فرهنگي بايد به سمتي حرکت کرد که نقش جامعه و گروههاي مختلف اجتماعي پررنگتر شود تا خود جامعه بتواند افراد را ترغيب کند به التزام به ارزشهاي فرهنگي و نظام هنجاري که به هر حال ساليان سال در اين کشور وجود داشته است.razazarbaijan.ejtemai@gmail.com