گفتمان تکدی گری، جامعه و آمار
علی رزمآرای
گروه اجتماعی: تکدیگری، فروختن فال حافظ و… و بسیاری از کارهای دیگر، امروزه با جنبههای دیگر شهرنشینی آنچنان آمیخته شدهاند که به نظر میرسد جزو ذات شهرهای بزرگ هستند، اما از دیگر سو به نظر میرسد هر قدر جامعهای از رونق اقتصادی بیشتری برخوردار باشد و افراد بتوانند از مجاری قانونی و درست حداقل معیشت خود را به سادگی تامین کنند، مسائل مربوط به تکدی¬گری کمتر خواهد بود، چرا که میان وضعیت معیشت و رونق اقتصادی جامعه و بیخانمانی و تکدیگری افراد در آن، ارتباط وجود دارد. پایین بودن سطح درآمد، وقوع قحطی، رکود شدید اقتصادی، افزایش بیکاری، تورم شدید و ناگهانی، غیرعادلانه بودن توزیع سرمایه و ثروت که نابرابریهای اجتماعی را در پی دارد، میتوان از علل اقتصادی تکدی¬گری دانست. فقدان اشتغال در روستا باعث مهاجرت میشود و مهاجران در شهرها به زندگی حاشیهای و در نهایت به امورات حاشیه¬ای کشیده میشوند. میتوان بیکاری را یکی از عوامل تکدیگری دانست. در جامعههای در حال گذار، نرخ بیکاری بالاست، برخی از گدایان دارای شغل هستند، ولی درآمد آنها کافی نیست و برای تامین زندگی دست به گدایی میزنند. بعضی تنپرور و لاابالی هستند و تکدی را کاری ساده و راهی آسان برای کسب درآمد میدانند. آنها در این راه حرفهای هستند و با برانگیختن عواطف مردم دست به تکدی گری میزنند.
از طرف دیگر در اثر رویدادهای طبیعی مانند خشکسالی، آفات نباتی، سیل، توفان، زلزله و… که منجر به خسارات مالی و جانی میشود، روابط اجتماعی از هم گسسته و زمینه تکدی¬گری فراهم میشود. به طوری که فقدان امکانات و تامین اجتماعی حداقل، برای افراد جامعه شرایطی را به وجود میآورد که فرد خود را ملزم به تلاش برای کسب درآمد و معیشت از هر طریق ولو دریوزگی میداند. بیعدالتی و فقدان فرصتهای برابر برای قشرهای مختلف کشور و بهکارگیری الگوهای نامناسب، شرایطی را پدید میآورد که بخشی از مردم به خصوص مردم روستاها را از برآورده ساختن حداقل نیازهای معیشتی بازمیدارد. تا جایی که بخش اعظم متکدیان شهرهای بزرگ، خصوصا مراکز استان را مهاجران مناطق محروم و روستاها که از درآمد نازلی برخوردارند، تشکیل میدهند. علاوه بر این ناتوانی و معلولیت جسمی و روانی نیز موجب تکدیگری میشود. زیرا بیماران روانی، معلولان جسمی، از کارافتادگان، سالمندان و کودکان بیسرپرست که نیازمند مراقبت دیگران هستند، چون کسی نیست که آنان را سرپرستی کند، مجبورند برای تامین زندگی خود به گدایی بپردازند.
نظر سنجی¬ها چه می¬گویند:
شاید خالی از لطف نباشد، تا سری به گنجینه پایان نامههای دانشگاهی بزنیم و از میان اوراق خاک گرفته آنها، تلاش دانشجویی را در این زمینه بازخوانی کنیم. این مطالب، بخشهایی از یک نظرسنجی در مورد »تکدی گری« است. نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد، ??۵۱ درصد پاسخگویان را مردان و ?? ۴۹درصد را زنان تشکیل میدهند.
۹۴?? درصد پاسخگویان باسواد و ۶? درصد بقیه بیسوادند. در مورد علت کشیده شدن بعضی افراد به گدایی، ??۴۳ درصد پاسخگویان فقر و نیاز مالی افراد متکدی را مهمترین علت روی آوردن آنها به گدایی میدانند. در عین حال ??۱۹ درصد دیگر پاسخگویان، بیکاری ناشی از مهاجرت به شهرها را به عنوان دلیل ذکر میکنند، اما اکثر پاسخگویان معتقدند درصد کمی از گداها از روی احتیاج به تکدیگری روی میآورند و بسیاری از آنها نیازمند واقعی نیستند.
۷۱ ?? درصد از افراد نمونه پرسش شونده به متکدیان کمک کردهاند و تنها ??۷۹ درصد آنها هیچوقت به گداها کمک نمیکنند. ۲?? درصد از پاسخگویان برخورد مسئولین مربوطه را با این معضل فرهنگی اجتماعی، ضعیف و ناکافی میدانند و تنها ? درصد پاسخگویان برخورد مسئولین را قاطع دانسته¬اند. بررسی دقیق¬تر این نظرسنجی، دامنههای بیشتری از این معضل فرهنگی اجتماعی را روشن میسازد.
برای نمونه اشاره به آمار ??۲۹ درصدی افرادی، که هیچگاه به گدایان کمک نمی¬کنند، خود دلیل روشنی بر علت گستردگی این معضل فرهنگی اجتماعی و افزایش روزافزون آن است. درحالیکه جامعه ما برای رفع مشکل اقشار نیازمند و فقیر از دستگاه¬های همچون کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی و … بهره میبرد و هر ساله مردم شاهد برنامههای جمع¬آوری کمکهای مردمی و سپس اطلاع رسانی توزیع هدایای نقدی و جنسی بین این اقشارند، درصد بالای کمک کنندگان به گدایان شهری بسیار غیرقابل توجیه مینماید و لزوم فرهنگ¬سازی در سطح جامعه، حرکتی اجتنابناپذیر است.
گدایی، امری نکوهیده است:
آیات الهی و روایات معصومین، نشانههای محکمی از نکوهیدگی و مذموم بودن این پدیده زشت فرهنگی اجتماعی را با خود به همراه دارند. آنچه موجب برخی اشتباهات در تشخیص مصداقها را فراهم آورده، بحث مهم صدقه دادن، انعام و اکرام به فقیران است. خداوند متعال در آیه۲۷۳ ??? سوره بقره مشخصات مستحقان به صدقه را مشخص فرموده: »صدقات مخصوص فقیرانی است، که در راه خدا ناتوان و بیچارهاند و توانایی اینکه کاری پیشه کنند، ندارند و از فرط عفاف چنانند، که هر کس از حال آنان آگاه نیست پندارند، که غنی و بی نیازند.
شما آنها را از سیمایشان میشناسی که از عزت نفس هرگز چیزی از کسی در¬خواست نکنند و هر چه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است« در این آیه خداوند تفاوت بین فقیران مستحق صدقه را با گدایان و سائلان مشخص فرموده و گفته، که صدقات را باید به فقیران نیازمندی، که وصفشان در آیه آمده، داد و به نظر میرسد، که توجه به این آیه و عمل بدان از سوی عموم مسلمانان فرهنگ گداپروری و تکدی گری را از بین خواهد برد.
پیامبر گرامی ¬اسلام (ص) هم در دو عبارت امر تکدی گری را مورد نکوهش قرار میدهند. نخست آن که میفرمایند: »خداوند گدای سمج را دشمن میدارد« و در عبارتی دیگر با بیانی استدلالی به زشتی این عمل اشاره میکنند »هنگامی که خداوند نعمتی را به بندهای میدهد، دوست دارد اثر نعمت بر او دیده نشود و تظاهر به تنگدستی را دوست نمی¬دارد و گدای پررو را دشمن دارد و شخص به احیا و عفت را که از حرامها دوری میکند دوست دارد» با توجه به عبارات فوق، تظاهر به فقر و ابراز تنگدستی یکی از مهمترین نشانههای تشخیص فرد نیازمند از گدایان کاسب است.
نکته پایانی اینکه علاوه بر آگاهی بخشی فرهنگی مرسوم باید به مردم اطمینان داد که نیازمندان واقعی توسط دولت حمایت میشوند. یعنی آنها که علنا ابراز نیاز میکنند نیازمند واقعی نیستند. آنان یا از تنبلی و یا زیادهخواهی است که به این کار تن میدهند.
آگاهی بخشی به تنهایی کافی نیست. مردم برای همکاری با مسوولان باید از چتر حمایتی دولت برای اقشار آسیبپذیر اطمینان حاصل کنند. زیرا در غیر این صورت عواطف انسانی و نیز انسانیت آنها، اجازه نمیدهد که دست رد به سینه هموطنان خود بزنند.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۴:۴۷ ق.ظ