هنجارشکنی غیر اخلاقی علیه قداست کتاب

هنجارشکنی غیر اخلاقی علیه قداست کتاب

محمدجواد مشتهر
گروه فرهنگی: »کتاب مقوله بسیار مهمی است. البته من به کارهای هنری و تصویری تلویزیون، سینما، یا از این قبیل چیز‌ها خیلی اعتقاد دارم؛ اما کتاب نقش مخصوصی دارد. جای کتاب را هیچ چیزی پر نمی‌کند.« این‌ها بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در مورد اهمیت جایگاه کتاب در حوزه فرهنگ است. موضوع کتاب و کتابت در رشد حیات اجتماعی تأثیر بسزایی دارد. روح یک جامعه در پرتو این مهم بارور می‌شود و به همین دلیل میراث فرهنگی و تمدن اسلامی همیشه مملو از کتاب‌های بزرگانی است که افتخار جامعه بشری بوده و همه همت اولیای دین اسلام بر این بوده است که بندگان خدا را به سوی روشنایی کتاب رهنمون شوند. چنانکه کلام الهی با توجه به قلم آغاز شده: »علم بالقلم« و در جایی دیگر می‌فرماید: »ن و القلم و ما یسطرون.«از سوی دیگر تجربه جهانی نشان می‌دهد رشد کتاب‌خوانی شرط نخست توسعه فرهنگی و اقتصادی است. هیچ ملتی بدون توجه به امر کتاب و کتاب‌خوانی به شاخص‌‌های توسعه دست نیافته است. توسعه بدون بستر فرهنگی در هیچ جای دنیا به نتیجه‌ای مطلوب منتهی نشده است. اهمیت نقش کتاب در توسعه فرهنگی تا بدان جاست که امروزه میزان زمانی را که هر ملتی به خواندن کتاب اختصاص می‌‌دهد، با میزان توسعه آن کشور مقایسه می‌‌کنند. دست‌یابی به اهداف توسعه اجتماعی و فرهنگی ممکن نیست مگر به تحقق و لوازم آن؛ و کتاب و کتاب‌خوانی یکی از مهم‌‌ترین لوازم هر توسعه پایداری می‌باشد. جهل و بی‌خبری زمانی یک جامعه را از پای در می‌آورد که موجی از شبهات ذهن جوانان آن جامعه را فلج کند. در این زمان بی‌شک یکی از مهم‏‌ترین کارهایی که می‌‏تواند آفت جهل را بزداید، مطالعه است و آنچه می‌‏تواند ‏شبهات ذهنی را دفع و ایمان و اطمینان را به قلب‏‌ها باز آورد، کتاب‏خوانی است. گرفتاران در چنبره پرسش‌ها و محاصره‌شدگان در میان انبوه شبهات، می‌‏توانند برای استمداد فکری به کتاب خانه مراجعه و از آن ‏جا نیرو بگیرند و به جنگ با شبهات بروند و پاسخی در برابر القائات و شبهه ‏افکنی ‏های دیگران بیابند. البته‌‌ همان اندازه که »کتاب« می‌تواند در رشد، تعالی و پیشرفت فرهنگی یک جامعه موثر باشد، به‌‌ همان اندازه نیز می‌تواند در سقوط و انحطاط آن تاثیرگذار باشد. این تاثیرگذاری در حالی است که طی چند سال اخیر انتشار کتب »غیر اخلاقی« به یکی از راه‌های برخی ناشران برای خروج از بازار کساد کتاب تبدیل شده، اما سئوالی که در این بین به وجود می‌آید این است که آیا به راستی تنها راه حل برای مقابله با آمار پایین فروش و جذب مخاطب، تمسک جستن به »کتب غیر اخلاقی و جنسی« است؟اینکه مخاطب علاقه‌ای به مطالعه ندارد و سرانه مطالعه در کشور هر روز بد‌تر از دیروز می‌شود، امری است غیر قابل انکار و مسئولان ذیربط برای حل آن باید به دنبال راه‌های انگیزشی باشند، اما اینکه برخی ناشران بخواهند با کشاندن پای انحرافات اخلاقی و جنسی به کتاب، آمار فروش خود را بالا ببرند عذری است بد‌تر از گناه. به عبارت دیگر، ناشران برای خروج از رکود بازار کتاب و فرار از کسادی فروش به سراغ داستان‌هایی با محتوای جنسی رفته و از این راه به فکر جبران آمار پایین روش خود می‌افتند. راهی که قطعا به سرانجام نخواهد رسید چرا که تجربه سالیان گذشته در حوزه نشر و ادبیات به خوبی نشان می‌دهد که اتفاقا پایبندی به ارزش‌ها بیشترین جایگاه را در بین مردم داشته و رمان‌هایی بیشتر مورد استقبال قرار گرفته که با قالب ارزشی و در نقطه مقابل کتب غیر اخلاقی به چاپ رسیده است. هر چند نباید از این مهم غافل شد که بین »کتاب خوب« و»کتاب پر فروش« تفاوت وجود دارد و هر کدام تعریف خاص خود را دارند، اما کارنامه رمان‌های پر فروش به خوبی نشان می‌دهد که »غیر اخلاقی« بودن ضمانتی بر «پر فروش بودن» کتاب نخواهد بود. نگاهی گذرا به آمار فروش کتاب‌های پر مخاطب در سال ?? نیز موید همین مدعاست. «کشتی پهلو گرفته» اثر سیدمهدی شجاعی، داد اثر سیده زهرا حسینی، »نور الدین پسر ایران« اثر سید نور الدین عارفی، »فیض بوک« اثر ناصر فیض، »لشکر خوبان« اثر معصومه سپهری، »ضد« اثر فاضل نظری، »خاطرات احمد احمد« اثر محسن کاظمی و… را می‌توان از جمله کتاب‌هایی دانست که بدون پرداختن به موضوعات جنسی، با استقبال گرم مخاطبان نیز رو به رو شده و بار‌ها و بار‌ها به چاپ مجدد رسیده است. البته با اندکی جستجو می‌توان صد‌ها نام دیگر را نیز به لیست فوق افزود اما اینکه چرا برخی نویسندگان به سراغ داستان‌های جنسی می‌روند از این راه به دنبال جذب مخاطب هستند، جای سئوال دارد. البته این روز‌ها توجیه برخی فیلمسازان به نویسندگان نیز سرایت پیدا کرده و آن‌ها معتقدند برای نهی از »زشتی«باید آن را به تصویر کشید و برخی نویسندگان نیز با پیروی از همین توجیه به سراغ داستان‌های جنسی رفته و در ‌‌نهایت نیز با یک نتیجه گیری تلخ قصد دارند به مخاطب این گونه القا کنند که »این راه به ترکستان است«؛ اما غافل از اینکه تاثیر روند داستان و تحریکاتی که ذهن مخاطب را تحت الشعاع قرار می‌دهد بیشتر از تاثیر نتیجه پایانی داستان است.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۵:۲۲ ق.ظ

دیدگاه


چهار − 4 =