نقاشی کودکان و دنیای بغرنج امروز
علی رزمآرای
گروه فرهنگی:تقریبا ًدرتمامی کشورهای دنیا خردسالان هم سن، به یک شکل طراحی را شروع میکنند. همه چیز از خط خطی کردن آغاز میشود، سپس در سنین بالا به نمادهای سادهای میرسند و این خط سیر ادامه دارد تا رسیدن به تفسیرهای خاص و یا طبیعی از اشیاء و طبیعت.کودکان خردسال در ابتدا به شکل غریزی دست به چنین کاری میزنند. این در معنای خلق اثر هنری از سوی آنان نیست که این عمل بدون آموزش با اتکا به نیروی درونی انجام میشود و حاصل کار خلق کردن ناخودآگاه به همراه نوعی سادگی و صداقت است.
تجزیه و تحلیل آثار کودکان در بیشتر مواقع غیرممکن است و دلیل این امر در این موضوع خلاصه میشود که نقاشی کردن کودکان شکل سادهای از برقراری ارتباط بوده و شروع شناخت عملی دنیای پیرامون است. میتوان این امر را با حرف زدن کودک قیاس کرد. اصولا ًکودکان به این دلیل نقاشی میکنند که نقاشی و تولید تصاویر را امری ارضاء کننده مییابند.کاندینسکی محقق ونقاش مشهور روس دیدگاه خود نسبت به این موضوع را چنین بیان میکند: درهنرکودکان بیان مستقیمی از جوهره درونی اشیاء را میتوان دید. پیکاسو نقاش اسپانیولی با بیان روشنتری به این موضوع میپردازد: کاش من فن امروز را داشتم ولی با جسارت کودکان کار میکردم.پس نقاشی در دنیای کودکان جایگاهی بیش از یک وسیله برای پرورش خلاقیت و تکامل ذهنی آنان دارد و به نوعی وسیله تحقیق و مبادله با محیط اجتماعی و دنیای بزرگسال اطراف آنها است. نتیجه مستقیم این دریافت از نقاشی کودکان، توجه و کشف حالات عاطفی کودکان است. از سوی تفسیر ناپذیری نقاشی کودکان و نامشخص بودن فضا وتصاویر در نقاشی آنها، بزرگسالان را به اشتباه و خطا میاندازد و در مواقعی به واکنشهای نادرست وادار میکند غافل از این که طراحی و نقاشی اولین گام کودکان در شناخت واقعیات و ایجاد ارتباط با دنیای خارج است آنها به وسیله نقاشی سخن میگوید و آنچه را که حس کردهاند و نمیتوانند با زبان بازگو کنند با خط ، رنگ و اشکال نامشخص بیان میکنند. این اشکال برای کودکان دارای ارزش خاص و مفاهیم مهم هستند.نقاشیهای کودکان دارای نوعی گیرایی آنی هستند، آنها ساده، جذاب و سرشار از زندگی و هویتند. کودکان با نقاشیهای خود حرف میزنند، حرفهایی که به دلایل گوناگون قادر به گفتن آنها نیستند. نقاشی نیزهمانند خواب و رویا به آنها این اجازه را میدهد که خود را ازممنوعیت رها سازند و با ما درحالتی ناخودآگاه، درباره مسائل، کشفیات و دلهرههایشان صحبت کنند.کودکان خیلی زود در مییابند که رسم و نقاشی وسیله ای بیانی است که با افکار آنها مطابقت میکند و آنها را در تخیلاتشان، آزاد میگذارد و در عین حال لذت سرشاری برای آنها فراهم میآورد؛ علاوه بر آن نقاشی کردن به آنها اجازه میدهد که افکار درونیشان و درحقیقت خویشتن خودشان را نشان دهند. متأسفانه فقط تعبیر، تجزیه و تحلیل نقاشی کودکان مورد توجه بزرگسالان واقع میشود.
هنگامی که کودکان به وسیله تصویر اظهار نظری می??کنند، بسیاری از جوانب شخصیت خویش را آشکار میسازند؛ ولی آنها اینکار را برای دلخوشی ما و یا فراهم کردن امکان شناخت و بررسی روانشناختی انجام نمیدهند بلکه آنچه برای آنها مهم است بیرون ریختن تجربههای اندوخته شدهای است که نمایانگر وجود آنها است. تخیلات هنری همانند خواب و رویا، در ژرفای ضمیر ناخودآگاه هر فرد به جستجو میپردازد و ژرفترین محتویات درونی فرد را متظاهر میسازد. کودکان نیز به کمک نقاشی دلهرهها و کشمکشهای درونی خویش را آشکار میسازند و بدین طریق اثر آنها را کاهش میدهند. در حقیقت وقتی مسائل و مشکلات عاطفی بر روی کاغذ منعکس میشوند به صورت تازه و جداگانهای که کمتر دلهره آوراست در میآیند.با این توصیفات نقاشی کودکان با روان شناسی، روابط جمعی واجتماعی آنها در ارتباط مستقیم است. نقاشی کودکان در زمینه موفقیتهای اجتماعی و آینده شغلی آنها تاثیر به سزایی دارد.در نقاشی کودکان چند عامل مهم وجود دارد. سن و طیف سنی کودکان که از ۱۸ ماهگی تا ۸ سالگی یک برهه واز ۸ سالگی تا ۱۸ سالگی نیز دارای ۳ برهه مشخص است. پیش نوجوانی، نوجوانی ، و آغازجوانی.
آموزش صحیح و مربی کار آزموده که هم موقعیت کودکان در حین نقاشی وهم زندگی خانوادگی آنها را زیر ذره بین داشته باشد تا مسیر صحیح درعبور کودکان در مرحلهای که در آن قرار دارند و یا کشف استعداد خاص آنها ترسیم شود. در این خصوص چند نکته مهم مینماید: پرهیز از دادن الگوها و وقوف به اثرات مخرب کپی کاری، ایجاد انگیزش مناسب در کودکان، تامل در قضاوت و اثرات آن در اعتماد به نفس در کودکان، حق انتخاب آزاد موضوعات نقاشی.ارومیه و نقاشی کودک:در کلانشهرارومیه نیز از گذشته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان متولی اصلی امر آموزش نقاشی کودکان بودهاست. در کناراین کانون، آموزشگاهها و مؤسسات مختلف هنری و مهدهای کودک و… با رویکردی اغلب غیر تخصصی با گنجاندن بخشی نه چندان ویژه در برنامههای روزانه وهفتگی خود برای نقاشی کودکان، اقدام به آموزش در این زمینه میکنند.با توجه به نکات یاده شده در طول این نوشتار، متأسفانه رویکردی عمیق و جدی از سوی اهالی کلانشهرارومیه و نهادها و دستگاههای متولی برای ساماندهی امر مهم آموزش نقاشی و هنرکودکان در شهرارومیه وجود نداشته و اقدام درخوری صورت نگرفتهاست. عموما ًدر کلانشهرها و بزرگ شهرها نظیر تهران، تبریز و … مدارس آزاد نقاشی دایر شده که به شکل جد و تخصصی عهدهدار امر آموزش و تدریس نقاشی کودکان میشوند. اما در ارومیه حتی از برگزاری یک نمایشگاه جمعی ازآثار نقاشی کودکان دریغ میشود.متأسفانه نقاشی کودکان نیز درارومیه قربانی فضای بسته فرهنگی و هنری این شهر شدهاست و در برهوت فرهنگی حاکم بر کلانشهرارومیه، که در آن برای دنیای هنری بزرگسالان تره هم خورد نمی¬شود، دنیای بی آلایش و پاک هنری کودکان مورد دستبرد پدران و مادران نا¬آگاه و مهمتر از همه مسؤلین مربوطه امر وعدهای سودجو به نام آموزشگاه و مؤسسه واقع میشود.
در کلانشهرارومیه که در آن به ندرت توجهی به نمایشگاههای کار وآثار کودکان میشود. برگزاری نمایشگاه¬های از آثار کودکان، میتواند نقطه شروع مناسبی برای حضور درمتن گفتمان مدرن هنری در عرصه نقاشی این کلانشهر باشد و در این میان دریچهای هرچند کوچک است رو به سوی دنیای بی آلایش و پیچیده کودکان و هنر آنان!
منابع
۱- نقاشی کودکان و مفاهیم آن، آنا الیوریو فراری، ترجمه عبدالرضا صرافان انتشارات دستان ، چاپ چهارم، تهران ۱۳۷۱
۲- نقاشی و نوشته های کودکان، کاوه داداش زاده، انتشارات گوتنبرگ ، چاپ اول، ۱۳۷۲
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۸:۱۴ ق.ظ