فرهنگ عمومی تلخ و تنگ نظرانه نسبت به زنان مطلقه

فرهنگ عمومی تلخ و تنگ نظرانه نسبت به زنان مطلقه

مهسا گربندی
گروه فرهنگی: یکی از مهم‌ترین دلایل طلاق، نداشتن تناسب فرهنگی و اختلاف در نظام ارزشی آنهاست.
ارزش‌های فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک و حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد می‌تواند زمینه‌های همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد.
به همین جهت به ویژه در کشور ما که در قالب یک فرهنگ و جامعه واحد، از خرده فرهنگ‌های متعدد برخوردار است، توجه به این امر در مجموعه ملاک‌های ازدواج اهمیت خاصی دارد و تفاوت در آنها زمینه ساز اختلاف‌هاست. همین خاستگاه فرهنگی، بسیار تاثیرگذار بر شرایط زنان پس از طلاق است.
یعنی میزان آسیب‌ها و نوع آن به میزان زیادی بستگی به شرایط فرهنگی جامعه و بستر رشد زن دارد. اتکای فرهنگی یک زن به باورهای عمیق دینی و ارزشی می‌تواند سپر مستحکمی در برابر آسیب‌های پس از طلاق ایجاد نماید.
سعی می‌کند خودش را خوشحال نشان دهد، کافی است چند دقیقه پای درد دلش بنشینی، آن وقت معلوم می‌شود که این خوشحالی فقط یک ظاهرسازی است. حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، از قطع رابطه دوستان متاهلش تا دیدگاه مردان راجع به او. خودش می‌گوید تنها گناهم این است که ازدواجم به طلاق ختم شده و امروز یک زن مطلقه شده ام. می‌گوید زنان مطلقه زیادی را می‌شناسد که سنگینی این دیدگاه منفی جامعه نسبت به خود را تحمل می‌کنند و آینده روشنی برای خودشان نمی‌بینند.
زمانی که یک زندگی مشترک به بن بست می‌رسد و زن و مرد تصمیم به جدایی می‌گیرند. معمولا زنان متحمل آسیب بیشتری می‌شوند. یکی از دلایل این موضوع دیدگاه جامعه نسبت به زنان مطلقه است. این در حالی است که در جامعه وقتی مردی از همسرش جدا می‌شود به راحتی به زندگی خود ادامه می‌دهد و حتی می‌تواند ازدواج دیگر و بدون هیچ حاشیه‌ای را تجربه کند.
اما نگاه به زنان مطلقه کاملا متفاوت است. سایه سنگین نگاه‌های منفی جامعه باعث می‌شود که آن‌ها حتی در محل کار هم نتوانند مانند دوران پیش از ازدواجشان کار کنند. زیرا که بسیاری از اطرافیانشان قصد سواستفاده از آن‌ها را دارند.
از طرفی، اما زنان مطلقه بسیاری هستند که موقعیت‌های ازدواج بسیار مناسبی برایشان فراهم می‌شود، ولی به محض اینکه پسر یا خانواده او متوجه می‌شوند که دختری که به خواستگاریش رفته اند پیش از این یکبار ازدواج کرده، منصرف می‌شوند و به بهانه‌های مختلفی جواب رد می‌دهند.
نگار؛ دختری ۳۲ ساله است که در ۲۵ سالگی اش با پسر عمویش عقد کرد. او در این رابطه می‌گوید: »به اصرار خانواده هایمان و اینکه عقد پسر عمو دختر عمو در آسمان‌ها بسته شده، حاضر به ازدواج با پسرعمویم شدم، اما این ازدواج بیشتر از ۶ ماه طول نکشید. زیرا که در همان دوران عقد متوجه انتخاب اشتباهم شدم.«
او در ادامه می‌گوید: »نه علاقه‌ای به او داشتم و نه حتی می‌توانستم احساس خوبی از اینکه در کنارش هستم داشته باشم. خانواده هایمان اصرار داشتند که بعد از ازدواج همه چیز درست می‌شود، اما هیچ وقت مهر او به دل من ننشست.«
نگار ادامه می‌دهد:»?۷ سال از طلاق ما می‌گذرد و در این ۷ سال خواستگاران زیادی به سراغم آمدند. یکی از آن‌ها بعد از اینکه تصمیمش جدی شده بود که با من ازدواج کند وقتی که متوجه شد ۷ سال گذشته عقد کردم و طلاق گرفته ام از خواستگاریش منصرف شد و رفت.
یکی دیگر از خواستگارانم، اما اصرار داشت که باید با هم ازدواج کنیم. حتی اینکه فهمید من یک دختر مطلقه هستم باعث منصرف شدنش نشد. اما وقتی که با خانواده اش به خانه مان آمدند و در جلسه سوم خانواده اش این موضوع را فهمیدند؛ هزار و یک بهانه تراشیدند که این ازدواج به صلاح نیست و پسرشان را منصرف کردند.«
این خانم مطلقه ۳۲ ساله با ناراحتی می‌گوید: گناه من چیست؟ اینکه یک انتخاب اشتباه کرده ام باید باعث شود که جامعه نگاهی منفی به من داشته باشد؟
دوستان زیادی دارم که قبل از ازدواج دوست پسر داشتند و حتی به خانه‌های آن‌ها می‌رفتند. اما همسرانشان برایشان اهمیتی ندارد که آن‌ها قبل از ازدواج با پسران زیادی دوست بودند! آن‌ها به صراحت گفته اند که گذشته همسرشان برایشان اهمیت ندارد! آن وقت چطور می‌شود ۶ ماه به طور شرعی ازدواج کنم و اینقدر برای خانواده هایی که به خواستگاریم می‌آیند این مسئله اهمیت داشته باشد؟«
نگار در پایان می‌گوید: »آنقدر ترسیده ام که در محل کار نگفته ام که یک زن مطلقه هستم. زیرا که پیش از این پیشنهادات بی شرمانه‌ای به من شده بود و حالا فهمیده ام که پنهان کردن این موضوع به صلاح من است. باور نمی‌کنم که جامعه ما اینقدر برای زنان مطلقه زندگی را سخت کند.«
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس در خصوص مشکلات زنان مطلقه می گوید: جامعه ما نگاه بسیار بدی به زنان مطلقه و حتی مردان طلاق گرفته دارد. اما وقتی که یک زن طلاق می‌گیرد بیشتر آسیب می‌بیند و حتی اعتبارش را در جامعه از دست می‌دهد و یک نگاه تحقیر نسبت به او ایجاد می‌شود.
قرایی مقدم ادامه می دهد: وقتی که یک زن طلاق می‌گیرد جامعه به این فکر نمی‌کند که او مقصر نیست. و بنابراین سرنوشت خوبی را برای رقم نمی‌زند. متاسفانه جامعه آن زن را با نگاه و کلماتش تنبیه می‌کند؛ که این نوع تحقیر از کتک زدن او هم بدتر است.
این جامعه شناس اظهار می دارد: خوشبختانه صحبت از این است که طلاق در شناسنامه زنان وارد نشود. به نظر من این کار خوبی است. در حالی که برخی از جامعه شناسان معتقدند که این کار طلاق را افزایش می‌دهد من معتقدم هر کسی که طلاق بگیرد و انتخاب اشتباهی داشته باشد یا همسرش بیمار باشد یا با او ناسازگاری داشته باشد، با این کار و این تصمیم، دیگر از سوی جامعه متهم به اشتباه یا تنبیه نمی‌شود.
امان الله قرایی مقدم می گوید: متاسفانه زنان مطلقه جایگاهی در نظام اجتماعی ندارد و حتی بعد از ازدواج هم ممکن است آسیب‌های دیگری را متحمل شوند. مثلا اگر با همسر دوم ناسازگاری داشته باشد متهم به این می‌شود که مشکل از او بوده که از زندگی اولش طلاق گرفته است.این جامعه شناس تصریح می کند: این در حالی است که خانواده‌ها دوست دختری و دوست پسری پیش از ازدواج را راحت‌تر می‌پذیرند تا ازدواج پسرشان با زن مطلقه؛ با وجود اینکه آن زن مطلقه یک رابطه شرعی داشته و گناهی نکرده است؛ به همین دلیل است که می گویم پاک شدن مهر طلاق از شناسنامه زنان مطلقه امری مهم و مفید است.
هر چند که ممکن است احتمال فریبکاری در ازدواج پیش بیاید و بعد از آن از طریق روابط فامیلی این موضوع آشکار شود و بعد از آن آسیب هایی به تبع جدی‌تر به بار آورد.
اما با وجود افرادی که این نگاه بد را به زنان مطلقه دارند، چاره‌ای نیست. آنقدر دید جامعه نسبت به زنان مطلقه منفی شده و برای تغییر این دیدگاه نتوانستیم کاری انجام دهیم که پاک شدن طلاق از شناسنامه زنان و مردانی که طلاق گرفته‌اند را به عنوان راهکاری مناسب می‌دانیم. هر چند که ممکن است این مسئله آسیب‌های دیگری را به دنبال خود داشته باشد و منجر به فریب در ازدواج این زنان و مردان شود اما برای نجات دادن آینده‌شان می‌گوییم که طلاق از شناسنامه‌شان پاک شود!
اما سوالی که پیش می آید این است که چرا سعی نمی‌کنیم دیدگاه‌مان را نسبت به زنان مطلقه تغییر دهیم؟
کسانی که به طور شرعی ازدواج کردند اما به خاطر یک انتخاب نادرست مهر طلاق در شناسنامه‌شان ثبت شده است. مهری که اگر از شناسنامه‌شان پاک شود از پیشانی‌شان هیچ‌گاه پاک نخواهد شد.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۴:۴۳ ق.ظ

دیدگاه


8 − = هفت