فرهنگِ دوستی با محیط زیست در کودکان

فرهنگِ دوستی با محیط زیست در کودکان

علی رزم‌آرای
اشاره: منطقه آذربایجان غربی و به مرکز آن ویژه کلانشهرارومیه، به واسطه موقعیت کانونی خود در بحران دریاچه ارومیه و به موازات آن، برخورداری از جغرافیایی طبیعی گسترده، و همچنین استخراج معادن و… امروزه در مرکز توجهات محیط زیستی قرار دارد. در این میان توجه به زمینه¬های مؤثر فرهنگی جهت رسیدن به توسعه مطلوب دانش فرهنگی در خصوص محیط زیست فردی، جمعی و پیرامونی نیاز اساسی حیات امروز اهالی این منطقه است. مهم‌ترین سرفصل این نیازمندی، کودکان، نوجوانان و در کل نسل جوان در این منطقه است. نوشتار زیر حول محور این نیازمندی به قلم سپرده شده است.
انسان برای ادامه بقاء خود و ادامه حیاتش به هم زیستی و کنار آمدن با محیط زیست نیاز دارد. چرا که تخریب محیط زیست و از بین رفتن آن مساوی با تخریب چرخه زندگی و از بین رفتن امکان ادامه حیات است. امروزه بشر بعد از سال¬ها جدال با محیط زیست به این نتیجه رسیده است که برای بقا و دست‌یابی به زندگی بهتر راهی جز آشتی با محیط زیست و تلاش برای حفظ آن پیش¬روی خود ندارد.مهم‌ترین مسئله¬ای که درباره ارتباط بین انسان و محیط زیست وجود دارد این است که چگونه می‌توان ضمن بهره¬برداری از محیط، در عین حال از محیط زیست محافظت کرد. برای حل این مسئله انسان‌ها راه¬ها و روش¬های مختلفی در پیش گرفته¬اند. اما آنچه می¬تواند به ایجاد یک جریان مستمر، فراگیر و دائمی برای حفظ محیط زیست تبدیل شود، خلق فرهنگ هم زیستی با محیط زیست است. برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست و حفاظت از محیطی که در آن حیات تداوم می¬یابد، آموزش و تربیت افراد به ویژه کودکان در اولویت است. آموزش و تربیت کودکان به گونه¬ای که آن‌ها دوستدار محیط زیست و طرف حفظ آن باشند، منجر به ایجاد نسلی می¬شود که نه تنها شتابی برای تخریب محیط زیست ندارد بلکه در جهت حفظ آن عمل می¬کند. در ایجاد چنین فرهنگی نهادهای مختلفی نقش و تأثیر دارند. هماهنگی بین این نهادها می‌تواند تلاش¬ها ما را برای حفاظت از محیط زیست تقویت کند و به سرانجام برساند. اما عدم هماهنگی این نهادها نه تنها نتیجه¬ای در بر نخواهد داشت، بلکه موجب هدر رفتن استعدادها، ظرفیت¬ها و امکانات شده و به اغتشاش فرهنگی در جهت محافظت از محیط زیست دامن خواهد زد.
نهاد خانواده: افراد پس از تولد در محیط خانواده زندگی می¬کنند. از این رو هر فردی در آغاز زندگی خود و تا زمانی که به عنوان فردی مستقل جذب جامعه شود به شدت تحت تأثیر خانواده قرار داد. به ویژه در سنین اولیه زندگی که انسان به شدت تأثیرپذیر است در خانواده به سر می¬برد. از این رو بسیاری از آنچه که افراد می¬آموزند ناشی از آموزش¬های مستقیم و غیرمستقیم خانواده و اعضای آن است.بنابراین در ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست آنچه در دوران کودکی و پس از آن از طریق خانواده به افراد منتقل می¬شود نقش و تأثیر اساسی دارد. در این جهت برنامه¬های آموزشی از مسیر خانواده¬ها برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست، می¬تواند نتایج بسیار سودمندی به دنبال داشته و کودکان را که در سنین کودکی به شدت تحت تأثیر خانواده خود قرار دارند را به دوستی با محیط زیست علاقه‌مند نماید. در این صورت نسلی که تربیت می¬شود و در آینده نیز جذب جامعه خواهد شد، نسلی علاقه‌مند به حفظ محیط زیست خواهد بود و در جهت محافظت از آن تلاش خواهد کرد.
نهاد دین و مذهب: یکی از نهادهای ریشه دار، مؤثر و دارای تاثیرأت فراگیر و گسترده در جامعه نهاد دین و مذهب است. مذهب از آنجا که با اعتقادات مردم پیوند دارد، تأثیرات عمیق و ماندگاری برجای می¬گذارد. از این رو اگر مذهب به موضوع و مسئله‌ای توجه نشان داده باشد، آن موضوع و مسئله، به موضوع بسیار مهم و غیر قابل چشم پوشی در جامعه تبدیل خواهد شد. بنابراین توجه مذهب به مسائلی چون حفاظت از محیط زیست می¬تواند تأثیر ریشه¬داری در جهت ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست به جا بگذارد. دین ما اسلام از جمله ادیانی است که به حفظ محیط زیست و دوستی با آن توجه نشان داده است و مردم را به حفظ محیط زیست توصیه کرده است. با توجه به این توصیه¬ها و با اتکا به آن می¬توان موضوع حفاظت از محیط زیست را به عنوان یک ارزش دینی معرفی کرد و مردم را به حرمت نهادن و ارج گذاشتن به این ارزش دینی دعوت کرد. به ویژه آنکه در آیات نورانی قرآن کریم و در احادیث و روایت اشارات و تأکیدات مستقیمی به طبیعت و محل زیست و همچنین حفظ و پاکیزگی آن شده است.مسلماً آگاهی مردم از ارزش و ارج و اعتبار حفاظت از محیط زیست در دین مبین اسلام، آن‌ها را به حفاظت از محیط زیست ترغیبت کرده و از این رو به ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست کمک می¬نماید؛ لذا ضروری است تا برنامه¬ریزان با استفاده از این ظرفیت نهفته در نهاد دین و مذهب در جهت ایجاد و گسترش فرهنگ محافظت از محیط زیست اقدام نمایند. آشنا کردن کودکان با آن بخش از دین و مذهب که به حفاظت از محیط زیست توجه نشان داده است می¬تواند آن را افرادی متعهد و علاقه‌مند به محیط زیست به بار آورده و به ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست کمک نماید.
نهادهای آموزشی: در روند جامعه¬پذیری افراد بخش زیادی از آنچه که از طریق آموزش کسب می¬کنند در چهارچوب نهادهای آموزشی میسر می¬شود. نهادهای آموزشی که از سطح کودکستان تا دانشگاه را در بر می¬گیرد به صورت رسمی وظیفه آموزش افراد، و فرهنگ¬سازی را بر عهده دارند. آنچه از طریق این نهادهای رسمی آموزشی داده می¬شود در ایجاد نوع نگاه فرد نسبت به محیط زیست بسیار مهم است. اگر این آموزش¬ها به گونه¬ای باشد که فرد را نسبت به ارزش و اهمیت محیط زیست آگاه سازد، می¬تواند به ایجاد اخلاق و فرهنگ دوستی با محیط زیست کمک کند. برعکس اگر در این آموزش¬ها نسبت به اهمیت محیط زیست و حفظ آن که توجهی شود، افراد آموزش دیده نیز نسبت به آن بی¬توجه خواهند شد.از این رو ضروری است تا در برنامه¬های آموزشی کودکستان¬ها، مدارس، و دانشگاه‌ها برنامه¬ای جهت آشنا کردن افراد با اهمیت محیط زیست تعریف شود و تلاش گردد تا آگاهی مردم نسبت به اهمیت محیط زیست افزایش یابد و از طریق افزایش آگاهی برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست اقدام شود. به ویژه نهادهای آموزشی که مسئولیت آموزش و تربیت کودکان را بر عهده دارند باید به گونه¬ای برنامه¬ریزی و اقدام کنند که بر اهمیت حفاظت از محیط زیست تأکید گردد. با توجه به اینکه در سنین کودکی آموزش¬پذیری افراد بیشتر است، با اجرای برنامه¬های آموزشی مناسب برای ایجاد فرهنگ حفاظت از محیط زیست می¬توان با آموزش و تربیت کودکان به ایجاد نسلی علاقه‌مند به حفاظت از محیط زیست و دارای اخلاق دوستی با محیط زیست کمک نمود.
رسانه¬ها: رسانه¬ها امروزه یکی از عوامل مؤثر در ایجاد و گسترش فرهنگ به حساب می¬آیند. رسانه¬های مکتوب مانند روزنامه¬ها و مجلات، رسانه¬های شنیداری مانند رادیو، رسانه¬های دیداری مانند تلویزیون و سینما و رسانه¬های مجازی و…، هر کدام با توجه به ویژگی‌ها و ظرفیت¬های خود تأثیر گسترده و به سزایی در گسترش فرهنگ دارند. کمک گرفتن از ظرفیت رسانه¬ها برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست و گسترش این فرهنگ می¬تواند در رسیدن به جامعه و فرهنگ دوستدار محیط زیست را تسریع و ضمانت کند.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۳:۳۶ ق.ظ

دیدگاه


− سه = 3