شکرگزاری سرچشمه عظیم برکات الهى برای انسان است

شکرگزاری سرچشمه عظیم برکات الهى برای انسان است

گروه دین وزندگی:نعمت پروردگار، هر نوع بهره مادی و معنوی را شامل است و بازگو کردن نعمت به قصد یادآوری و ستایش نعمت ـ نه برای غرور و فخر فروشی ـ خود، شکر نعمت محسوب می شود و بخشش آن به دیگران، نوعی بازگو کردن نعمت الهی است.
خیلی اوقات وقتی حرف از شکرگزاری نعمت_ها پیش می آید، ذهن اکثر آدم به سمت ذکری که نشان از شکرگزاری و حمد خداوند است می رود؛ الحمدلله ، شکراً لله و اذکار این چنینی ..
اینکه تسبیحی در دست بگیریم و شروع به گفتن ذکر کنیم، نمی گوییم این کار درستی نیست که این خود در جای خود نشانه ای برای شکرگزار بودن است چنانچه از امام صادق علیه السلام می آموزیم که ذکر “الحمدلله” وسیله خوبی برای شکرگزاری هر نعمت کوچک و بزرگی است، (کافی، جلد دوم، باب شکر) اما باید بدانیم که شکر گزار واقعی بودن تنها به گفتن ذکر الحمد لله و اذکار این چنینی نیست …
شکر عملی بسیار مهم تر است؛ اینکه ما نعمت را درست مصرف کنیم، به جا مصرف کنیم خیلی مهم است، چنانچه بزرگان فرموده اند: »الشکر صرف العبد جمیع ما انعمه الله تعالى فیما خلق لاجله؛ شکر مصرف کردن هر چیزی در جای خودش می باشد«
یکی از ابعاد شکر نعمت که در اکثر مواقع مورد غفلت واقع می شود، بازگو کردن و یادآوری نعمت نه برای فخر فروشی و غرور، بلکه از باب یادآوری و ستایش کردن دهنده نعمت است.
در واقع فراموش نکنیم که بازگو کردن نعمت_ها و شمارش آن ها برای خود از مصادیق مهم شکر نعمت است چنانچه در قرآن کریم می_فرماید: فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ، وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ، وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ؛ پس یتیم را تحقیر مکن و به دلجویی و نوازش او بپرداز و در دفع نیازهای عاطفی وی بکوش.
به مستمندان انفاق کن و نیازهای علمی کسی را که از تو سؤال می کند و نیازهای مالی کسی را که از تو مالی را طلب و درخواست می کند برطرف ساز. نعمت پروردگارت را بازگو کن و با گفتار و رفتار، شکر آن را به جای آور. (سوره ضحی، آیات ۱۱ـ۹)
مصداق دیگری از شکر نعمت که زیر مجموعه ای از همان شکر عملی است، بخشش نعمت به دیگران است که این نیز خود نوعی بازگو کردن نعمت الهی است. از این رو احسان به فقرا و پاسخ دادن به سؤال سؤال کننده و درخواست نماینده از مصادیق بیان نعمت مال و دانش است؛ چرا که »سائل« گاهی جهت رفع نیاز مالی دست خود را دراز می کند و زمانی در پی یافتن پاسخ به سؤالات ذهنی اش است.
علاوه بر شکر زبانی، تشکر عملی نیز ضروری است و به کارگیری نعمت های پروردگار، در راستای بندگی او، بهترین نوع سپاسگزاری می_باشد.
عبادت و نماز، دعا و روزه و احسان و انفاق در راه خدا از بهترین مصادیق شکر عملی محسوب می شود. همان گونه که پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) درقبال نعمت های پروردگار (اعطای کوثر رسالت، نصرت الهی و پیروزی دین حق) مأموریت می یابند؛ تا با نماز و انفاق و تسبیح و استغفار به شکر عملی پروردگار بپردازند. (»انّا اعطیناک الکوثر.فصل لربّک وانحر«.
»اذا جاء نصرالله و الفتح.و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبح بحمد ربّک و استغفره.«)
مصداق دیگری از شکر نعمت که زیر مجموعه ای از همان شکر عملی است، بخشش نعمت به دیگران است که این نیز خود نوعی بازگو کردن نعمت الهی است. از این رو احسان به فقرا و پاسخ دادن به سؤال سؤال کننده و درخواست نماینده از مصادیق بیان نعمت مال و دانش است؛ چرا که »سائل« گاهی جهت رفع نیاز مالی دست خود را دراز می کند و زمانی در پی یافتن پاسخ به سؤالات ذهنی اش است.
پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله)، در برابر اعطای کوثر زهرا دستور می یابد؛ تا از پروردگار خویش تشکر کند و به شکرانه این نعمت بزرگ نماز بخواند و آن را با تعظیم و احترام همراه سازد، به گونه ای که هنگام گفتن تکبیر دست_های خود را تا بنا گوش بالا ببرد و عظمت حق را به نمایش بگذارد.
از این جا معلوم می شود، نماز و عبادت بهترین هدیه و قدردانی است که بنده می تواند در موقع نعمت و شادی به درگاه الهی تقدیم بدارد.
احسان و نیکوکاری در راه خدا نیز از مصادیق شکر عملی بوده و موجب زیادی نعمت می شود که گفته اند: »شکر نعمت،نعمتت افزون کند.« راه های شکرگزاری به توصیه امام صادق(علیه السلام)
هنگام استفاده از هر نعمتی توجه کنیم که خدا آن را به ما داده است و نیز “الحمد لله” بگوییم.(کافی، جلد دوم، باب شکر)از کسی که به ما خوبی می کند و نعمت خدا به واسطه او به ما برسد، تشکر کنیم. (همان)
وقتی شخص معلول یا مشکل داری را می_بینیم با یاد سلامتی و آسایش خود خدا را حمد کنیم (البته به شکلی که آن شخص نشنود و رنجیده خاطر نگردد). (همان)
وقتی نعمتی به ما می رسد یا یاد نعمتی می_افتیم سجده شکر کنیم و اگر موقعیتمان مناسب نیست، صورت را بر دست گذاشته، “الحمد لله” بگوییم.(همان)
لزوم شکر منعم امری فطری و درونی است که هر انسانی با رجوع به عقل و فطرت خویش در می‌یابد که در برابر هر کسى که به او خدمتی کرده یا نعمتى عطا کرده باید تشکر کند وگرنه از طرف عقل خود، مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت.
با توجه به همین روحیه، وقتى انسان متوجه مى‌شود که قدرتی بی‌همتا نعمت‌هاى مادی و معنوی بی شماری به وی عطا نموده، لازم می‌بیند که این قدرت لایزال را بشناسد و از او تشکر کند. بنابراین وجوب شکر نعمت قبل از این که یک واجب شرعی باشد، واجب عقلی است.
اگر چه خداوند از شکرگزاری بندگان بی نیاز است، ولى به خاطر منفعت و مصلحت بندگان خود و به خاطر نتایجی مادی و معنوی و دنیوی و اخروی که برای شأن و منزلت انسان به همراه دارد، آنان را به شکرگزاری فرا خوانده است. در قرآن کریم پس از نوید افزودن بر نعمت‌های سپاسگزاران، کفران نعمت را موجب عذاب الهی دانسته است.
شکرگزاری ریشه تمام سعادت‌ها و سرچشمه عظیم برکات الهى برای انسان است، که روز به روز انسان را به خدا نزدیکتر و پیوند عشق و محبّت بندگان را با خدا محکم تر مى‌سازد از این رو علیرغم بی نیازی خداوند، از روى حکمت و مصلحت بر بندگان ضرورى و واجب گردیده است.
بدون شک هیچ کس توان شکر نعمت‌هاى خدا را ندارد و برترین شکر آدمى اظهار عجز و ناتوانى از شکرگزاری در برابر نعمت‌هاى او و عذر تقصیر به پیشگاه حق بردن است.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۵:۲۷ ق.ظ

دیدگاه


هفت + = 9