سایه تاریک جهان مجازی بر واقعیت فرهنگ

سایه تاریک جهان مجازی بر واقعیت فرهنگ

فاطمه دوله
گروه اجتماعی:تفاوت نمی کند کجا باشی، اتوبوس یا مترو، خانه یا خیابان. محیط پیرامونت پر از وسایل و امکانات دیجیتال است. گوشی تلفن همراه، تبلت، لپ تاپ که همگی دریچه یی هستند برای گذر از واقعیت و ورود به جهانی از ارتباطات مجازی. اما به راستی مرز واقعی این ۲ جهان کجاست.
جهان مجازی و جهان واقعی؛ مفاهیمی که این روزها، میان مردمان کوچه و بازار، اهالی رسانه، چهره های دانشگاهی و افراد بی شمار دیگر به کار می روند. مفاهیمی که ساده و عامیانه یا آراسته و شعارگونه، در ویترین بیان و سخن جا داده ایم و به درست یا اشتباه، برای تفهیم شناختی واقعی یا جهلی مرکب به دیگرانی که مخاطبمان هستند، به زبان می آوریم.
به راستی جهان واقعی و مجازی چگونه جهانی هستند؟ کدام یک بهتر است یا بر دیگری غلبه دارد؟ دیگر اینکه پیوند این ۲ جهان چگونه است؟ آیا ما به یکی بدون دیگری نیاز داریم یا باید تعادل و توازنی عقلانی میان این ۲ برقرار کنیم؟
شاید زمانی که سوت قطار مدرنیته به صدا درآمد و فناوری ها یکی پس از دیگری، آهسته و پیوسته چهره ی جهان را دگرگون ساختند، کسی با خود نمی اندیشید، روزی برسد که این نوآوری_ها دامنه ی ارتباطات انسانی را فراتر از مرزهای زمان و مکان ببرند تا جایی که با گذر از ارتباطات رودررو فضایی را درون واقعیت و همزادِ جهان واقعی بیافرینند.
فضای مجازی بخش جدایی ناپذیر و روزمره_ی زندگی انسان امروزی شده است و روزبه روز نیز بر شبکه های اجتماعی، کاربران اینترنتی و اعضای این شبکه ها افزوده می شود.
همین امر باعث شده است که برخی جهان به اصطلاح مجازی را به نوعی رویاروی جهان واقعی بدانند و از آن، چهره یی سراسر ویرانگر بتراشند. اما این دیدگاه تا اندازه یی بی انصافی به نظر می رسد.
کسانی که بر این دیدگاه هستند، فقط نیمه ی خالی لیوان را می بینند و از مزیت ها و پیامدهای مثبت جهان مجازی چشم پوشی می کنند.
هر پدیده یا فناوری در حوزه ی ارتباطات اجتماعی و انسانی را نمی توان همچون اسلحه یی جنگی درنظر گرفت که از ابتدا هدف آن ویرانی و پیامد آن آسیب بوده است بلکه این پدیده ها به شیوه، میزان استفاده، کاربرد و نقشی که در زندگی انسان و تعامل اجتماعی او با واقعیت و جامعه دارند، می توانند آثار مثبت یا منفی داشته باشند. جهان مجازی نسلی نوین از ارتباطات اجتماعی و میدانی برای تجربه ی زیسته انسان در فضایی درون واقعیت است و نه جهانی بیگانه با آن. شبکه_های اجتماعی به عنوان بخشی از جهان مجازی به کاربران و جمعیت خود این امکان را داده اند که به دور از قید و بندها و مرزهای مکانی و در زمانی اندک، تلاش های گسترده یی را برای دفاع از حقوق و آزادی های انسانی در سراسر جهان شکل دهند و در قالبِ پویش ها و کارزارهای اینترنتی، زمینه را برای توسعه ی مشارکت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فراهم سازند.
از کمپین های حمایت از محیط زیست تا پویشی همگانی برای نجات جان یک انسان و معرفی چهره ی صلحِ یک ملت؛ همه نمونه هایی از تعامل دوسویه میان جهان واقعی و مجازی است که تاثیر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در شکل گیری، شتاب و قدرت نفوذِ آنها بسیار پررنگ بوده است.
ورود به فضای مجازی و شهروندی الکترونیک، سرنوشتی است که برای انسان هزاره_ی سوم به فراخور شتاب دگرگونی های جهان، خواه ناخواه و دیر یا زود رقم می خورد اما مدیریت این فضا و ایجاد توازن و تعادل میان واقعیت و مجاز، موضوعی است که بسیاری آن را فراموش کرده اند.
بی شک هر یک از ما به تجربه ی زیسته، در خانه، محل کار، خیابان، دانشگاه و … کسانی را در کنار خود می بینیم که ساعت ها به گوشی همراه، تب لت و لپ تاپ خود چشم دوخته اند و بی توجه به آنچه که در کنارشان می گذرد، در فضایی دیگر سیر می کنند. این افراد به مسخ شدگانی می_مانند که از واقعیت های پیرامون شان دوری می کنند و کم کم بی تفاوت، گوشه گیر و مردم_گریز، در شکافی عمیق میان جهان مجازی و واقعی گرفتار می شوند، گویا فناوری آنان را به خدمت گرفته و مدیریت می کند و نه برعکس.
اگر درست نگاه کنیم، فضای مجازی نه جدا و متفاوت از واقعیت، بلکه برآمده از آن و فصل تازه یی از تجربه و حوزه یی عمومی تر از کنش های ارتباطی مستقیم در زندگی انسان است. چنانچه او نتواند در این فضا، کنش های خود را مدیریت و کنترل نماید و میان واقعیت ها و تعاملات مجازی، رابطه یی عقلانی ایجاد کند، به نوعی گسست با واقعیت دچار می شود.
مدیریت نادرست و نبود تعادل و توازن میان واقعیت و فضای مجازی، موجب شده است که فضای مجازی، نه مکمل و تسهیل کننده ی امور و ارتباطات انسانی در واقعیت جامعه، بلکه جهانی موازی، در برابر واقعیت قلمداد شود که گاه نیز سایه ی آن بر جهان واقعی سنگینی می کند.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۰۵ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۱۳ ق.ظ

دیدگاه


پنج − 2 =