ریشه های پرخاشگری درکودکان

ریشه های پرخاشگری درکودکان

لیلا پاشایی گلمرز
گروه خانواده وسلامت:آیا تا بحال دیده اید کودکانی را که خیلی زود از کوره در می روند فریاد می کشند و گاهی خود زنی می کنند و حتی بدتر از آن اطرافیان خود، که ممکن است والدین باشند، را نیز می زنند و گریه می کنند. ریشه این پرخاشگری کجاست؟ چرا این کودکان باید این اندازه از فشار عصبی را تجربه کنند؟ چرا باید بغض گلویشان را بشکافد و دست‌های کوچکشان بلرزد؟
اگر نگاهی دقیق به اطراف خود داشته باشیم متوجه خواهیم شد که کودکانی که پرخاشگرند در خانواده هایی رشد یافته اند که یکی از والدین یا هردو و یا افراد دیگری که برای کودک نقش الگو را دارند، افراد پرخاشگری هستند. کودکان ما همه آنچه را که می بینند، می آموزند و مطمئنا در آینده تکرار خواهند کرد. افرادی که در کودکی این پرخاشگری را آموزش می بینند در بزرگسالی و حتی در زندگی مشترک خود قطعا دچار مشکل خواهند بود و رهایی از این مشکل در بزرگسالی برای آنها بسیار سخت خواهد شد، این افراد هم به خود آسیب می رسانند و هم اطرافیان خود را مورد آزار قرار می دهند. پس الزامی ست در کودکی ریشه های این رفتار بررسی شده و راههای تعدیل آن توسط والدین محترم بکار گرفته شود.علاوه بر تاثیر خشونت والدین، در میزان پرخاشگری کودکان، می توان به عوامل موثر دیگر نیز اشاره کرد، جلب توجه یکی دیگر از عوامل موثر در پرخاشگری آنهاست. دیده می‌شود کودکان در محیط خانه بسیار آرام هستند ولی در مهمانی ها و جمع های خانوادگی پرخاشگریهایی از خود نشان می دهند، مهمترین عامل این رفتار، نیاز به توجه در وجودکودک است، کودکان در مهمانی ها نیاز بیشتری به توجه والدین خود دارند،پس باید کودکان مدام مورد مهر و محبت والدین قرار بگیرند، تا برای جلب توجه آنها سراغ راههای انحرافی نروند.
یکی دیگر از ریشه های پرخاشگری کودکان تثبیت حس استقلال آنهاست، آنها مایلند مستقل باشند و از حس استقلال خود بهره بگیرند، وقتی می بینند می تواند بر دیگران اثر بگذارند احساس رضایت می کنند و نیاز به استقلال در وجودشان ارضا می شود، که البته باید به این حس و نیاز در وجود آنها احترام گذاشت و اجازه داد آنها در قالب چارچوبهایی استقلال خود را تثبیت کنند.
عامل دیگر ناکامی های کودک است، ممکن است او گرسنه باشد، گرسنگی باعث ترشح زیاد اسید معده و تاثیر مستقیم بر روی سیستم عصبی فرد می شود، یا ممکن است فرزند جدیدی در خانواده متولد شده و کودک احساس کمبود محبت می کند یا ممکن است کودک در اثر ورزش‌ها یا تحرکات سنگین دچار ضعف در سیستم عصبی شده است، پس در هنگام خشونت کودکان همه جوانب را در نظر بگیریم و بلافاصله او را بخاطر رفتارش سرزنش نکنیم.اظطراب و افسردگی در کودکان نیز عامل مهمی برای دامن زدن به بدخلقی های آنهاست، والدین باید نشانه‌های استرس را در وجود کودک خود شناسایی کنند و در جهت رفع آنها اقدام نمایند.سردر گمی ها و کشمکشهای درونی نیز می تواند در این امر موثر باشد، وقتی کودک بر سر دوراهی قرار می گیرد و نمی داند کدام راه را برگزیند ، قطعا تا زمانی که از این حالت رهایی یابند دچار پرخاشگریهایی خواهند شد.
مشاهده فیلمهای خشن و قهرمانانی که با خشونت به پیروزی رسیده ا ند نیز در خلق و خوی کودکان تاثیر خواهد گذاشت.البته لازم به ذکر است که پرخاشگری در کودکان با سنین کمتر مسئله مهم و نگران کننده ای نیست ، و آنها در سنین کم اغلب دچار پرخاشگری وسیله ای هستند، بدین معنی که می خواهند لوازم خود را برای خود حفظ کنند، و اسباب بازی را با عصبانیت از دست دوست خود میکشند، در این نوع پرخاشگری‌ها رگه های خصمانه مشاهده نمی شود، یعنی کودک قصد آسیب به اطرافیان را ندارد.اما با نزدیک شدن به سنین مدرسه اگر هنوز این خشونت‌ها ادامه داشته باشد قدری نگران کننده خواهد بود.والدین در قبال خواسته های منطقی کودک نباید مقاومت کنند، بلکه باید نیازهای او را برطرف سازند، حتی خواسته های غیر منطقی که برآورده کردنش برای کودک ضرری نداره ، نیز باید پاسخ داده شوند، زیرا در غیر این صورت امکان دارد کودک فرد لجباز و عصبی بار بیاید. اما در قبال خواسته های بسیارغیرمنطقی او باید بی تفاوت بود، و به گریه‌ها و فریادهایش نباید توجه کرد تا او متقاعد شود خواسته اش غیر منطقی است، که این رفتار هم نباید زیاد تکرار شود که تاثیر مثیت خود را از دست بدهد و بیشتر بار منفی بر روی کودک داشته باشد.در قبال پرخاشگری آنها هیچگاه والدین نباید پرخاشگری بکنند، چون با این کار، رفتار او را بطور غیر مستقیم تایید میکنند، و نصیحت نیز در لحظه عصبانیت آنها کار ساز نخواهد بود، بلکه باید نصیحت را در موقعیت های عاطفی بکار برند، وقتی کودک ابراز محبت می کند باید مادر ناراحتی خود را از رفتار خشونت آمیز او بیان کند.تنها کاری که در زمان عصبانیت آنها کارساز است، نگاه و سکوت است، نگاهی معنادار که کودک را از کرده اش پشیمان کند.
گاها کودکان باید بخاطر پرخاشگریها تنبیه‌های بسیار مختصری شوند، که اینجا قابل ذکر است که والدین از توبیخ شدید کودکان جدا پرهیز کنند. اما برای تنبیه می توان او را بخاطر رفتار غلطش از برخی خواسته ها و علایقش محروم کرد بعنوان مثال بخاطر خشونت، از بردن به پارک محروم شود، و بیشتر از این تاثیر منفی بر روحیه کودکان خواهد گذاشت. کودکان هدیه خدای متعال به والدین هستند و امانتهایی گرانبها در نزد آنها، پس باید بسیار مراقب آنها باشیم.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۴:۴۴ ق.ظ

دیدگاه


− چهار = 2