ربا شکاف طبقاتی را افزایش میدهد
داود محمودینیا
گروه جامعه : سبک زندگی در الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت و نیز در اقتصاد مقاومتی یکی از مهمترین مباحثی است که میتواند جامعه را از مشکلات و مباحث اقتصادی برهاند و اندیشهی بیداری اسلامی را در میان مسلمانان شعلهور کند. در طراحی الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت، به دنبال طرحی هستیم که دریافت ما از انسان و نیازهای واقعی او را بر اساس آموزههای دینی توضیح دهد و چشماندازی را ارائه کند که انسان را به سعادت دنیوی و اخروی سوق دهد.
مبارزه با »ربا« و ریشهکن کردن آن در جامعهی اسلامی یکی از مهمترین اهداف اقتصادی برای دستیابی به این الگو محسوب میشود.
هدف ما در این مقاله پاسخ به چند سؤال مهم در مسئلهی ربا و بهره است. ربا به چه معناست و چرا ربا تا این حد مورد نکوهش قرار گرفته است؟ ربا چه اثراتی میتواند در سیستم اقتصادی یک جامعه داشته باشد؟ دلایل عدم تحقق سیستم بانکداری بدون ربا در ایران چست؟
کلمهی »ربا« معادل »بهره« در زبان فارسی است و به معنی بخش فزونییافته، زیادشده فزونی، زیادی، افزوده و… است.
ربا به این مفهوم است که چیزی را به کسی بدهیم و مازاد چیزی را که به او دادهایم از وی پس بگیریم؛ آن بخش زیادی »ربا« نامیده میشود. ربا هم میتواند بر حسب پول باشد و هم بر حسب کالا. بر اساس یک تعریف حقوقی، ربا عبارت است از بهرهی وامی که از پیش تعیین شده باشد. در احادیث و آیات مختلف ربا مورد نکوهش قرار گرفته است. قرآن به شدت هر نوع رباخوارى را تحریم مىکند؛ تا آنجا که آن را نوعى کفر به خدا مىشمرد و به رباخوارى و رباخواران از ناحیه خدا و رسولش، اعلان جنگ مىکند. تحریم ربا در قرآن کریم چندین بار مورد بحث و نکوهش قرار گرفته است که میتوان مفاهیم آن را در آیات ۲۷۵ تا ۲۷۹ سورهی بقره آیهی ۱۶۱ سورهی نساء، آیهی ۳۹ سورهی روم و آیات۱۳۰ و ۱۳۱ سورهی آلعمران مشاهده کرد.
ربا در هر حال رباست و قرآن گرفتن و خوردن آن راتحریم نموده است. شرایط استثنائی نیزبرای مجاز نمودن آن در قرآن مطرح نشده است. امام خمینی (رحمت الله علیه) در مورد ربا بیان می¬کند که “ربا موجب ظلم و بیکاری است.
یکی از اهداف مهم اقتصاد مقاومتی و الگوی اسلامی پیشرفت، تولید و شکوفایی اقتصاد است که این هدف با داشتن یک نظام پولی و بانکی کارآمد و سالم امکانپذیر است. اما باید اذعان داشت که نظام پولی و بانکی کشور درگیر بیماریهای مزمنی است که عدم اصلاح آنها در آینده سبب ایجاد چالشها و مشکلات فراوانی خواهد شد. در یک نظام اقتصادی که نرخ بهره در آن نقش مهم و در حال گسترشی دارد، هیچ تعادلی برقرار نخواهد شد. در چنین سیستمی پسانداز مساوی سرمایهگذاری نیست و پساندازها به سوی سرمایهگذاری و تولید مولد حرکت نخواهد کرد. بسیاری از اقتصاددانان این طور استدلال میکنند که چون تورم در جامعه وجود دارد، پس باید به قرضدهنده بهره تعلق گیرد تا ارزش پول آن حفظ شود؛ اما باید به این نکته مهم توجه کرد که یکی از ریشههای مهم تورم، نرخ بهره است و هر چقدر نرخ بهره در جامعهای بیشتر و بیشتر شود، تورم در دورههای بعد هم بیشتر و بیشتر خواهد شد.
هر چقدر نرخ بهره افزایش یابد، تولیدکننده برای جبران پرداخت قرض خود، مجبور است به میزان بیشتری از بهرهی پرداختی، قیمت کالای تولیدشدهی خود را افزایش دهد و خود این موضوع باعث افزایش تورم میشود و در دور بعدی، افزایش تورم سبب افزایش بیشتر تقاضای پول توسط مردم میگردد. در نتیجه خود این موضوع سبب افزایش نرخ بهره میشود و باز این افزایش نرخ بهره سبب تورم بیشتر میشود و این چرخه و دور همچنان ادامه مییابد.
بیکاری از جمله موارد دیگری است که ریشهی آن را میتوان در نرخ بهره جستوجو کرد. با افزایش نرخ بهره، هزینههای سرمایهگذاری افزایش مییابد و در نتیجه تولیدکنندگان تمایل کمتری برای تولید کالا دارند، زیرا تولیدکنندگان باید به گونهای تولید کنند که بازدهی حاصل از سرمایهگذاری بالاتر از بهرهی پرداختی باشد. از این رو، کاهش در سرمایهگذاری، سبب کاهش در تولید و درآمد ملی میشود و خود این موضوع باعث کاهش تقاضا برای نیروی کار و در نتیجه بیکاری خواهد شد. یکی دیگر از اثرات مهم بهره کاهش سرمایهی انسانی است. وجود بهرهی پولی بالا در اقتصاد سبب میشود که بسیاری از افراد، بدون نیاز به کار، درآمدهای سرشاری را کسب کنند که این امر سبب کاهش انگیزه برای کار و کاهش سرمایهگذاری در بخش آموزش و تحقیقات و در نتیجه کاهش انگیزهی کارآفرینی میشود و کارآفرینی در تمامی پروژههایی که انتظار میرود کمتر از نرخ بهرهی موجود درآمد داشته باشند متوقف میشود. ربا و نرخ بهره میتواند سبب توزیع ناعادلانهی بیننسلی و تخصیص ناعادلانهی منابع شود و آیندگان و فرزندان از آن متضرر خواهند شد. وقتی نرخ بهره وجود داشته باشد و سبب کاهش تقاضا برای سرمایهگذاری و در نتیجه کاهش درآمد ملی شود، در این صورت پسانداز که خود تابعی از درآمد ملی است نیز کاهش مییابد و این کاهش در پسانداز به معنی افزایش رجحان زمانی افراد (ترجیح زمان حال به زمان آینده) میشود و این خود به این معناست که منابع طبیعی با شدت بیشتری در زمان حال استخراج میشوند و آیندگان متضرر میگردند و توزیع ناعادلانهی منابع صورت خواهد گرفت.
یکی از نشانههای بزرگ اقتصاد بیمار وجود بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری گسترده با انگیزهی سودآوری و نرخهای بالای بهره است. اقتصاد کشور ایران نیز از این امر مستثنا نیست. بازارهای غیرمولد به همراه انگیزهی سودآوری و بازدهی بالا، خود سبب ایجاد تورم بالا در اقتصاد ایران شده است. این موضوع باعث شده است که تولید و تلاش برای کسب حلال تحتالشعاع قرار بگیرد و فرهنگ سوداگری رواج یابد. لذا باید به صراحت گفت که اقتصاد ما بیمار است و این بیماری به فرهنگ و اخلاق اقتصادی در کشور ضربه میزند.
نتایج تجربی در کشورهای توسعهیافتهی دنیا نشان میدهد که در هر کشوری که نرخ بهره در آن در سطح پایین و نزدیک به صفر است، نرخ تورم و بیکاری نیز در حد بسیار پایینی قرار دارد. بسیاری از اقتصاددانان بزرگ دنیا نرخ بهرهی بهینه برای دستیابی به رشد اقتصادی و توزیع عادلانهی درآمد و اشتغال کامل را نرخ بهرهی صفر می¬دانند. تحقیقات بسیار دقیقی توسط اقتصاددانان بزرگ در این زمینه انجام شده است. نظریهی حرمت ربا در اقتصاد اسلامی بسیار مترقیتر و پیشرفتهتر از نظریات نرخ بهرهی صفر غرب است.
در پایان میتوان به این نکته اشاره کرد که بهنظر میرسدمعیار اساسی در نکوهش ربا، ستم به وامگیرنده نیست. بلکه ملاک اصلی این است که اگر جامعهای فعالیتهای اقتصادی و معیشتی خود را بر پایهی ربا سامان دهد، به سوی نابودی گام برمیدارد و در مسیر عصیانگری و ناسپاسی است. به جریان افتادن ربا شکاف طبقاتی را افزایش میدهد و جامعه را از تعادل اقتصادی و ثبات لازم دور خواهد کرد و رشد و توسعهی اقتصادی را کاهش میدهد. عدل و انصاف از میان میرود و هر کس به حق خود آن گونه که باید نمیرسد و رشد جمعیت، تقسیم کار، تخصصی شدن تولید رشد روزافزون فناوری و… نمیتواند در آن دگرگونی اصولی پدید آورد.
این در حالی است که با وجود تأکید مقام معظم رهبری در اجرای سیستم اقتصادی بدون ربا و بانکداری اسلامی، هنوز اهداف و دستاوردهای بزرگ در این زمینه به دست نیامده است. از این رو، برای تحقق یک نظام اقتصاد اسلامی، باید به بازنگری رویکردها، تعاریف و ابزارها و اقدامات اساسی برای نیل به نظام بانکداری بدون ربا همت گماشت. به گزارش آرازآذربایجان به نقل از فارس ، یکی ازدلایل کلیدی عمدهی مشکلات فعلی اقتصادی در کشور، به ویژه رکود اقتصادی و نبود انگیزه در تولید، را باید در ساختار معیوب نظام بانکی فعلی کشور جستوجو کرد. لذا با حرکت به سوی نظام اقتصادی و بانکداری بدون ربا میتوان این رکود را رفتهرفته از بین برد و به یک اقتصاد باثبات دست یافت.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۶:۴۵ ق.ظ