احیای دریاچه ارومیه و مراتع حوضه آبریز آن بعنوان الگویی برای احیای سایر دریاچه ها و تالابهای کشور

احیای دریاچه ارومیه و مراتع حوضه آبریز آن بعنوان الگویی برای  احیای سایر دریاچه ها و تالابهای کشور

مجید نوجوان اصغری
پریا خداویردی
قسمت:اول
گروه جامعه: سالهاست که دریاچه ی ارومیه قدم به قدم به سوی نابودی پیش میرود. در سالهای اخیر تلاشهایی برای احیای آن بعمل آمده و طرحهایی نیز ارائه شده است.
به گزارش اراز اذربایجان ، اغلب این طرحها شامل انتقال آب شیرین و قابل استفاده در بخش کشاورزی و ریختن آن به دریاچه و شور کردن آن می باشد. این طرحها در حالی ارائه میشود که به علت خشکسالی شدید نیازمندی به آب شیرین در روستاها و مناطق کشاورزی وجود داشته و شور نمودن آنها قبل از استفاده در بخش کشاورزی و روستایی منطقی به نظر نمی رسد.
در نتیجه این اقدام کشاورزان و باغداران حق استفاده از آبهای جاری را از دست داده و برای برداشت آبهای زیرزمینی هجوم خواهند برد. زیرا آنها باغات و مزارع خود را در خطر خشک شدگی و احشام خود را در معرض تلف شدگی خواهند یافت. از آنجا که آب و علوفه برای زندگی خود و احشام وجود نخواهد داشت، بناچار روستاها و زمین های خود را ترک کرده و برای حاشیه نشینی در شهرها پناه خواهند برد.
نتیجه این خواهد شد که سطح منابع آبهای زیرزمینی پایین رفته و فرونشست دشتهای کشور را شاهد خواهیم بود. واقعیتی که هم اکنون در بعضی دشتهای کشور خودش را در عمل نشان داده است. قابل توجه است که بعضی افراد غیر متخصص پر کردن چاه های باغات را برای علاج این پدیده پیشنهاد کرده اند. درحالی که باغ و چاه آب از زمانهای بسیار قدیم همیشه با هم بوده و بدون وجود یکی از آنها دیگری نمی تواند وجود داشته باشد.
عده ای هم با احداث سدها مخالفت کرده و آنها را عامل اصلی و اثرگذار در خشک شدن دریاچه دانسته و گفته اند که با کاهش سطح آب دریاچه اثر آن در تعدیل آب و هوای منطقه نیز کاهش می یابد. ولی آنان مجموع سطح دریاچه های پشت سدها را در نظر نمی گیرند که می توانند بطور نسبی در تعدیل آب و هوای منطقه اثرگذار باشند. بعلاوه اثر سدها در تامین آب شرب شبکه های آبیاری شهری و آبزی پروری را نباید نادیده گرفت. مهمتر از همه اثرهای روانی، سیاسی و امنیتی آنها در شرایط حساس خشکسالی حائز اهمیت است.
احداث سدها فواید دیگری هم دارد در اثر بارش های سنگین آبها به طور سیل آسا به طرف دشتهای پایین دستی سرازیر شده و در حین حرکت خاکهای سطح مراتع و جنگلها را شسته و بصورت گل و لای در بستر دریاچه سدها و تالاب ها ته نشین شده و آنها را پر میکنند.
باید گفت که این رسوبات که به آن گل ولای میگویند، درواقع خاکهای بسیار حاصلخیزی هستند که به علت داشتن ۵۰-۶۰ درصد کلوئیدهای معدنی و آلی، مقادیر زیادی از کاتیونها و آنیونها را در سطوح باردار خود جذب کرده و نگاه می دارند و در واقع این رسوبات خاک رسی هستند که وقتی سد پر شود میتوان آنها را به عنوان کود معدنی استخراج و در کیسه های بسته بندی شده برای فروش در بازار عرضه کرد. پس این رسوبات هم مثل جنگلها و خاکها ثروتهای ملی محسوب می شوند.
برای این کار باید از کشتی های لاروبی بسیار پرقدرت وبا توان مکشی بالا استفاده شود. یا میتوان دو سد متوالی ساخت که به طور متناوب در حالی که یکی از آب پر می شود، دیگری را لاروبی کرد و بالعکس. اخبار حاکی از آن است که اکنون در استان خوزستان مقداری از خاکهای حاصلخیز را یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس خریداری میکند. حتی پیشنهاد شده است که رودخانه کارون را در مقابل بهره برداری از رسوبات بستر بطور مجانی لاروبی کنند.
چون از این رسوبات می توان بصورت کود استفاده کرد و حتی فلزات سنگین و شبه فلزات نیز استخراج کرد. با لاروبی سدها، عمر مفید آنها را میتوان اضافه کرد. اگر اینکار انجام نگیرد، سدها دیگر قابل استفاده نشده و رسوبات آنها بلااستفاده تا ابد باقی خواهد ماند. پس از این ثروت ملی باید بخوبی استفاده شود.
تالاب ها و مردابها، هم که پر شوند، در زمان خشکی ذرات ریز کلوئیدهای رسی آنها منبع ریزگردها می گردند. در اثر باد و توفان ریزگردها بلند شده و هوای شهرهای دور و نزدیک را آلوده ساخته و سبب ناراحتی های تنفسی و امراض گوناگون میگردند.
تالابها، مردابها، رودخانه ها و نهرها را هم باید در موقع خشک شدن آنها لاروبی نمود تا آب بیشتری در آنها جمع شود و موقع حرکت آب در رودخانه ها، کانالها و نهرها آب سرریز نشده و مزارع و روستاها غرق آب نشوند. البته این نکته را باید افزود که تالاب و مرداب خیلی زود پس از آبگیری، حالت طبیعی خود را به دست آورده و به حالت تعادل و کلیماکس پایدار می رسد و ضرری به محیط زیست آن وارد نمی شود.
کوچک کردن موقتی سطح دریاچه در صورتی که خشکسالی سالیان متمادی ادامه یابد، از جمله مسایلی است که کمتر به آن پرداخته شده است.
این کار را می توان از سمت سواحل شرقی و قسمتهای از سواحل غربی که شوره زارهای مسطح زیادی دارند، انجام داد. در هلند و ژاپن چندین کیلومتر آب دریا و اقیانوس را به عقب رانده و به زمین های زراعی تبدیل کرده اند. دراثراین کار آبها در مناطق عمیق جمع شده، سطح دریاچه کم شده و به تبع آن سطح تبخیر نیز کم میشود. این طرح را میتوان بطور موقتی تا پایان خشک سالی با ساخت دیوارسیمانی و یا ایجاد خاکریز انجام داد. البته در این مورد باید اکولوژی دانها نظر کارشناسی بدهند و متخصصین مهندسی آب و خاک طرح جامع آنرا تهیه و ارائه نمایند.
درآن صورت زمینهای وسیعی آزاد میشود که میتوان به کشت گیاهان دارویی شورپسند و علوفه ای اختصاص داد. قابل ذکر است که در شوره زارهای سواحل دریاچه ارومیه چند گونه گیاه دارویی شورپسند مثل سالیکورنیا و سودا و چندگونه علوفه ای میرویند که به آن محیط دشوار سازش یافته اند. بعضی قسمتها را میتوان به آبزی پروری اختصاص داده و ماهی ها و میگوهای شورآبی پرورش داد.
با اجرای این طرح ها میتوان برای تعدادی ازجوانان تحصیل کرده ی بیکار که در این زمینه ها تخصص دارند، اشتغال ایجاد کرد. البته در بیرون از دریاچه و در حاشیه آن باید این کار را انجام داد.
جاری شدن سیل های سهمگین و مخرب پدیده ای است که از سالیان بسیار دور تا به امروز در کشور ما اتفاق افتاده و عده ای از هموطنان مظلوم و بی پناه ما را بی خانمان نموده و جان عزیزان زیادی را گرفته است. ولی کمتر اتفاق افتاده که از استادان، دانشمندان و پژوهشگران دعوت شده باشد تا علل وقوع این بلایای طبیعی را بررسی نمایند و برای جلوگیری از خسارت جانی و مالی در آینده تدبیری بیندیشند. اگر هم گاهگاهی جلساتی تشکیل شده و طرحهایی ارائه شده باشد، عملی نشده و بعدها به بوته فراموشی سپرده شده است.
باید گفت که زلزله یک بلای طبیعی است که زمان وقوع آنرا نمی توان پیش بینی کرده و از وقوع آن جلوگیری نمود ولی با مقاوم سازی ساختمانها و منازل میتوان از خسارت جانی و مالی آن کاست. مثل ژاپن که سالانه صدها زلزله در آن کشور اتفاق می افتد ولی ساختمان ها به گونه ای ساخته شده اند که در برابر آن مقاوم هستند. مهمتر از همه آن که ساختمانهای مجاور از همدیگر فاصله دارند تا در حد امکان از خسارت زلزله کاسته شود.
در جامعه ژاپن این مسایل به فرهنگ تبدیل شده و نهادینه گردیده اند. باید توجه داشت که جلو سیل را میتوان با تدابیر قبلی گرفت و آبهای خروشان را از طریق کانالهای عریض و عمیق که از پیش ساخته شده اند به داخل رودخانه های محلی هدایت کرد تا به تالابها، دریاچه ها و مردابهای منطقه سرازیر شوند. در ضمن همه ساله باید تمام مسیرهای سیلابی را پاکسازی و لاروبی کرد. یعنی علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.
باران نعمتی آسمانی است، بخصوص برای کشور ما که در منطقه ی خشک و نیمه خشک قرار داشته و کویرهای مرکزی را در خود دارد، اما وقتی باران میبارد این نعمت آسمانی تبدیل به سیل ویرانگر میشود. چرا از آن همه آب استفاده بهینه نمیشود؟ چرا دریاچه ها، سدها و تالابهای ما از گل و لای پر می شوند؟
چرا وقتی دریاچه ها و تالابها و مردابها خشک میشوند، مشکل ریز گردها پیدا شده و سلامتی میلیونها نفر از هم وطنان ما به خطر می افتد؟ کلید حل این مشکل را در مراتع و جنگلهای ارتفاعات باید جستجو کرد. از سالیان بسیار دور، روستائیان ناآگاه مراتع را شخم زده و درختان جنگلها را قطع کرده اند. در نتیجه پوشش گیاهی آنها نیز از بین رفته است. به طوری که بعد از بارندگی آبهای گل آلود به صورت سیل از ارتفاعات حرکت کرده و دریاچه ها و تالابها را بتدریج پر کرده اند. این مشکل امروزه به صورت آشکار در دریاچه ارومیه مشاهده می شود. تصور میرود که یکی از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه همین امر است.
سالها قبل وزارت کشاورزی کشت گندم را استراتژیک اعلام کرده در نتیجه، این موضوع بهانه ای شد برای اینکه کشاورزان بی مهابا در سطح بسیار وسیعی مراتع را شخم بزنند تا گندم دیم بکارند. با این دستور استراتژیکی کشت گندم پوشش گیاهی مراتع از بین رفت و در عرض دو سه سال خاکهای حاصلخیز سطح مراتع و جنگلها شسته شده و سنگ مادر نمایان میشود. چرای بیش از حد حیوانات اهلی از مراتع و جنگلها نیز مزید بر علت گردید و باقیمانده پوشش گیاهی را از بین برد.
ادامه در شماره آینده

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱:۲۷ ب.ظ

دیدگاه


× دو = 18