کاهش توانایی زنان شاغل تدریجی است

کاهش توانایی زنان شاغل تدریجی است

مرضیه آزادی
گروه گفت‌وگو: بسیاری معتقدند که شغل زن می‌تواند موجب پیشرفت وی و جامعه شود اما باید درنظر داشت که تغییر سبک زندگی مشکلات و بیماری‌هایی را برای زنان بوجود آورده است. شاید کمتر کسی باشد که متوجه تفاوت فاحش نوع زندگی امروز با چند سال گذشته نشود. علاوه بر تغییر شکلی خانواده‌ها، روند حاکم بر زندگی آن‌ها از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز تغییر کرده است. در همه مشاغل شاهدیم که زنان در کنار مردان مشغول کار و کسب‌اند ولی با این حال به تغییر سبک زندگی که در جامعه ما رخ داده است، توجه چندانی نمی‌شود، به همین دلیل گفت‌و‌گویی با سمانه موهبتی، کار‌شناس ارشد طب سنتی داشتیم. وی تحقیقاتی در حوزه مامایی و زنان، روابط میان زن و شوهر، بیماری‌هایی که در جامعه و در طب سنتی به آن‌ها اشاره شده مثل کبد چرب، فشارخون، دیابت و نقرس و بیماری‌هایی که برای زنان مشکل آفرین شده است، انجام داده است.
*چه تحقیقاتی در زمینه پزشکی و زنان انجام داده‌اید؟
کیفیت زندگی زنان، زمانی که به فعالیت‌های خارج از منزل می‌پردازند، تغییری می‌کند؟ چه تغییری و چرا؟، زندگی زنان شاغل دچار تغییراتی می‌شود که این به ذات زنان مربوط می‌گردد، باید در نظر داشته باشیم که زنان ذات متفاوتی در مقایسه با مردان دارند و در طب سنتی و روان‌شناسی امروز به این موضوع توجه زیادی می‌شود که زنان متفاوت از مردان‌اند و باید فعالیت‌های متفاوتی را نیز انجام بدهند.
*آیا توانایی زنان را کمتر از مردان می‌دانید؟
زنان در برخی امور توانایی کمتری نسبت به مردان دارند، البته برخی فعالیت‌ها را زنان تنها می‌توانند انجام بدهند و کار مردان نیست و در اسلام به آن مشاغل خاص اشاره شده است. انتخاب شغل برای یک زن به توانایی که او دارد باز می‌گردد و باید توجه داشت که زنان پایه‌ای از سردی و تری را دارند و مردان پایه‌ای از گرمی و تری که به همین دلیل است که قدرت مردان متفاوت از زنان است و اگر مردان قدرت بیشتری داشته باشند می‌توانند تبدیل به مدیران خوبی برای کشور شوند.
*چه مشاغلی را زنان می‌توانند انجام بدهند بدون اینکه به کیفیت زندگیشان لطمه‌ای وارد شود؟ برخی مشاغل است که اسلام به آن اشاره کرده است که برعهده زنان است اما این مشاغل متفاوت از آن چیزی است که امروزه در جامعه ما شاهد آن هستیم. به طور مثال معلمی را اینگونه تعریف می‌کنند که مربوط به افرادی می‌شود که حوصله و تحمل بیشتری دارند و این ویژگی‌های یک زن است که می‌تواند به خوبی با کودکان رفتار کند و ارتباط درست و موثری با کودکان داشته باشد و در محیط مدرسه به مدیریت دانش آموزان محصلان بپردازد. اما با این حال زنان نمی‌توانند مدیریت کلان داشته باشند و در سطح جامعه به مدیریت بپردازند.
*تغییر سبک زندگی در زنان می‌تواند موجب بروز مشکلاتی برای آن‌ها شود؟
تغییر سبک زندگی هم اکنون با تغییر فرهنگ جامعه یکی و همگام شده است. مثلا در گذشته زنان در جامعه و در محیط‌های متفاوت عادت داشتند که دامن بپوشند ولی در حال حاضر استفاده از دامن به پوشیدن شلوار و پشت میز نشینی تبدیل شده است. اینکه زنان در هر مکانی و در هر شغلی قرار داشته باشند موضوعی است که اسلام و طب سنتی آن را قبول ندارد و از دیدگاه اسلام، حضور بیش از اندازه زن در جامعه مغیر با ذات زن است و زنان به الطبع از این موضوع آسیب می‌بینند.
*آیا کیفیت زندگی زنان شاغل در حال حاضر تغییر پیدا کرده است؟
زنان با توجه به ذاتی که دارند زمانی که در جامعه حضور بیش از اندازه‌ای داشته باشند، کیفیت زندگیشان کاهش می‌یابد و زندگی زنان شاغل تحت تاثیر شغل آن‌ها قرار می‌گیرد و تغییراتی در شیوه زندگی آن‌ها ایجاد می‌شود. حتی زنانی که توانایی و قدرت زیادی دارند و می‌توانند همزمان در جامعه و در خانه فعال باشند و اقداماتی را انجام بدهند باز دوست ندارند که همیشه تکیه‌گاه مرد باشند.
هم اکنون با اشتغال زنان این تفکر ایجاد شده است که نقش زن و مرد، جا به جا شده است، شما این طرز فکر را قبول دارید؟
زنانی که طبیعت گرم تری داشته باشند باید در کنار مردی قرار بگیرند که قدرت و توانایی بیشتری دارد و اگر اینگونه نباشد نقش زن و مرد با هم جابه جا می‌شود و این اتفاقی است که در جامعه ما رخ داده است.
*چرا در جامعه ما جا به جایی نقش زن و مرد ایجاد شده است؟
زنان در کشور به گونه‌ای تربیت شده‌اند که قوی باشند و تمام کار‌ها و فعالیت‌ها را به تنهایی انجام بدهند و وقتی مردی در کنار این زن قرار می‌گیرد، باید غالبا یک مرد ضعیفی باشد یا اینکه به مرور زمان ضعیف می‌شود و در جامعه امروزی سیستم کاری زن و مرد تغییر پیدا کرده است. زنان در حال حاضر کارهای مردانه انجام می‌دهند و مردان مسئولیت چندانی در زندگی ندارند و هیچ کدام از دو جنس در سر جای خود به خوبی قرار نگرفته‌اند. به همین دلیل است که تاکید ما بر ذات وجودی هر انسانی است و اگر به ذات و توانایی‌هایی که داریم توجه نکنیم، بیمار می‌شویم، مثلا کسی که ذات صفرایی دارد نمی‌تواند در جایی آرام بنشیند و دائما دوست دارد که تحرک داشته باشد و به همین دلیل باید شغل‌هایی را انتخاب کند که تکاپو تحرک زیادی داشته باشد و فردی که طبیعت سردی دارد نمی‌تواند شغل مدیریت را برعهده بگیرد به این دلیل که قادر نیست با تعداد زیادی از افراد ارتباط برقرار کند.
*اشتغال زنان به خانه داری و تربیت فرزندان چه صدماتی ممکن است وارد آورد؟
زمانی که زنی بیشترین انرژی خود را در محیط خارج از خانه صرف می‌کند برای فرزندان و همسرش انرژی و توان اندکی دارد و به همین دلیل است که هم اکنون بچه‌ها بیان می‌کنند که مادرانشان در سر کار افرادی موفق هستند اما در خانه نمی‌توانند فعالیت مناسبی داشته باشند.
*تساوی میان زن و مرد در جامعه ما وجود دارد؟
زنان را برای هر پشت میز نشینی و هر شغلی خلق نکرده‌اند و این موضوع‌‌ همان چیزی است که استاد مطهری به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: زن و مرد از لحاظ شأن و مرتبه برابر هستند اما تساوی بین مرد و زن وجود ندارد. نمی‌توان گفت که مردان بر‌تر از زنان‌اند ولی هر کدام باید در جایگاه خود قرار بگیرند. قطعا یک زن پرستار بهتر از یک مرد پرستار می‌تواند فعالیت داشته باشد و یک معلم زن بهتر می‌تواند با دانش آموزان ارتباط برقرار کند تا یک معلم مرد و در بسیاری از مشاغل دیگر است که زنان با توجه به احساسات و نکته بینی ظریفی که دارند می‌توانند موثر و مفید واقع شوند.
*این طرز تفکر وجود دارد زنانی که شاغل هستند توانایی جسمی و روحی کمتری نسبت به زنان خانه دار، دارند، این نکته درست است؟
زنان شاغل به مرور زمان توانایی جسمی‌شان کاهش می‌یابد و ظرف وجودی آن‌ها تحمل انجام فعالیت بیشتر را ندارد و نمی‌تواند دائم در حال دوندگی باشد و به مرور زمان سختی و مشکلات کار که بر جسم وارد می‌شود، بر روح نیز تاثیر می‌گذارد و زن را بیمار می‌سازد.
*زنان خانه دار در جامعه ما مشکلات کمتری نسبت به زنان شاغل دارند؟
این طرز فکر و دیدگاه درست نیست و نمی‌توان بیان کرد که زنان خانه دار، سالم هستند و با مشکلی مواجه نیستند به این دلیل که فرهنگ ما در حال حاضر تغییر پیدا کرده است و خوب زندگی کردن را تنها در درس خواندن و دانشگاه رفتن می‌دانیم. مدرک گرفتن و دانشگاه رفتن هم اکنون برای ما اهمیت پیدا کرده است در حالی که به سواد و بینش فرد اهمیتی نمی‌دهیم و طرز فکر و دیدگاه فرد برای ما اهمیتی ندارد. این طرز فکر در میان افراد جامعه ایجاد شده است که شخصیت و منش خود را در شغلی می‌بینند که به آن مشغول هستند و کار کردن به آن‌ها شخصیت می‌بخشد و درجه و مرتبه اجتماعی آن‌ها به شغلی است که دارند و به همین دلیل است که خانه داری اهمیت کمتری پیدا می‌کند. فرهنگ جامعه ما این موضوع را القا می‌کند زنی که شاغل است از درجه و اعتبار بالاتری برخورددار است و به همین دلیل است که زنان خانه دار هیچ وقت از خانه نشین بودن خود احساس رضایت ندارد و به مرور دچار افسردگی و ضعف اعصاب می‌شوند. افسردگی و خستگی جسم و روح به خانه دار بودن زن بستگی ندارد و نمی‌توان بیان کرد که زنانی که در خانه هستند و استراحت می‌کنند دچار این امراض و بیماری‌ها نمی‌شوند، بلکه سلامت روحی و جسمی زن متصل به دیدگاه و اعتقادی است که دارد.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۴:۱۸ ق.ظ

دیدگاه


− 1 = هیچ