انسان کامل نیتی جز خداوند ندارد

انسان کامل نیتی جز خداوند ندارد

امیرحسین فروزنده
گروه دین و زندگی : انسان کامل و رها از خسران و زیان ابدی تنها کسی است که برای رضایت خداوند کار می کند و نیتی جز خداوند ندارد و می خواهد خدایی شود.
اما کسانی که در اندیشه رضایت مردم هستند و ایثار و احسان ایشان برای رضایت مردمان و نه خداوند است. هرچند که برخوردار از حسن فعلی هستند، ولی از حسن فاعلی هیچ بهره ای نبرده اند بدتر از ایشان کسانی هستند که رضایت خلق را بر غضب خالق می خرند. آن حضرت می فرمایند: لا افلح قوم اشتروا مرضاه المخلوق بسخط الخالق؛ کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهندشد. زندگی اجتماعی در چارچوب قوانین سامان می یابد. فقه اصغر در اسلام مدیریت این بخش را به عهده دارد؛ اما سبک زندگی در اسلام تنها در چارچوب فقه اصغر سامان نمی یابد، بلکه این فقه اکبر است که به فقه اصغر معنا می بخشد و ضمانت اجرایی آن را به عهده می گیرد.البته این بدان معنا نیست که نقش فقه اصغر را در کمال رسانی نادیده بگیریم؛ زیرا آن چه در فقه اصغر به عنوان احکام و قوانین بیان شده و به عنوان شریعت از آن یاد می شود، بستر و زمینه ساز دست یابی انسان به کمالاتی است که در فقه اکبر جست وجو می شود. از این رو فقه اصغر و شریعت را به عنوان طریقه دست یابی و رسیدن به حقیقتی دانسته اند که در فقه اکبر مطرح می شود.
* ربانی شدن از طریق شریعت
فلسفه آفرینش انسان، متاله و ربانی شدن و قرار گرفتن در مقام خلافت الهی و پذیرش مسئولیت مظهریت در ربوبیت است؛ از این رو خداوند همه اسماء و صفات کمالی خود را در آدمی سرشته است تا انسان با فعلیت بخشی به این اسماء و صفات و خدایی شدن، بتواند مظهر ربوبیت الهی گردد و در مقام خلافت الهی هستی را مدیریت و پروردگاری کند. براساس آموزه های قرآنی، هر آنچه از خداوند و ذات او می دانیم، به سبب ظهوری است که در انسان پدیدار شده است؛ چرا که خداوند انسان را بر صورت صفات و اسمای خویش آفریده است و هر انسانی با مراجعه به ذات خویش بر این صفات و اسمای کمالی خداوند آگاهی می یابد و بر خداوندگاری و پروردگاری خداوند گواهی می دهد.
هر چند که انسان هرگز به کنه ذات الهی نمی رسد، ولی همه مراتب ظهوری خداوند را حتی در مقام هویت درمی یابد و می تواند بنده و عبد این مقام و ظهور هویت شود؛ چنان که خداوند در توصیف حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) می فرماید که او در مقام »عبده« بود که به اسراء و معراج رفت (اسراء، آیه ۱) و در مقام »تدلی و تدنی در قاب قوسین او ادنی« نشست. هر انسانی خداوند را چنان توصیف می کند که آن اسماء و صفات خداوندی را در خود ظهور داده باشد.
از آن جایی که مخلصان (به فتح لام) همه اسما و صفات الهی را در خود ظهور بخشیده اند، می توانند به توصیف کامل خداوند بپردازند و صفاتی که ایشان بیان می کنند همان صفات لایق و شایسته خداوندی است.
لذا خداوند خود را از همه صفاتی که غیر مخلصان بیان می کنند پاک و مبرا می داند و تنها خود را شایسته همان صفاتی می داند که مخلصان در مقام توصیف می گویند: سبحان الله عما یصفون ألا عبادالله المخلصین در میان مخلصان نیز کامل ترین ایشان همان چهارده معصوم(ع) هستند که نه تنها تمام اسماء و صفات الهی را در خود ظهور بخشیده بلکه در مقام ظهور به تمامیت آن رسیده و تمامیت را در کمال احراز کرده اند. از این رو در مقام عبده و ظهور نخستین نشسته اند و از ظهور هویت سخن به میان می آورند به گونه ای که هیچ موجودی در تقرب به خداوند به پای ایشان نمی رسد.
براساس آموزه های قرآنی، برای رسیدن به این کمال در ظهور اسمای الهی می بایست راه این اسوه های کامل را پیمود که همان طریقت شریعت اسلام است. پس هر کسی بخواهد به مقام متاله و ربانی شدن برسد می بایست چهارده معصوم(ع) را اسوه زندگی خویش قرار دهد که در نام اسلام خلاصه شده است. ایمان به اسلام به معنای پذیرش سبک زندگی معصومان(ع) است که در قالب شریعت اسلام معنا و مفهوم یافته است.
براین اساس می توان گفت که تنها راه رسیدن به کمال مطلق و تقرب به خداوند و متاله و ربانی شدن، اطاعت از معصومان و اجرای سبک زندگی ایشان به عنوان اسوه های کاملی است که در کمال به تمامیت رسیده اند.
به این معنا که هدف ایثارگران از عمل خویش، دستیابی به مقام تقرب است.
تقرب براساس آموزه های قرآنی تنها با تحقق بخشی به صفات و اسمای الهی در خود امکان پذیر است. براین اساس، کسانی که تقرب را هدف خویش قرار می دهند، در حقیقت می خواهند با این کار صفات و اسمای الهی را در خود تحقق بخشند و متأله و ربانی شوند.
امام حسین(ع) در مقام ایثارگری و احسان الهی اعلان قیام و نهضت می کند و برای اصلاح امت جد خویش و بازگشت به مسیر اسلام حقیقی، جان خود و اهل بیت خویش را در طبق اخلاص می گذارد و در کربلا شهید می شود.
آن حضرت(ع) در تجلیل قیام خونین خود می فرماید: انی لم اخرج اشرا ولابطرا و لامفسدا و لاظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی صلی الله علیه و آله ارید ان امربالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب(ع)؛ به درستی که من بیهوده، گردنکش، ستمگر و ظالم حرکت نکردم، بلکه برای اصلاح در امت جدم محمد(ص) حرکت کردم و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدم محمد(ص) و پدرم علی بن ابیطالب(ع) رفتار کنم.
ایشان در جایی دیگر می فرماید: خداوندا، توآگاهی به آنچه انجام دادیم، نه برای رقابت در کسب جاه و مقام بود و نه برای چیزهای پوچ و بیهوده دنیا، بلکه برای این بود که نشانه های راه دینت را ارائه دهیم و (مفاسد را) در شهرهای تو اصلاح کنیم تا بندگان مظلوم تو در امنیت و آسایش باشند و به احکام تو عمل کنند.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از مردمان ، بنابراین، ایثارگری که می خواهد در مقام احسان قرارگیرد و صفات کمالی الهی را به شکل تمام در خود تحقق بخشد و مظهر خداوندی و پروردگاری الهی شود، می بایست همواره رضایت خداوند را از طریق تقرب به خدا و خدایی شدن پی گیرد؛ زیرا هدف از آفرینش انسان همان تقرب به خدا در شکل متأله و ربانی شدن است که رضایت کامل الهی در آن است.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۶ ساعت ۹:۰۳ ق.ظ

دیدگاه


+ 3 = یازده