آزادی زندانیان؛ هم خوشحالی هم تأسف
مهرداد خدیر
گروه تحلیل :آزاد شدن زندانیانی که مرتکب جنایت به مفهوم مورد قبول همگان یا عناوین مجرمانه دیگر نشدهاند خبر خوشایندی است اما هیچ کشوری نمیتواند به آمار زندانیان خود ببالد کما این که یکی از محورهای تبلیغات صدا و سیما علیه آمریکا اخبار مربوط به شمار زندانیان آن است. در پی دستور رییس قوه قضاییه ۱۱۵۶ نفر از زندانهای مختلف کشور آزاد شدند.
همین که آزاد شدهاند یعنی اتهامات سنگین در اعتراضات اخیر متوجه آنان نبوده و از این رو خبری خوشحال کننده برای همه است ( به استثنای مجری برنامه بدون توقفِ شبکه دو شاید!) اما در عین حال اصل موضوع ( به زندان افتادن شهروندانی که قاعدتا مرتکب قتل و جنایت نشده بودند) تأسفبار هم هست. به این خاطر که زندانی شدن ۱۱۵۶ نفر به معنی درگیر شدن دست کم ۵ هزار نفر به لحاظ عاطفی است.
اگر شمار خانوار ایرانی را به صورت میانگین چهار و نیم نفر درنظر بگیریم هر زندانی ۴ تا ۵ نفر دیگر را به صورت مستقیم و بسیار بیش از این را غیر مستقیم درگیر میکند چون قضیه از زن و فرزند و شوهر یا برادر و خواهر فراتر میرود و دوستان و عمه و عمو خاله و دایی و فرزندان آنان را نیز دربرمیگیرد و شاید سر به ۲۰ هزار نفر بزند و در این میان بیش از همه کودکان و افراد مسن به لحاظ روحی آسیب میبینند.
با این همه زندان از تدابیر دنیای مدرن است چون جایگزین مجازات مرگ یا قطع عضو در بسیاری از موارد شده است. کافی است به یاد آوریم دانشمندی در اندازه و آوازه»لاوازیه« که به پدر شیمی نوین شهرت دارد و اکسیژن را کشف کرد به خاطر مسؤولیت مالیاتی قبل از انقلاب فرانسه به زندان افتاد و حکم اعدام او با گیوتین اجرا و سرش از بدن جدا شد. هم او که از شاگردان خود خواست پس از قطع سر ببینند پلک میزند یا نه تا اگر پلک زد بدانند چشم بعد از قطع ارتباط با سر کماکان میبیند! یعنی دغدغه علم را بعد از مرگ هم فرونگذاشت.
زندان اما به تعبیر دکتر احسان نراقی “بیش از آن که مجازات زندانی باشد مجازات خانواده اوست”.
با این نگاه آزاد شدن زندانیانی که مرتکب جنایت به مفهوم مورد قبول همگان یا عناوین مجرمانه دیگر نشدهاند خبر خوشایندی است اما هیچ کشوری نمیتواند به آمار زندانیان خود ببالد کما این که یکی از محورهای تبلیغات صدا و سیما علیه آمریکا اخبار مربوط به شمار زندانیان آن است.
نکته دیگر این است که احساس مردم درباره زندانی و حکومت به عنوان زندانبان معکوش است. به این معنی که اگر زندان را حق فرد ندانند نسبت به حکومت بدبین میشوند. هر قدر به ساختار سیاسی وفادارتر باشند زندانی سیاسی را ناموجه تر می دانند و هر قدر زندانی در نگاه آنان مقبول تر باشد از ساختار فاصله می گیرند.
پیشتر به نقل از مرحوم مهندس سحابی نوشته بودم که در زندان برازجان جزواتی علیه برنامههای اقتصادی دکتر علینقی عالیخانی وزیر وقت اقتصاد نوشته بود چون او را خائن میپنداشته است. بعد از انقلاب، سحابیِ پسر که سابقه کارشناسی در سازمان برنامه و بودجه را داشت رییس این سازمان شد و فرصت مطالعه دقیقتر و وسیعتر برنامه های دهه ۴۰ را پیدا میکند و در مییابد که قصد عالیخانی خدمت به ایران بوده کما این که دهه ۴۰ خورشیدی دهه درخشان تولید صنعتی در ایران است و از سال ۵۱ که با افزایش شدید قیمت نفت واردات میچربد و کار از دست تیم عالیخانی و رضا نیازمند خارج میشود.
شاید بپرسید ربط این داستان به زندان چیست؟ این است که سحابی آگاه میشود که عالیخانی در حال آماده سازی خاطرات امیر اسدالله علم است و در ایران انتشارات کتابسرا ابتدا ۶ جلد و بعد در قالب ۷ جلد منتشر میکند و امکان ارتباط با دکتر عالیخانی حاصل می شود.
نگاه منفی خود به او در دهه های ۴۰ و ۵۰ و بعد تغییر نگرش در قبال او را بازمیگوید و به نوعی حلالیت میطلبد. عالیخانی اما پاسخ قابل تأملی میدهد و میگوید: عجیب نیست. چون شما زندانی بودید و من وزیر حکومتی که شما را به زندان انداخته بود مرا هم مسؤول میدانستید و طبیعی بود نگاهتان به من مثبت نبوده باشد چون جای خود را در زندان نمیدانستید و از کار و خانه و خانواده دور افتاده بودید.
سحابی البته پاسخ میدهد ولی نگاه ما به رییس زندان قصر (سرتیپ اصغر کورنگی) مثبت بود کما این که بعد از انقلاب و با وساطت و شهادت پدرم و مهندس بازرگان و آقای منتظری و آقای طالقانی نه تنها مجازات نشد که معاون شهربانی کل کشور هم شد.
واقعیت اما این است که از رییس زندان انتظار نداشتند آنان را آزاد کند. انتظار رفتار بهتر و مثبت تر با زندانیان متفاوت را داشتند اما اصل زندان افتادن خود را نمیپذیرفتند.
با این نگاه آزاد شدن هر زندانی که شاکی که مرتکب جرم و جنایت نشده خبر خوبی است ولی باید تدابیری به کار برد که همان گونه که رییس قوه قضاییه در ابتدای این دوره فرمان داده بود زندان، آخرین گزینه باشد.چون نگاه خانواده زندانی سیاسی یا عقیدتی به ساختار را منفی میکند. در دهه ۶۰ البته بودند خانوادههایی که خودشان فرزندانشان را معرفی میکردند ولی به نظر می رسد این رویکرد اکنون تغییر کرده و خانواده زندانی هر قدر با باورها و رفتارهای او همسو نباشند اگر زندان را مجازات عادلانه ندانند همدلی نشان نخواهند داد و به همین نسبت هر قدر آزادی زندانیان زودتر و گستردهتر باشد بازگشت نگاه مثبت محتملتر است.به گزارش آراز آذربایجان به نقل ازعصر ایران ، این نوشته البته از منظر زندانی و خانواده زندانی است. از نگاه حکومت اما زندان همچنان یکی از مؤثرترین ابزارها برای کنترل بوده است. پس راهکار چیست؟ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران راهکار را ارایه داده است. در جرایمی که بر سر ارتکاب آن نزد افکار عمومی اختلاف نظر وجود دارد قضاوت اولیه به هیأت منصفه سپرده میشود تا به نمایندگی از وجدان عمومی مشخص کند شخص مجرم است یا نه. به همین خاطر در قانون اساسی بر برگزاری محاکمات سیاسی و مطبوعاتی با حضور هیأت منصفه تأکید شده است.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۹ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۹:۲۸ ق.ظ