ARAZAZARBAIJAN

افزايش قيمت ارز مسافرتي يا سيگنال سقوط ريال


افزايش قيمت ارز مسافرتي يا سيگنال سقوط ريال

گروه اقتصادي: جهش نرخ ارز مسافرتي تا مرز 101 هزار تومان، فراتر از افزايش هزينه سفر، نشانه‌اي از کاهش اعتماد به ريال است. اين تصميم نه‌تنها بر معيشت و سفر‌هاي خارجي اثر مي‌گذارد، بلکه پيامد‌هايي در سطح سياست‌گذاري و روان بازار به همراه دارد.


افزايش ناگهاني نرخ ارز مسافرتي از حدود 72 هزار تومان به 96 هزار و 500 تومان، در حالي که هنوز چند ماه تا پايان سال باقي مانده، نه‌تنها باعث تعجب فعالان اقتصادي شد بلکه فضاي رسانه‌اي کشور را نيز ملتهب کرد. قيمت دلار مسافرتي که سالانه تا سقف 500 دلار به هر مسافر پرداخت مي‌شود، با احتساب کارمزد‌ها و هزينه‌هاي جانبي، تقريبا 101 هزار تومان تمام خواهد شد.
پرسش کليد اين است که اين افزايش قيمت چه تبعاتي در کوتاه مدت و بلند مدت دارد و چه آثاري بر اقتصاد، سفر، معيشت مردم و حتي سياست‌گذاري‌هاي ارزي خواهد داشت؟
اين تصميم در ظاهر با هدف کاهش فاصله نرخ رسمي و بازار آزاد گرفته شد، اما آنچه در واقع رخ داده، نشان از نوعي اعتراف غيررسمي دولت به ناتواني در حفظ ارزش پول ملي دارد؛ اعترافي که در بطن خود حامل پيام‌هاي اقتصادي و سياسي جدي است.
ارز مسافرتي و فشار مضاعف بر طبقه متوسط
گران شدن ارز مسافرتي حتما در چند سطح اثرگذار خواهد بود. روشن‌ترين آثار افزايش هزينه سفر‌هاي هوايي و زيارتي است و مي‌تواند موجب کاهش سفر‌ها شود.
اين اقدام در گام دوم به طبقه متوسط و فرودست جامعه فشار خواهد آورد چرا که سفر‌هايي که با سهميه ارز مسافرتي براي آنها تا حدي امکان پذير مي‌شد، اکنون صرفا در دسترس طبقه مرفه و پردرآمد است. مهم‌تر از آن، اما اثر رواني است که بر نخر ارز آزاد و بازار ثانويه خواهد داشت. وقتي نرخ ارز رسمي مسافرتي به 101 هزار تومان رسيده، شکاف با نرخ آزار کمتر نشده بلکه ممکن است فشار بيشتر شود و بازار غيررسمي فعال‌تر گردد.
از »يارانه 9 همتي براي ترکيه» تا «پرچم بي‌ارزشي ريال«
قيمت جديد البته احتمالا خوشايند منتقدان ارائه ارزي مسافرتي است، زيرا در هفته‌هاي اخير شاهد بوديم که برخي در فضاي رسانه‌اي و مجازي فاصله قيمت بين ارز مسافرتي و دلار آزاد را نوعي رانت دانسته و آن انتقاد مي‌کردند. مثلا روزنامه اصولگراي فرهيختگان چند روز پيش در گزارشي با عنوان»يارانه 9 همتي ايران به ترکيه« به شدت از نظام چند‌نرخي ارز مسافرتي انتقاد کرده و نوشته بود: »مسافران خارجي از مابه‌التفاوت نرخ ارز دولتي و آزاد سود مي‌برند، در حالي که بيماران و پژوهشگران از دريافت ارز محروم مانده‌اند.« به تعبير اين روزنامه، دولت عملاً منابع محدود ارزي کشور را صرف سفر‌هاي غيرضروري مي‌کند و اين نوع سياست‌گذاري مصداقي از تخصيص ناعادلانه يارانه پنهان است.
تصميم اخير هم، اما منتقدان بسياري دارد که از زاويه‌اي ديگر به موضوع نگاه مي‌کنند. مثلا يک فعال اقتصادي نوشت: »دو نرخي يا چند نرخي بودن ارز مسافرتي چيزي جز فساد ندارد! الان 500 دلار سهميه ارز مسافرتي با بازار آزاد 7 هزار تومان اختلاف دارد که قطعا اين موضوع با روند فعلي و ريتم اقتصاد و فشار تحريمي به بيش از 30 درصد اختلاف با بازار خواهد رسيد!«
محمد آقازاده، فعال رسانه‌اي نيز، در شبکه ايکس نوشت: »هرگز ارز مسافرتي نگرفتم، ولي وقتي دولت اين ارز را صد هزار و يک هزار تومان مي‌کند، يعني پرچم بي‌ارزشي ريال را خودش بلند مي‌کند، بدون هيچ خجالتي! کاش ارز را قطع مي‌کردند؛ زود ارز‌هاي ديگر هم به اين سقف مي‌رسند و تنها مسافران سهميه‌بگير زيان نمي‌کنند، همه مردم تاوان آن را با فقر مي‌دهند.«
از ديد آقازاده، دولت با افزايش نرخ رسمي ارز، در حقيقت به مردم اين پيام را مي‌دهد که ريال ديگر پشتوانه‌اي ندارد. اين نگاه بدبينانه اگرچه تلخ است، اما بازتاب حس عمومي بخشي از جامعه است که باور دارند تصميم‌هاي اخير اقتصادي بيشتر از آنکه تدبير باشد، نوعي عقب‌نشيني در برابر واقعيت بازار است.
واکنش اقتصاددانان چيست؟
اقتصاددانان افزايش نرخ ارز مسافرتي را در امتداد روندي مي‌دانند که از مدت‌ها پيش آغاز شده است؛ روند نزديک کردن تدريجي نرخ‌هاي رسمي به نرخ آزاد، بي‌آنکه دولت صراحتاً اعلام کند به سمت تک‌نرخي شدن مي‌رود. يکي از تحليلگران بازار ارز در گفت‌و‌گو با دنياي اقتصاد گفته است:
»افزايش قيمت ارز مسافرتي نه يک تصميم فني بلکه اقدامي سياسي براي پاسخ به انتقاد‌ها از رانت ارزي است. وقتي مردم مي‌ديدند برخي از طريق سهميه مسافرتي دلار را با قيمت ارزان‌تر مي‌گيرند و در بازار آزاد مي‌فروشند، فشار رسانه‌اي بر دولت زياد شد و دولت براي کاهش اين فشار، نرخ را بالا برد«
با اين حال، همان تحليلگر تأکيد کرده که »افزايش نرخ، فساد را از بين نمي‌برد، بلکه فقط شکل آن را تغيير مي‌دهد. تا زماني که ارز دو يا چند نرخي باشد، مسير‌هاي تازه‌اي براي رانت و واسطه‌گري باز خواهد شد.«
در همين زمينه نوشته است: »اگر هدف دولت، تک‌نرخي کردن ارز باشد، بايد اين سياست به‌صورت شفاف و مرحله‌بندي شده اجرا شود. در غير اين صورت، افزايش‌هاي ناگهاني فقط به تشديد تورم، افزايش هزينه سفر، و افت بيشتر اعتماد عمومي منجر مي‌شود.«
تصميمي که به زيان طبقه متوسط تمام مي‌شود
از نظر بسياري از تحليلگران، گروهي که بيشترين آسيب را از اين تغيير مي‌بينند، طبقه متوسط است. کساني که سفر‌هاي سالانه‌شان به کشور‌هاي همسايه مانند ترکيه يا امارات با برنامه‌ريزي و پس‌انداز انجام مي‌شود، اکنون بايد براي همان سفر معمولي چند ميليون تومان بيشتر بپردازند.به گزارش آرازآذربايجان به نقل از اقتصاد24،اما اين ماجرا فقط به سفر مربوط نيست؛ در واقع افزايش نرخ ارز مسافرتي پيام رواني قدرتمندي به بازار مي‌فرستد. مردم در چنين شرايطي معمولاً انتظار افزايش قيمت در ساير کالا‌ها را نيز دارند، چون باور عمومي اين است که اگر دولت خود دلار را گران‌تر مي‌فروشد، به زودي بازار آزاد هم واکنش نشان مي‌دهد.
Arazazarbaijan.aghtesadi@gmail.com


برچسب ها:

تاریخ: 1404/08/04 10:16 ق.ظ | دفعات بازدید: 1744 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور