کودکان کار حقیقت جامعه و فرزندان این سرزمین هستند
گروه اقتصادی: در سالهای اخیر، کودکان بسیاری به ناچار وارد عرصه کار شدهاند تا چرخه اقتصادی خانواده خود را بگذرانند. گدایی ولگردی، آدامس فروشی، گل فروشی دستفروشی و … لیستی سر گشاده از فعالیت این کودکان کم سن و سال است. هزاران کودک که شهروندان با احساس یا بی احساس هر روز از کنار آنان می گذرند. کودکانی مبتلا به بیماری_های مختلف روحی، هویتی یا جسمی که آمارهایی نگران کننده، خبر از ناقل ایدز یا هپاتیت بودن آنان نیز میدهد. آمار صحیحی از جمعیتی که زیر خط فقر زندگی می کنند در دست نیست، آمارهای گوناگون بدون اعلام خط فقر و حداقل درآمد برای زندگی از ۲۱ تا ۵۱ درصد جمعیت کشور را زیر خط فقر اعلام میکنند.
در هر صورت با افزایش میزان تورم و روند مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ ، ما با جمعیتی روبرو هستیم که در تامین مایحتاج ابتدایی زندگی خویش با مشکل مواجهند، در این خانوادهها فقر پایه و زیر بنای مشکلات عدیده و گوناگون است، فقر زمینه را برای نقصان آموزش و در نتیجه فقر فرهنگی فراهم میسازد.
جمع این دو، شرایطی را ایجاد میکند که کودک برای به دوش کشیدن بخشی از بار مالی خانواده راهی خیابانها و یا کارگاهها شود.
از نظر کارشناسان اقتصادى بررسى علل پدیده کار کودکان، علتهایى عمده و زیربنایى دارد که از آن جمله مىتوان به فقر، عدم تعادل و رشد ناکافى اقتصادى، اشاره کرد، واقعیت این است که بدون توزیع درآمد عادلانه و دستیابى افراد به کار و شغل مطلوب در شرایط رونق اقتصادى، این مشکل هم چنان به قوت خود باقى خواهد ماند.
البته وجود فقر تنها دلیل به وجود آمدن معضل کودکان کار نیست و علل مختلفى از جمله نقایص موجود در آموزش و پرورش، قوانین و مقررات ناکافى براى مقابله با کار کودکان و فقدان آگاهى عمومى، از عوامل موثر در بروز پدیدهاى چون کار کودکان به شمار می آید.
بسیاری از افراد، هموطنان و همشهریهای ما وقتی سخن از کودکان خیابانی و کودکان کار به میان میآید با ذکر جملاتی از این دست ” اکثر آنها افغانی هستند ” یا ” پدر و مادر درستی ندارند ” یا ” این بچهها خیلی بی ادب هستند ” و با جملاتی از این دست از خود رفع مسئولیت میکنند. اگر این کودکان افغانی یا شهرستانی، بی بهره از تربیت درست ( چندان دور از انتظار نیست ) و یا کثیف و بد لباس باشند و اگرهای دیگر باز هم جزیی از جامعه بشری هستند.کودکانی که به ندرت کسی آنان را به نام صدا کرده است و بیشتر آنان با واژه “آهای” یا “بچه” مورد خطاب قرار گرفتهاند. این کودکان جزیی از جامعه ما هستند فرزندان این مرز، کودکانی که در خردسالی همتی به مراتب بلندتر از بسیاری بزرگسالان دارند، “کودکان کار نان آوران کوچکى هستند که در بسیارى مواقع مانع فساد و فحشاى خانواده شدهاند؛ آنان دلاوران بزرگى هستند و در مقابل آسیب دیدگان اجتماعى هستند که متاسفانه خودشان به راحتى آسیب پذیرند ” آنان برای آنکه خانواده خود را از فقری مهلک و مرگبار رهایی بخشند در خیابانها به دنبال روزی خود می گردند و آن را از دستان ما طلب میکنند.
شاید برخی از خوانندگان بر این باور باشند که رسیدگی به وضعیت این کودکان به مانند بسیاری دیگر از مسئولیتها بر دوش دولت و دولتمردان است ولی به راستی آیا با این خیال مسئولیت از دوش ما به زمین نهاده خواهد شد؟
متاسفانه در کشور ما کودکان خیابانی و کار حامی دولتی مشخصی ندارند. علاوه بر این گروههایی که در رابطه با کار کودک فعالیت میکنند، اتحاد و انسجام لازم را دارا نیستند. و به علت تعدد مراکز تصمیم گیری هنوز برنامه مدونی برای ساماندهی این کودکان موجود نیست. اما به گفته کارشناسان بهترین روش برای ساماندهی این کودکان مراکز خیریه است که تحت نظارت سازمان بهزیستی میتوانند در این مورد راهگشا باشند. در این زمینه سازمانهای غیر دولتی نظیر انجمن حمایت از حقوق کودکان گامهای بلندی در راه جذب و آموزش این کودکان برداشته است با علم به اینکه برای تغییر وضعیت این کودکان مطمئن ترین راه آموزش آنهاست این کودکان که طبق آمار ارائه شده یا بی سوادند و یا از حداقل سواد برخوردار در سایه آموزش و یادگیری حرفه و یا پیشه ای میتوانند به صورت موثرتری از خانواده خود حمایت کرده و همچنین از آسیبهای محیط کار در امان بمانند. آموزش، کلیدىترین واژه براى ساماندهی به وضعیت کودکان کار است زیرا اگر بچهها آموزش هاى لازم را ببینند، خطرات کمترى متوجه آنان شده، در نتیجه تهدید امنیت جامعه توسط کودکان کمتر خواهد شد. از جمله این تهدیدها افزایش جرم و جنایت و گسترش بیمارىهایى نظیر ایدز و هپاتیت است. هر کدام از این کودکان حق دارند که از حداقلهای یک زندگی سالم برخوردار باشند اگر خانواده آنها نمیتواند این حداقلها را برای آنها فراهم کند مسئولیت خانواده ملی است که دست به کمک گشوده این کودکان را در دستان گرم و توانمند خود بفشارد و با پیوستن به انجمنهای خیریه و نهادهای غیردولتی یاری گر آنها باشد.
اسفند سال گذشته رئیس سازمان بهزیستی کشور درباره اجرای طرح ضربتی ساماندهی متکدیان فرمانداری تهران و با انجام شد، عنوان کرد: در این طرح پوشش و ساماندهی افراد زیر ۱۵ سال بر عهده بهزیستی است، طوری که پس از شناسایی، جمعآوری و غربالگری به بهزیستی معرفی میشود.
انوشیروان محسنی بندپی اظهار کرد: اعلام آمادگی کرده ایم که بهزیستی آمادگی پذیرش و ساماندهی تمامی کودکان زیر ۱۵ سال شناسایی شده در این طرح را دارد. او خاطرنشان کرد: مشکل بهزیستی در طرحهای ساماندهی این کودکان است. برای مثال اگر صبح کودک را شناسایی و پذیرش کنیم و عصر همان روز والدین آنها برای باز پسگیری کودکشان به مراکز بهزیستی مراجعه کنند، به لحاظ قانونی و حقوقی هیچ منعی برای عدم تحویل کودک به خانواده نداریم و نمیتوانیم از این امر اجتناب کنیم. محسنی بندپی عنوان کرد: حداقل حدود ۷۰ درصد متکدیان در تهران، غیر ایرانی هستند. او عنوان کرد: از مرداد?? طرح جمعآوری و ساماندهی متکدیان را اجرا کردهایم و دو هزار ۴۶۰ کودک زیر ۱۵ سال را پذیرش کرده و همزمان برای والدین آنها نیز کلاسهای مهارت آموزی برگزار کردیم.
رئیس سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: طی رایزنیهای انجام شده با آموزش و پرورش بازماندگان از تحصیل را نیز به کلاسهای درس برگرداندیم. او بر لزوم اجرای طرحهای ساماندهی کودکان کار و خیابان و متکدیان تاکید کرد و گفت: باید این طرحهای ساماندهی اجرایی شود، زیرا برخی از این کودکان متصل به باندهایی هستند که از آنها برای توزیع مواد مخدر، قاچاق یا سایر جرایم سوءاستفاده میکنند. این در حالی است که با این ساماندهیها میتوان از این مسائل تا حدی پیشگیری کرد.
او اظهار کرد: فردی که از کودکی و از سنین پایین در مسیر تکدیگری قرار میگیرد، خود در آینده تهدیدی برای جامعه است، زیرا فرهنگ انجام اقدامات خلاف قانون در او رشد میکند. بنابراین چنانچه این شناساییها انجام شود و با توجه به آنکه بهترین زمان یادگیری کودکی است، آموزشهای مهارتی زندگی نیز به آنها ارائه شود یا در صورت بازماندگی از تحصیل به مدارس برگردانده شوند و همچنین در صورت محدودیت مالی خانواده تحت پوشش حمایتهای مالی خانواده قرار گیرند، به این شکل بسیاری از آسیبها را میتوان ساماندهی کرد.
رئیس سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: در حال حاضر سازمان بهزیستی با همکاری بیش از پنج سازمان مردم نهاد این طرح را پیگیری میکند. محسنی بندپی بیان کرد: هم اکنون در حال رایزنی با قوه قضائیه هستیم تا چنانچه کودک ایرانی و غیرایرانی بیش از دوبار در طرحهای جمعآوری شناسایی شده به بهزیستی ارجاع داده شود، نسبت به پذیرش بلند مدت آنها در مراکز شبه خانواده اقدام کنیم و در صورت مراجعه والدین نیز آنها را به خانواده تحویل نداده و رها نکنیم. رئیس سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد: تامین محل نگهداری افراد در طرح ضربتی جمعآوری متکدیان بر عهده شهرداری بوده، اما ارائه خدمات مددکاری، تربیتی، آموزشی اجتماع پذیری و… بر عهده سازمان بهزیستی است.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۳۰ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۴:۴۲ ق.ظ