چه عواملی باعث میشود به سمت و سوی مدگرایی افراطی برویم؟
گروه اجتماعی: پدیده مد و مدگرایی از محصولات ورود و حضور مدرنیته در ایران است. شاید بتوان گفت از اوایل سلطنت فتحعلی شاه قاجار که پای مستشاران خارجی به ایران باز شد، پدیدههای نوظهور غربی نیز به تدریج به ایرانیان شناسانده شد و آداب و رسوم فرهنگی که ابتدا توسط خاندان سلطنتی تقلید شده بود، به مرور در طبقههای زیرین اجتماع نیز شیوع پیدا کرد. ناصرالدینشاه اولین شاه ایران بود که به طور رسمی به فرنگ سفر کرده و توانسته بود مظاهر نوپای تمدن غربی را از نزدیک ببیند. او با هدیههایی که از سفر اروپا برای حرمسرای خود آورد، تغییری نه اجباری به پوشش بانوان طبقات بالای جامعه داد. پس از قاجاریه، پهلوی نیز در راستای ارائه پوشش غربی و رویکرد مدرنیته حرکاتی انجام داد. در سال۱۳۰۷ فرمان متحدالشکل شدن لباسها صادر و در ۱۷دی ۱۳۱۴کشف حجاب در کابینه جم تصویب شد. به این ترتیب رضاشاه اولین گام را در جهت مبارزه با سنت ایرانی و اسلامی برداشت و اولین نشانههای هجمه همه جانبه مدرنیته و فرهنگ غربی در ایران نمایان شد. به عبارتی رضاخان مبدع اولیه تحولات لباس در زنان و مردان بود. اتفاقاتی که در زمان محمدرضا پهلوی نیز رخ داد به علت عیان بودن برای همگان لازم به ذکر نیست. جریان مد و مدگرایی، ترویج به مصرف کالاهایی نه چندان ضروری، با طرح، رنگ و نشانهای خاص، بدون آنکه از جمله نیازهای اساسی محسوب شود، جریانی جهانی است که امروزه اکثر جوامع در نقاط مختلف دنیا با آن روبهرو هستند. اگر هنگام عبور از خیابانهای شهر بخصوص مراکز اصلی خرید نگاه اجمالی به ویترین مغازهها بیندازیم به آسانی متوجه خواهیم شد که مدل و رنگ خاصی از لباس در تمام آنها مشترک است. البته مسئله به همینجا ختم نمیشود، بلکه مد پدیدهای است که تمام کالاها از جمله لوازم منزل، وسایل آرایشی و… را در برمیگیرد. لباسهایی با مدلهای گوناگون که ما در زمانهای مختلف شاهد آن هستیم، برای مدتی از سوی خریداران مورد استقبال قرار میگیرد و با پیدایش مد جدید به فراموشی سپرده میشود. از این رو میتوان مد را یک پدیده اجتماعی دانست پدیدهای که از نظر جامعهشناسان دارای یک خصیصه همرنگی با جماعت است و باعث شباهت فرد به اشخاص دارای موقعیت بالاتر میشود، به عبارتی مد اشاعه سریع کالا یا گرایش به یک رفتار در میان قشر یا قشرهایی از جامعه است که میتواند ناشی از نیازهای روانی، نقاط ضعف افراد، حس برتریطلبی، تجددخواهی نوجویی، تنوعطلبی، میل و هوس شخصی، چشم و همچشمی، احساس کمبود، تمکن مالی و… باشد و دارای رواج ناگهانی و کمدوام است و به سرعت تغییر مییابد. به روایتی مد همان چیزی است که ما امروزه در خیابانها شاهد آن هستیم یا همان کالایی که در فروشگاهها به فروش میرسد و بارزترین شکل آن در شیوه لباس پوشیدن افراد یک جامعه ظاهر میشود. در این میان علتهای متفاوتی را برای گرایش مردم به سوی مد و مدگرایی معرفی کردهاند. متخصصین بر این باورند که دو عامل روانشناختی و اجتماعی در گرایش افراد به سمت مد و مدگرایی موثر بوده است. در واقع این دو عامل بودهاند که گرایشات به سمت مد را جهتدهی نموده و به آن جهت میدهند.
عوامل روانشناختی موثر در امر الگوی مد و لباس عبارتاند از:
۱- تنوعطلبی و نوگرایی: انسان با توجه به انسان بودنش دارای طبع نوگراست. به ویژه در دوران جوانی و نوجوانی طبع نوگرایی و تجددطلبی در انسان بسیار گسترش مییابد. یکی از علل گرایش به مدلهای نابهنجار بیگانه تعریف نادرست از تنوع و نوگرایی در میان افراد است. افراد تحت تأثیر تعریفات دیگران از سبکها و الگوهای مختلف، به برخی از مدهای نابهنجار رو میآورند.
۲- رقابت و چشم و همچشمی: در واقع بسیاری از افراد دچار بیماری تقلید کورکورانهاند. در واقع ما در بسیاری از مسائل به صورت ناخودگاه درگیر مسائلی هستیم که شاید خودمان هم از آن خبر نداشته باشیم. در واقع ما بدون آنکه بخواهیم تحت تاثیر نوع پوشش تیپ، مد و لباس دیگرانیم و همین امر موجب میشود بدون تفکر به سراغ همان نوع پوششی برویم که آنها به سراغ آن رفتهاند. بدین ترتیب فرد در دام مدلهای فرهنگی بیگانه میافتد و سلامت روحی ـ روانیاش دچار اختلال میشود. خودبزرگبینی و افسردگی، در شرایطی که بستر مناسب اقتصادی و روانی برای رقابت نباشد، از عوارض این پدیده? نابهنجار و غیراخلاقی هستند.
۳- جلوهنمایی و تشخّص طلبی: برخی از افراد برای خودنمایی و برتریجویی که یکی از ضعفها و مشکلات شخصیتی است، به مدهای غربی رو میآورند. »تورشتاین وبلن« مد را وسیلهای برای این میداند که افراد، نشان دهند ثروتمندان، با شخصیت و دارای اندیشهای خاص هستند؛ لذا به محض اینکه مدی در جامعه پیدا میشود، اشرافزادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید میروند؛ زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمیکند.
۴- هوسرانی: گرایشهای شیطانی یکی از علل انحرافات انسان است و بسیاری از نابهنجاریهای رفتاری، چه فردی و چه اجتماعی، از این مسئله ناشی میشود. این میل، با نام آزادی، در کشورهای بیگانه شیوع زیادی دارد و به عنوان اصل لذت مطرح است. در این اصل مبنای همه چیز لذت است؛ از این رو، برخی به خاطر تبعیت از این نوع گرایش و شهوترانی و پیروی از هوای نفس، به مدهای نابهنجار بیگانه رو میآورند.
از سوی دیگر برخی علل اجتماعی نیز در جهت گرایش افراد به سمت مدگرایی وجود دارد:
۱- تبلیغ زدگی: شبکههای تلویزیونی ماهوارهها، سایتها، وِبلاگها و پایگاههای اینترنتی و مجلات از مهمترین منابع تبلیغی مدلهای بیگانه و گرایش به آن هستند. رسانههای جمعی و فردی، شبانهروز با شیوههای خلاّق و جذّاب تبلیغی و هزینههای هنگفت، سعی در رواج مدلهای غربی دارند و چه بسا مدلهای بیگانه به عنوان ارزش، تبلیغ میشود.
۲-الگوهای نادرست: سبک زندگی انسان براساس الگوها و اندیشه? او شکل میگیرد. بیشتر افراد معمولا مربی یا الگویی برای خود انتخاب میکنند. ممکن است این الگو در خانواده شکل بگیرد; اما مربی، معلم و استاد، از مهد کودک تا دانشگاه میتوانند مُبلّغ مدهای نابهنجار غربی باشند و سبک زندگی و اندیشه? افراد را نسبت به سیر طبیعی و بهنجار زندگی تغییر دهند.
۳-ارزانی: برخی از لباسها و وسایل مدهای نابهنجار بیگانه به راحتی و ارزان در دسترس قرار میگیرند؛ از این رو گرانی مدهای بهنجار برای کسانی که قدرت خرید بالایی ندارند، از علتهای مهم گرایش به مدهای نابهنجار بیگانه است.
۴-محیط شغلی: یکی از علل گرایش به مدهای غربی، محیط شغلی است و افراد برای همراهی با دیگران یا به اجبار از مدهایی که در بین همکاران رواج مییابد پیروی میکند.
۵- فقر و بیکاری: فقر و بیکاری زمینه? گرایش به مدلهای نابهنجار بیگانه، به ویژه از جهت رفتاری و گفتاری را بیشتر میکند و فرد را به دام انحراف میاندازد. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: من الفراغ تکون الصبوه؛ سبکسری دوران جوانی ناشی از بیکاری است.
بر این اساس میتوان گفت نحوه پوشش افراد عامل مهمی در جهت شناخت طبقه اجتماعی، زندگی فردی، میزان رفاه، سلیقه، ذوق و فرهنگ و… از جانب بسیاری از افراد به ویژه زنان، جوانان و طبقه نسبتاً مرفه جامعه است. به عبارتی زنان و جوانان بیش از هر قشری عامل دست طراحان مد بوده و هستند. از این رو سرمایهداران جهت حفظ توان اقتصادی خودساز و کارهایی تعبیه میکنند تا از طریق آن قادر به کنترل مصرف انواع محصولات از جمله پوشاک بوده و طراحی الگوهای جدید، شیوع مصرف، ترویجهای مدهای جدید را در میان این قشر از افراد جامعه تحت کنترل خود در آورند. از نظر جامعهشناسان مد اشاعه سریع کالا یا گرایش به یک رفتار در میان قشر یا قشرهایی از جامعه است که میتواند ناشی از نیازهای روانی، نقاط ضعف افراد، حس برتریطلبی، تجددخواهی، نوجویی، تنوعطلبی، میل و هوس شخصی، چشم و همچشمی، احساس کمبود، تمکن مالی و… باشد و دارای رواج ناگهانی و کمدوام است و به سرعت تغییر مییابد.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۵:۰۶ ق.ظ