چهارشنبه سوری صدای فرهنگ ما نیست
علی رزم¬آرای
گروه فرهنگی چهارشنبه ی آخرسال ! چه فرق میکند چهارشنبه آخر عمر! آتش،زردی من سرخی تو، ترق تارخ درست وسط هوس من تو.ریشه تاریخی هم دارد این سرخی من! ریشه فرهنگی هم دارد این زردی تو! زردی من از خجالت و سرخی تو از شرمندگی و سیلی مثل ( با سیلی صورت را سرخ نگه داشتن!)
صله رحم، قاشق زنی، شال انداختن، از روی آتش پریدن،تکتم گردانی، کوزه شکستن، فال گوش ایستادن و… این فقط از نگاه آذربایجان به دنیایی چهارشنبه سوری نگاه کردن است که هر سوی ایران به صدها جلوه فرهنگ و رسم دارد این چهارشنبه ی آخرسال را! اما چه شده است و این بلا از کجا نازل شده که آتش چهارشنبه سوری با آتش شیطان پرستی و خرافه و… می_سوزد و دودش به چشم خود ما می رود.
چهارشنبه مهر و اصالت شده چهارشنبه هول و هراس ، چهارشنبه احترام و صله شده چهارشنبه جرم و عذاب.
می¬توان ردیف کرد عناوین مختلف را: چهارشنبه هشدار، چهارشنبه آتش سوزی چهارشنبه بیمارستان و بخش سوختگی چهارشنبه مرگ و میر و…حالا نیم نگاهی به تاریخ و فرهنگ این چهارشنبه معروف به انواع شر و خرافه (البته شر و خرافه کرده اند ) می اندازیم.
در تاریخ و فرهنگ آذربایجان چهارشنبه های آخر سال ( ماه اسفند ) را به ترتیب با اسامی چهار عنصر طبیعی نشانه گذاری کرد ه اند که عبارتند از:
“سو چرشنبه سی”(چهارشنبه آب) ، “اود چرشنبه سی” (چهارشنبه آتش) ، “یئل چرشنبه سی”(چهارشنبه باد) و”توپراق چرشنبه سی” (چهارشنبه خاک) که به اسامی دیگری نیز مانند: “سور چرشنبه سی” (چهارشنبه سوری)، “لوطی چرشنبه سی” (چهارشنبه لوطی) معروف می باشد.
“سور” در زبان ترکی به معنای شادی، سرور و گذراندن روزگار به خوبی آورده می شود. به باور و اعتقاد نیاکان ما در تاریخ و فرهنگ آذربایجان “یئل، اود و سو”به مهمانی توپراق می روند و در معبد توپراق جمع می شوند و در ازای روزهای سخت و زمستانی که توام با قحطی و فلاکت و سختی بوده است، گرما و نور را بر اوعرضه می_دارند و الهه توپراق را به بیداری دعوت می_کنند . به گفته دکتر محمد تقی سیاهپوش در کتاب مبادی تمدن در اذربایجان، دکتر “ریبن” زمین شناس سویسی، که اعتقادات و باورهای فلوکلوریک و منطقه ای فرهنگ آذربایجان را با تغییرات مبتنی بر دوره های مختلف زمین شناسی مورد بررسی و تطبیق قرار داده، در رساله تحقیقی خود آورده است که در دوران چهارم زمین شناسی،چهار دوره عصر یخبندان بزرگ در کره زمین رخ داده است که در منطقه آذربایجان نیز از قطب شمال تا قفقاز پیش روی داشته که آخرین دوره آن حدود ۱۲هزار سال پیش پایان یافته است.در این دوران هوا بسیار سرد و تحمل ناپذیر بوده و باعث تلف شدن افراد انسانی زیادی در این منطقه شده است.
در دوران یخبندان با فرا رسیدن بهار که از سردی هوا کاسته میشده مردم با روشن کردن آتش در هر چهارشنبه اسفند ماه پیشاپیش به استقبال بهاررفته و به پایکوبی در طبیعت میپرداختند.به اعتقاد قدما،عدد چهار اصل وریشه طبیعت جاودانه است،لذا اولین چهارشنبه را منسوب به باد می دانستند واعتقاد داشتند در آن روز باد خواهد وزید،دومین چهارشنبه منسوب به خاک،سومین آتش و چهارمین آب بود که در این زمان از یخ بستن خاک کاسته میشد و زمین نفس میکشید.این چهارشنبه ها بین عموم مردم با نامهای موشتلقچی (خبرچی) کوله (کوتاه) قره (سیاه) و قزیل (چهارشنبه طلایی) نامیده می_شوند که امروزه نیز به این نام ها معروف هستند.
حالا هر قدر که تحقیق می کنم و بررسی می_کنم چهارشنبه سوری معاصر را با یادواره ی بالا نسبت دار نمی بینم و نمی دانم که فرهنگ و تاریخ بالا کجای چهارشنبه سوری معاصر گمشده است؟! اصلا ً ما یعنی نسل حاضرویا کلی تر میراث داران همان نیاکانی که در سطور گذشته از باور و اعتقاد آنها یاد شد ، کجای زمان و کجای تاریخ ایستادهایم و فرهنگ خود را نظاره می_کنیم؟!صدای ترقه شده صدای همین تاریخ و فرهنگ و یا اعتقاد غنی وعمیق! مردم آزاری شده هویت و شناسنامه نسل جوان و سوختن به آتش جهل با آتش نوید بخش نور و گرما اشتباه افتاده و…حالا می رسیم به آئین و رسوم جاری در چهارشنبه واقعی نه جاهلی! قبل از شرح آئین و رسوم مربوط به چهارشنبه سوری، اشاره به یک نکته ضروری است.
وآن اینکه آتش بازی در شب چهارشنبه سوری از زمان ناصرالدین شاه و به وسیله ی فرانسوی ها در ایران رواج پیدا کرد. در ابتدا فقط برای سرگرمی شاه این نمایش آتش بازی انجام می شد اما پس از آن، مردم هم در این سرگرمی سهیم شدند و دستور نمایش آن در میدان توپ خانه صادر شد .
مردم در این محل به تماشای آتش بازی می_ایستادند به این ترتیب اتش بازی در چهارشنبه آخر سال کم کم به شکلی که امروزه اجرا می_شود در آمد.اما رسم و رسوم این روز و یا شب معروف (در ارومیه) به ترتیب زیر است:
*فال گوش ایستادن: فال گوش ایستادن یکی از رسمهای چهارشنبه سوری است که در آن دختران جوان نیت کرده و پشت دیواری ایستاده و به سخن رهگذران گوش میدهند سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند.
*خنچه:از دیگر رسوم معتبر این شب فرستادن خنچه از منزل نوداماد به منزل نوعروس است در این خنچه معمولا ً میوه، شیرینی گلدانهای پرگل، ماهی ، خلعت و… برای خانواده عروس و خود عروس به شکل زیبا تزئین شده و فرستاده می شود.
*شال انداختن: در این شب پسران و دختران جوان به پشت بام خانه ها رفته و شال کمر خود را از پشت بامها به پایین آویزان کرده و صاحبخانه نیز به عنوان تبرک تنقلات و هدایایی را به شال آنان میبندد، اما وقتی پسری خاطرخواه دختری باشد تنقلات آن خانه را رد کرده تا اینکه سیب سرخی از طرف خانواده دختر هدیه بگیرد، گرفتن سیب سرخ نشانه رضایت آنان به این وصلت است. (در اورمیه رسم شال ساللاماق را بللی بللی اطلاق می کنند.)
*پریدن از روی آتش: دختران دم بخت در این شب هنگام پریدن از روی آتش آوازی چون “آتیل باتیل چارشنبه، بختم آچیل چارشنبه” میخوانند و با این آواز از خداوند میخواهند هر چه زودتر بخت آنها را باز شود.
*تکمگردانی: با فرا رسیدن اسفند تکمگردانها برای نوید دادن نوروز با پوشیدن لباس سنتی و به دست گرفتن سینی بزرگ که حاوی سیب، حنا، شمع، نبات،سبزه، آجیل و سکه است در کوچه و محلهها میچرخیدند و اشعاری را در ارتباط با نوروز میخواندند و با اجرای رقص محلی شادی را به مردم به ارمغان میآوردند و مردم نیز هدایایی به آنها میدادند که امروزه این مراسم در آذربایجان به “چمچه گلین” معروف است، اما اساس کار تکمگردان در روزهای نوروز و چیرگی روز بر تاریکی است.
*کوزه شکستن: مردم ارومیه پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، به صورت دسته جمعی به کنار رودخانه های اطراف شهر میروند، آتشی می سازند ( در گذشته جوانان درکنار این رودخانه ها به سوارکاریمی پرداختند) و هنگام بازگشت، زنان ظرفهایشان را از آب رودخانه پر کرده و به خانه میآورند و آب آن را به دور و برخانه میپاشند . مردم ارومیه اعتقاد دارند که با این کار، سال جدید، سالی سرشار از روشنی و زلالی و پاکی خواهد بود.
چون آب مایع حیات و نشانه ی روشنی است.کمی بیندیشم! جوان امروز ما، دختران و پسران ما با کدام یک از رسوم و باورهای فوق آشنا هستند و با آنها چهارشنبه آخرسال را جشن می گیرند نه عزا. ابراز عشق و علاقه می کند نه درخواست نفرین و آق و… هشدار که فرهنگ سنتی و تاریخی ما به آتش جهل و خرافه در حال سوختن و بلکه خاکستر شدن است.مردم سنتهایی خود را دریابید!
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۶:۰۸ ق.ظ
چهارشنبه که یک کلمه ی فارسیه!!!!!!!!!!!چرا ترکان اصیل وکهن !!!!!!کلمه ای برای چهارشنبه ندارند؟؟؟؟دقیقا این چهار چهارشنبه، چندین دهه است در باکو تبلیغ میشه از بچگی برنامه های تلویزیونشونو می بینم خنده داره جناب رزم آرا دزدی به سبک باکو!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پان ترکیستهام امثال در تبلیغ این چهار شنبه های آخر سال سنگ تموم گذاشتند با پیامکاشون ،وما ایرانیها چهارشنبه ی آخر سال داریم در تمام نقاط ایران ،نه چهار تا چهارشنبه!!!!!!!!!تبلیغ دروغهایی که از تلویزیون باکو وگوناز پخش میشه؟؟؟؟؟