چرا آخوندها برای منبر و تبلیغ دین پول می‌گیرند؟

چرا آخوندها برای منبر و تبلیغ دین پول می‌گیرند؟

محمدرضا زائری
گروه دین و زندگی: گاهی روحانی در ذهن این مخاطب کسی است که صبح تا شب بیکار و بی‌عار توی خانه لم داده و چرت می‌زند و فقط برای سخنرانی‌کردن و حرف‌زدن پول می‌گیرد!
طبیعی است که هر کسی نسبت به این تصویر موضع منفی بگیرد و از خود بپرسد در شرایطی که مردم برای یک لقمه نان مجبورند دو یا سه شیفت کار کنند و عرق بریزند و جان بکنند، آیا رواست که یک طبقه خاص اجتماعی که برکشیده انقلاب هستند مفت بخورند و خوش بگذرانند؟
این حقیقتی تلخ است که باید به آن اعتراف کرد. آری، بخشی از جامعه نسبت به روحانیت چنین تصوری دارد و ما در طی این سال‌ها نه تنها برای اصلاح این تصور کاری نکرده‌ایم بلکه به موازات فعالیت‌های تخریبی و توطئه‌های تبلیغاتی دشمن، گاه برخی در میان خودمان نیز – هر چند اندک و ناچیز – چنین بوده‌اند و با عملکرد غلط و رفتار ناشایست و کردار زشت خود باعث تشدید مشکل شده‌اند.
ما از پول دادن صاحبان مجالس به روحانی سخنران (واعظ، منبری) و مادح (روضه خوان و ذاکر) قاطعانه دفاع می‌کنیم و در مقابل، مطالبه پول و تعیین مبلغ از سوی روحانی سخنرانی و ذاکر را به شدت محکوم می‌کنیم. آن درست است و این غلط، آن رواست و این ناروا، آن ادب و معرفت و محبت صاحبان مجالس است و این بی‌ادبی و قدرناشناسی و رفتار نادرست خادمان.
وظیفه همه دین‌داران مخصوصا کسانی که رسما و علنا »روحانی« و »آخوند« شده‌اند و با پوشیدن لباس روحانیت این مسئولیت را به همه اعلام می‌کنند، این است که برای تعلیم معارف دینی بکوشند و حقایق را به گوش مردم برسانند. اموری مانند تعلیم قرآن و آموزش نماز و برپا کردن عبادات و پاسخ به پرسش‌های شرعی مردم، اقامه دین و احیای امر یعنی وظیفه است و نباید در مقابل آن تقاضای پول کرد. برگزارکننده مجلس روضه برای اقامه عزای سیدالشهدا (علیه السلام) و احیای شعائر مذهبی که طی قرن‌ها مسیر حفظ دین و ترویج مذهب بوده تلاش می‌کند و از آماده‌سازی مکان و تهیه فرش و تامین وسایل گرمایشی و سرمایشی تا پیش‌بینی نور و صوت و وسایل پذیرایی و چای و شربت و آب و نان همه را به قصد قربت و به عنوان اعتقاد دینی انجام می‌دهد. واضح است که در کنار اطلاع‌رسانی و دعوت مهمان‌ها باید برای دعوت سخنران و ذاکر و روضه‌خوان هم اقدام کند و همانطور که برای تامین بقیه موارد هزینه می‌کند به همان شکل برای دعوت سخنران نیز اقدام می‌کند و مبلغی برای تشکر از زحمت او کنار می‌گذارد. شاید اگر هزار سال پیش بود، در آن شرایط اجتماعی همین نیز ضرورت نداشت و چه بسا در آن جوامع ابتدایی و محیط‌های ساده که چند نفر دور هم جمع می‌شدند و گفت‌وگویی می‌کردند اصلا این بحث مطرح نمی‌شد.
امروز نقش ما – به عنوان روحانیت – نقش کارگری است که شرکت برای کار می‌فرستد و پاکتی که می‌گیریم فوقش مثل شیرینی و شربتی است که صاحب‌خانه برای رفع خستگی به آن کارگر می‌دهد اما تردیدی نیست که اصل مزد با صاحب کار ما یعنی مادر سادات و دختر پیامبر صدیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) است که این مجالس برای تسلای خاطر مبارکش برگزار می‌شود و انگار برپاکنندگان مجالس در واقع از ایشان تقاضا می‌کنند که کسی را برای سخنرانی و روضه‌خوانی بفرستد.
حال برای کسی که جهت انجام این وظیفه گسیل شده و قرار است حقوق خود را از صاحب کارش بگیرد قطعا تعیین مبلغ و تقاضای پول غلط است و او حق ندارد برای برپایی مجلس سخنرانی دینی رقم مشخصی را تعیین کند و درخواست پرداخت داشته باشد بلکه این صاحب مجلس است که برحسب عرف اجتماعی محیط و توان اقتصادی خود مبلغی را در نظر می‌گیرد و توی پاکت می‌گذارد و به عنوان هدیه – مثل همان لیوان آب یا شیرینی و شربت – به سخنران می‌دهد.
همین شرینی مختصر را هم البته گاهی دیده شده که برخی از سخنران‌ها و روحانیون نمی‌گیرند و بعضا حتی به بانی مجلس روضه برمی‌گردانند و یا به فقرا می‌دهند و یا مثل آن داستان معروفی که از مرحوم سیدمهدی قوام نقل شده به زن کنار خیابان سپرده‌اند تا او را از گناه و فسق بازدارند. حتی در سال‌های دور نقل شده که یکی از روحانیون فاضل قم خانه‌اش را فروخته تا برای لوله‌کشی آب روستایی هزینه کند که در آن روستا منبر می‌رفته است و روحانی بزرگوار دیگری فرش زیر پایش را و حلقه‌ی طلای زنش را فروخته تا لوازم ازدواج یکی از جوان‌های هیاتی را فراهم سازد که ماه محرم در آن هیات سخنرانی داشته است.
البته می‌شود تصور کنیم کارگری که از سوی آن شرکت خدماتی اعزام می‌شود به خاطر ضعف شخصیت و اشکال رفتاری، خودش با بی‌ادبی از صاحبخانه تقاضای شربت و شرینی کند یا آن را شرط انجام وظیفه بداند یا بالاتر از آن مثلا در صورتی که صاحبخانه این لطف را در حق او نداشت و محبت اضافه خود را از او دریغ کرد برای دفعه‌ی بعد از ادای وظیفه و انجام کار خود سر باز زند و مثلا به صاحب شرکت بگوید که من به این آدرس نمی‌روم چون دفعه‌ی قبل از من پذیرایی نکرده‌اند! در چنین صورتی قطعا صاحب شرکت عذر او را خواهد خواست و به تنبیه و بازخواست او خواهد پرداخت چنان که در برخی حکایات نقل شده از واعظان مشهور به این نکته تصریح شده که به دلیل همین گونه غفلت‌ها از توفیق‌هایی محروم شده‌اند یا در خواب مورد عتاب و گلایه‌ی اولیای دین و صاحبان اصلی این مجالس قرار گرفته‌اند و بازخواست شده‌اند که چرا به جای سرسپردگی به ولی‌نعمت خود چشم به هدیه‌ بانی مجلس داشته‌اند و ارزش کار خود را پایین آورده‌اند.در عین حال همین مبلغی هم که به عنوان هدیه داده می‌شود – جز برای سخنوران مشهور – معمولا چندان زیاد نیست و ارقامی هم که در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی ذکر می‌شود غالبا اغراق‌شده و ناشی از شایعات و مبالغه‌های عوامانه است. در این میان آنچه اهمیت دارد، وابستگی مستقیم روحانیت به مردم است و جدا بودن آنان از صاحبان قدرت و اتفاقا یکی از اسباب استقلال روحانیت شیعه همین جنبه‌ی اقتصادی است که مستقیم به خود مردم وصل است و بازخورد مردم روی کارش اثر می‌گذارد و غیر از خدا و مردم به کسی کاری ندارد.
از یک طرف خود را به خدا پاسخگو می‌داند و از او پروا می‌کند پس برای خوشایند این و آن هر نامربوطی را نمی‌گوید و از طرف دیگر باید رضایت مخاطبان را جلب کند، پس همان حرف خداپسند و درست را طوری می‌گوید که مردم بفهمند و بپسندند زیرا زندگی‌اش را اینها باید تامین کنند و این نکته‌ی درخشان در وضعیت اجتماعی روحانیت شیعه به شدت قابل دفاع است زیرا مانند روحانیت غالب ادیان و مذاهب در یک ساختار تشکیلاتی رسمی به نهادهای حاکمیتی و فرادستی متعلق نیستند که بدون اعتنا به مردم تنها به رضایت مافوق خود بیندیشند.
همه‌ نهادهای دینی در جهان پول می‌گیرند – از کشیش مسیحی تا امام جماعت ترکیه و شیخ الازهر – ولی فرق اینجاست که آخوند شیعه از مردم پول می‌گیرد و به آنها وابسته است، نه به دولت‌ها و نهادهای رسمی حاکمیتی که می‌توانند زبانش را کنترل و فکرش را هدایت کنند و به همین دلیل انتقاد قدیمی ما از بودجه‌های دولتی حمایتی حوزه علمیه و موسسات دینی همچنان به قوت خود باقی است.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایسنا ، من و شما که اگر یک روحانی بدون مطالعه حرفی بزند گلایه می‌کنیم و حق هم داریم. چرا نمی‌پذیریم که زندگی او در حد متوسط چنان تامین شود که بتواند ساعت‌ها برای تعلیم و تبیین معارف دین وقت بگذارد و مطالعه کند؟ مشکل اینجاست که غالب مردم از حجم سنگین و گستره‌ی وسیع محتوای علمی دروس حوزوی مطلع نیستند و نمی‌دانند که یک روحانی اگر بخواهد به طور صحیح و کامل مشغول درس و بحث خود باشد یابد بسیار بیشتر از سایر صنوف و گروه‌های اجتماعی کار کند و زحمت بکشد در حالی که اکثریت مطلق و غالب روحانیون از مواهب زندگی و امکانات رفاهی بهره کمتری دارند لیکن چه کنیم که در سال‌های اختر برخی اندک‌شمار از روحانیون با سوءاستفاده از موقعیت خود در لباس روحانیت کارهایی کرده‌آند که مردم را نسبت به همه‌ی روحانیون بدبین ساخته و به تبلیغات منفی و فعالیت تخربی دشمن تاثیر بخشیده است.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۴ ق.ظ

دیدگاه


+ هفت = 15