نقش عوامل فرهنگی در پیروزی انقلاب اسلامی
اعظم طیرانی
گروه فرهنگی : برخی از تحلیلگران در جمعبندی علل وعوامل پیروزی انقلاب اسلامی عقیده دارند عوامل فرهنگی، مهمترین عامل شکلگیری انقلاب اسلامی بوده است.باید به این نکته توجه کرد که علل فرهنگی تنها دلایل وقوع این انقلاب نبودهاند،بلکه جزو مهمترین دلایل بودهاند.
تأملی در مطالبات مردم در جریان مبارزات مردمی از خرداد ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ نیز نشان میدهد که در مجموع، عوامل فرهنگی بیشترین مطالبات مردم را در برگرفته است. به اعتقاد رحیم نیکبخت، هدف اصلی انقلاب، احیای فرهنگ ایرانی – اسلامی بود و رمز پیروزی انقلاب نیز در توجه به این نکته است.
برای ارزیابی نقش فرهنگ در پیروزی انقلاب اسلامی از دو دیدگاه میتوان به این موضوع پرداخت. نخست از منظر فرهنگ حاکم بر جامعه ایران، دوم فعالیتهای فرهنگی که نیروهای مذهبی برای حل نشدن در فرهنگ غربزده پهلوی انجام میدادند. یعنی از یک طرف باید فرهنگ حاکم بر جامعه را بررسی کنیم و از سویی دیگر به فرهنگی که نیروهای مذهبی و انقلابی که حضرت امام (ره) منادی آن بودند، بپردازیم.
با روی کار آمدن سلطنت پهلوی، یک شیوع انحطاط فرهنگی در ایران شروع شد و به طور گسترده تجدد وغربی شدن تبلیغ میشد که ایرانی باید از فرق سر تا نک پا غربی شود تا جایی که حتی دایره این تغییرات در حال تسری به الفبا و نوشتن هم بود که خوشبختانه موفق نشدند.
در کنار تجدد غربی، مبارزه با فرهنگ اصیل اسلامی نیز آغاز شده بود، از این رو، بحث مبارزه با حجاب اسلامی در سطح کشوروهمچنین مبارزه با جایگاه روحانیت واختیاراتی که روحانیت در اختیار داشتند، بشدت دنبال میشد. در چنین شرایطی پس از شهریور سال ۱۳۲۰ یک حرکت گسترده از سوی نیروهای مذهبی ودر رأس آنها حوزههای علمیه بویژه حوزه علمیه قم آغاز شد وجامعه روحانیت کوشیدند حرکتهای منحط غربی را در حوزه باورهای دینی پاسخ دهند.
جلساتی که با کسبه گذاشته شد و نوشته هایی که در این خصوص تدوین گردید، از فعالیتهای قابل توجه روحانیت دراین زمینه بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد نیز محمدرضا پهلوی کم کم بر اوضاع تسلط یافت ودر قالب پادشاهی دیکتاتور ظاهر شد که توانست طی ۱۵ خرداد با سرکوب مردم مؤمن وانقلابی، قدرت خود را تثبیت وپایههای حکومتش را محکم کند.
در همین دوره، تاریخ شاهد گسترش فرهنگ غربی از سوی صهیونیسم در لایههای مختلف جامعه ایران بوده است که این غربگرایی در حوزههای مختلف فرهنگی از جمله سینما،هنروموسیقی هویدا شده بود، اما در مقابل نیروهای مذهبی وجریانهای دینی نیز فعالیتهای خود را شروع کردند و توانستند کانونهایی در سطح کشورایجاد کنند.
در تاریخ انقلاب اسلامی از یک سو هیأتهای مذهبی فعال بودند و از سویی دیگر مساجد از کانونهای فرهنگی بسیار فعال در بین مردم مذهبی وانقلابی محسوب میشد وطی دوره ای که حضرت امام (ره) در تبعید بودند، شاگردان ایشان رسالت مهمی را برعهده گرفته بودند و با سخنرانیهای مختلف وبرنامههای گوناگون فرهنگی توانستند روحیه انقلابی را در بین مردم گسترش دهند که سرانجام منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد. دوره پهلوی اول، دوره سرکوب حرکتهای مذهبی ومخالفان حکومت پهلوی بود، اما طی دوره پهلوی دوم، این خشونتها تبدیل به حرکتهای نرم شد و درباریان با شیوههای نرم تر به فرهنگسازی غربی روی آوردند که در این دوره توسعه سینما ها، تئاتر،موسیقی،برپایی جشنهای مختلف از جمله جشن هنر شیراز وجشنهای دو هزار و۵۰۰ساله شاهنشاهی رواج یافت.
خاندان پهلوی از ابتدای به قدرت رسیدن در تلاش بودند فرهنگ غربی را در ایران گسترش دهند که باورهای دینی ومذهبی جامعه اولین مانع آنها محسوب میشد که از اسلام نشأت گرفته بود.بنابراین اسلام زدایی اولویت اصلی عصر پهلوی بود که مبارزه با حجاب نیزاولین گام حکومت پهلوی برای اسلام زدایی از جامعه ایران در نظر گرفته شده بود و در ادامه به موضوعات دیگرتسری پیدا کرد.
اتکای حکومت پهلوی بر این بود که روشنفکران وابسته به خود را به عرصه بیاورد، تشکیلاتی که فرح پهلوی راه اندازی کرده بود( نظیرجشنهای هنر)، نمونه ای از این فعالیتها بود. هویدا نیز تلاش میکرد با برخی از نخبگان فرهنگی آن زمان در ارتباط باشد تا گروهی را هدایت کند و از قافله عقب نماند، به همین منظور بر گروهی از چپ گرایان تمرکز داشت که توبه کرده و به دامن حکومت پهلوی پناه برده بودند، همچنین در تشکیلات ساواک از حزب توده حضور داشتند، بنابراین در امور فرهنگی( بویژه طی دهه آخر حکومت پهلوی)بیشتر گردانندههای فرهنگی حکومت عناصر چپی بودند.وقتی بحث نوسازی در سطح کشورصورت گرفت، روستاها خراب شدند و اصلاحات ارضی موجب شد روستاییان به شهرها مهاجرت کنند که این مسأله آسیبهای اجتماعی وفرهنگی متعددی برای این قشر به همراه داشت، همچنین برخی افرادی که در معرض فعالیتهای فرهنگی (دانشگاهها، مراکز علمی وفرهنگی) قرار میگرفتند، درگیر برنامههای به اصطلاح فرهنگی حکومت پهلوی میشدند ودر صورتی که اصالت خانوادگی وفرهنگی نداشتند، به راحتی در این چنبره گرفتار میشدند.
مهمترین عاملی که جامعه ایرانی را حفظ کرد و اجازه نداد جامعه در فرهنگ منحط غرب ضعیف شود، باورهای دینی وساختار مذهبی مردم ایران بود. گرچه طی دوره رضاشاه، دین با سختیهای زیادی مواجه بود ومحدودیتهای مذهبی بی شماری بر ملت ایران حاکم بود، اما با این حال مردم متدین ومذهبی ایران توانستند با استفاده از کانونهای فرهنگی مساجد وتکایا به فعالیتهای خود ادامه دهند وهمین مسأله توانست جامعه ایرانی را از انحطاط کامل نجات دهد و در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زد.
مهمترین عاملی که موجب پیروزی انقلاب اسلامی شد، باورهای دینی مردم ایران بود.
درست است که به لحاظ اقتصادی، مشکلاتی در سطح جامعه حاکم بود، اما مسایل فرهنگی تعیین کننده اصلی روند انقلاب اسلامی بود که عامل پیروزی انقلاب شد.
با توجه به تأکیدی که حضرت امام(ره) بر فعالیت فرهنگی روحانیون داشتند، تأکید میکردند که روحانیت وظیفه خود را درست انجام دهند تا جامعه را با دین و اسلام آشنا کنند و این مهم بسیار قابل توجه است، چون حضرت امام (ره) همواره اعتقاد داشتند، »اگر مردم با وظایف دینی خود آشنا شوند، اصلاح جامعه کار دشواری نخواهد بود«.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۸:۰۵ ق.ظ