نقد ساختاری وخروج موضوعی کتاب

نقد ساختاری وخروج موضوعی کتاب

گروه فرهنگی:ساختار ضعیف و خروج موضوعی دو اشکال مهم در نگارش کتاب است که ناقد با دیدن این اشکالات، می تواند کتاب را نقد کرده و پیشنهادهای اصلاحی خود را ارائه دهد.
سیدمجید نبوی: نقد ساختاری کتاب و نقد خروج موضوعی کتاب از مباحث مهم در نقد کتاب است ابتدا به بحث نقد ساختاری سپس به نقد خروج موضوع کتاب پرداخته می‌شود.
نقد ساختاری کتاب یکی از جنبه‌های مهم در نقد علمی و ادبی است و به بررسی ساختار کلی کتاب و تنظیم مفاهیم و مطالب در آن می‌پردازد. در این نوع نقد، ناقد به بررسی ترتیب و ارتباط بین موضوعات، بخش‌ها، و فصول کتاب می‌پردازد. برای انجام نقد ساختاری کتاب، توجه به مباحث زیر ضروری است.
تیترها و محتوای کتاب: باید تیترهای کتاب منعکس کننده محتوای کتاب بوده و خلاصه‌ای از موضوعات اصلی کتاب باشند. باید تیترها درست و مناسب انتخاب شده باشند بدون اینکه نیاز به تغییر یا بهبود داشته باشند.
ترتیب بخش‌ها و فصول: بایدترتیب بخش‌ها و فصول منطقی باشد. ترتیبی که موضوعات در کتاب ارائه شده، باید به خواننده کمک کند تا مطالب را به شکل منطقی و تدریجی درک کند. تیترها باید به قدری دقیق باشند که نتوان هیچ یک از بخش‌ها و فصول را حذف یا ترتیب آن‌ها را تغییر داد. همچنین باید بین بخش‌ها و ترتیب موضوعات ارتباطی منطقی وجود داشته باشد تا درک مناسبی از جریان ایده‌ها و مفاهیم برای مخاطب ایجاد شود.
اضافه کردن تیترها و بحث‌های جدید: بحث باید به گونه‌ای دقیق باشد که نیازی به اضافه کردن تیترها و بحث‌های جدیدی(به خاطر ضعف کتاب) نباشد.
همپوشانی و تداخل موضوعات: نباید برخی از تیترها و بحث‌ها با یکدیگر همپوشانی داشته باشد؛ چراکه همپوشانی موضوعات، نشانه ضعف نویسنده است و باید از آن پرهیز شود.
سوالات زیر در یافتن اشکالات ساختاری یک کتاب بسیار کمک کننده است:
آیا ترتیب و توالی فصل‌ها و عناوین منطقی و مناسب است؟ آیا خواننده را مرحله به مرحله به سمت اهداف کتاب هدایت می‌کند؟
آیا عناوین انتخاب شده برای هر فصل و زیرعنوان، مناسب و گویای محتوا هستند؟
آیا سلسله مراتب و ساختار درون هر فصل رعایت شده است؟ آیا زیرعناوین به درستی ذیل عنوان اصلی قرار گرفته‌اند؟
آیا تکرار و همپوشانی غیرضروری مطالب در فصل‌ها و عناوین مختلف وجود دارد؟
آیا می‌توان با حذف یا ادغام برخی عناوین، ساختار کتاب را منسجم‌تر و دقیق‌تر کرد؟
آیا مطالبی وجود دارند که بهتر است به صورت عنوان جداگانه مطرح شوند؟ آیا عناوین کافی و کامل هستند؟
در نهایت باید گفت که نقد ساختاری کتاب می‌تواند به بهبود ساختار و سازماندهی یک اثر علمی یا ادبی کمک کند.
نقد خروج موضوعی کتاب
منظور از خروج موضوعی، خارج شدن نویسنده از بحث اصلی و پرداختن به حواشی بی ارتباط است به عبارت دیگر بی‌ارتباطی یا ارتباط کم مباحث با عنوان اصلی یا عنوان‌های فرعی می تواند خروج موضوعی محسوب شود و ناقد بخاطر این نوع عملکرد نویسنده، کتاب را نقد کند. یعنی ناقد در این نوع نقد به تمرکز و انتقال هدف کتاب پرداخته و اگر موضوعات بی‌ارتباطی وجود داشته باشند، آن‌ها را شناسایی و ارزیابی می‌کند. در این رابطه، باید به موارد زیر توجه کرد:
ارتباط موضوعی: باید محتوای کتاب به درستی با تیترهای اصلی یا تیترهای فرعی مرتبط باشند؛ ناقد باید بررسی کند که آیا موضوعات مطرح شده در کتاب واقعاً با تیترها و موضوعات اصلی کتاب مرتبط و منطبق هستند یا خیر؟
اطاله کلام وکم شدن قوت کتاب: مباحث بی‌ارتباط باعث اطاله کلام می‌شود و قوت کتاب و عمق بحث را کاهش می دهد. اگر بخش‌هایی از کتاب بی‌ارتباط به موضوع اصلی باشند و به توسعه بی‌هدف کتاب منجر می‌شوند، باید توسط ناقد شناسایی و معرفی شوند.
تمرکز بر موضوع اصلی: کتاب باید بر موضوع اصلی و تیترهای فرعی تمرکز داشته باشد اینگونه کتاب‌ها برای خواننده مفید‌تر هستند.
سوالات زیر برای تشخیص خروج موضوعی بسیار راهگشا است:
۱٫ آیا تمام مطالب و بحث‌های مطرح شده در هر فصل، با عنوان آن فصل ارتباط منطقی دارند؟ یا اینکه مطالبی وجود دارند که ارتباط چندانی با عنوان فصل ندارند؟
۲٫ آیا مطالب اضافی و بی‌ربطی وجود دارند که موجب پراکندگی و دور شدن از موضوع اصلی شده باشند؟
۳٫ آیا پرش‌های موضوعی وجود دارد که ارتباط منطقی میان مباحث مختلف در سرتاسر کتاب را کم کند؟
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایبنا،درنهایت باید گفت که ساختار ضعیف و خروج موضوعی دو اشکال مهم در نگارش کتاب است که ناقد با دیدن این اشکالات، می تواند کتاب را نقد کرده و پیشنهادهای اصلاحی خود را ارائه دهد.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۸:۰۷ ق.ظ

دیدگاه


− 8 = یک