موسیقی خیابانی به مثابه موسیقی شهر

موسیقی خیابانی به مثابه موسیقی شهر

گروه فرهنگی:گپ و گفت با نوازندگان خیابانی نشان می‌دهد اجرای موسیقی در خیابان برای هرکدام از گروه‌ها و نوازنده‌ها معنایی دارد. اما فارغ از این معنا بسیاری از نوازندگان خیابانی به‌خودی‌خود به یک جاذبه گردشگری تبدیل‌شده‌اند و پاتوق‌هایشان به خاطر ایجاد فضایی آهنگین بهانه‌ای برای رفت‌وآمد و رونق خیابان می‌شود.
در اوج شلوغی و امتداد مردم سرگردان حرکت می‌کنم، در اوج شلوغی به عابران نگاه می‌کنم، هرکسی به‌نوعی درگیر مشغله‌های فکری خود در حال عبور است بیشتر دقت می‌کنم، همه عابران او را نادیده می‌گیرند، بدون توجه به هنرنمایی وی هر فرد بابی اعتنایی از کنار او عبور می‌کنند، انگار فردی در حالی تکدی گری است، اما او بدون توجه به بی‌اعتنایی عابران در حال نواختن است، در دستگاه شور می‌نوازد و همین امر باعث شده فضای خشن شهری، لطافتی به خود بگیرد و در میان صدای بوق‌های مکرر ماشین‌ها و هیاهوی نت موسیقی زیبا و دل‌نشین حاکم باشد، اما غافل از ذره‌ای توجه به این هنر و هنرنمایی که باعث دلگرمی فرد نوازنده شود.برایم عجیب است، چرا مردم در قبال این هنرشان مبلغی نمی‌دهند، با علی یکی از نوازنده‌های سه‌تار وارد صحبت می‌شوم از او می‌پرسم چه شد که تصمیم گرفتی در خیابان اقدام به این کارکنی؟ در پاسخ می‌گوید قطعاً به خاطر کسب درآمد!از او می‌پرسم پس کاسبی و بازار نواختن موسیقی در این شهر همچون شهرهای دیگر کشور خوب است، با لبخندی تلخ نگاهش را از برمی‌دارد و می‌گوید کجای کاری؟ اینجا برای هنر هیچ ارزش قائل نیستند و مردم ما را به‌عنوان متکدی حرفه‌ای می‌پندارند.از او می‌پرسم روزانه چقدر از نواختن موسیقی در خیابان درمی درآوری؟ پاسخ می‌دهد خیلی خوش‌شانس باشیم بین ۴۰الی ۵۰هزار تومان، می‌گویم یعنی به خاطر این مبلغ حاضر کارکنی؟ در پاسخ می‌گوید چه‌کار کنم تنها هنر و مهارتم این است، بهتر از این نیست که بخواهم هزینه سیگارم را از پدر و مادرم دریافت کنم.علی را با دوستش به حال خود رها می‌کنم از برخی از عابران به‌صورت تصادفی می‌پرسم که چرا هزینه‌ای بابت اجرای موسیقی به این افراد نمی‌پردازند؟ نظرات جالب است، یکی می‌گوید این‌ها متکدی هستند، دیگری آن‌ها را به جرم اعتیاد و رانده شدن از خانه متهم می‌کند و خنده‌دارتر از همه برخی می‌گویند مگر باید پول داد؟
تاریخچه موسیقی خیابانی
سید محمد الحسینی، جامعه‌شناس فرهنگی بابیان اینکه نباید این بی‌اعتنایی را به‌پای بی‌علاقگی مردم به موسیقی گذاشت می‌گوید: درگذشته اجرای خیابانی به نوازندگی‌های مبتدیانه‌ای برمی‌گشت که برای دریافت پول از عابران اختصاص داشت اما حالا ابعاد گسترده‌تری پیداکرده است. اکنون از پله‌های برقی ایستگاه‌های مترو که پایین می‌روید، گاهی با گروه نوازی‌هایی برخورد می‌کنید که کمی از دنیای غیرحرفه‌ای گونه فاصله‌دارند و البته در فراسوی مرزها باکارهای سرگرم‌کننده دیگری مانند شعبده‌بازی و رقص نیز همراه می‌شوند. هنوز که هنوز است موسیقی خیابانی برای فعالان جدی عرصه موسیقی در ایران جایگاه تعریف‌شده‌ای ندارد و کمتر هنرمندی را می‌توان یافت که به‌صورت کاملاً حرفه‌ای برای این موضوع، وقت بگذارد.وی ادامه می‌دهد: موسیقی خیابانی یعنی مردم بدون هیچ اجباری برای پرداخت پول، شنونده موسیقی باشند. هرروز جمعیت کثیری از مردم ایران در پاساژها، چهارراه‌ها، پارک‌ها و درمجموع مکان‌های عمومی حضور دارند و موسیقی خیابانی می‌تواند خستگی مردم را از تن به درکند. با پرداخت پول توسط مردم عابر و رهگذر به موزیسین‌های خیابانی، درواقع هم به موزیسین کمک می‌شود و هم شهروندان از موسیقی لذت می‌برند. از طرف دیگر شهر، عناصری در خود دارد که هر یک نقشی را ایفا می‌کنند.
تعالی هنر یا تکدی‌گری؟
این جامعه‌شناس فرهنگی تصریح می‌کند: موسیقی خیابانی که بنا بر تعریف من، »موسیقی شهر« نام دارد از عناصر زیبای تشکیل‌دهنده کلی به نام شهر است. از سوی دیگر ایران دارای موسیقی غنی و عمیقی است. البته حضور نوازندگانی که به ژانرهای غیر ایرانی نیز علاقه دارند به جذابیت چند برابر موسیقی خیابانی کمک شایانی می‌کند من به‌عنوان علاقه‌مند به موسیقی ایرانی، با شنیدن صدای ساز از یک نوازنده خیابانی احساس شور و شعف می‌کنم. به‌شخصه با چند نوازنده بسیار خوب خیابانی مواجه شده‌ام. برخی از آن‌ها می‌خواهند موسیقی را وارد حوزه عمومی کنند و دوست دارند برای افرادی که ممکن است در سال حتی یک‌بار هم در سالن‌های کنسرت حضور پیدا نکنند به اجرای برنامه بپردازند.وی اضافه می‌کند: مشکلات موسیقی خیابانی از چند جنبه قابل‌بررسی است یکی از مهم‌ترین جنبه‌ها بحث فرهنگی و نگاه جامعه به این نوع پدیده هنری است، چراکه به‌طورکلی مردم ما عادت زیادی به شنیدن موسیقی بدون خواننده ندارند و ازاین‌رو خیلی این نوع موسیقی شایع و پذیرفتنی نیست به‌خصوص اینکه بنا به شرایط اجراکنندگان مجبور هستند بدون داشتن هیچ جایگاه ثابت و مشخصی به اجرا در نقاط مختلف شهر بپردازند که این خود موجب نزول نگاه و بینش مردم به آن‌ها و جایگاه موسیقی خیابانی شده است.الحسینی ادامه می‌دهد: بحث دیگر در ارتباط با موانع مشکلات موسیقی خیابانی مربوط می‌شود به متولیان حقوقی و حقیقی در سطح شهر که در ابتدا این وظیفه برخورد با موسیقی خیابانی و اعضای آن بر عهده پلیس بود و بعدتر در طول زمان وظیفه برخورد با گروه‌های موسیقی خیابانی از پلیس به شهرداری واگذار شد و اعضای این گروه‌ها به‌مانند متکدیان و دست‌فروشان خیابانی به‌عنوان سد معبر مجرم شناخته می‌شدند و مأموران شهرداری در بیشتر اوقات به توقیف سازهای آن افراد می‌پرداختند که اعضا مجبور بودند برای دریافت ادوات موسیقی خود به شهرداری مراجعه کنند.
دلیل نگرش تکدی‌گری به موسیقی خیابانی
وی می‌گوید: درباره ارتباط با بحث تکدی‌گری و نگاه عموم جامعه باید گفت که این شکل از موسیقی در همه جای دنیا به همین شکل اجرا می‌شود اما نباید میان افرادی که در چهارراه‌ها و داخل اتوبوس‌ها با سازهای قدیمی‌تر می‌خوانند و می‌نوازند و افرادی که در مناطق پرجمعیت‌تر در گوشه و کناری به‌طور جمعی موسیقی می‌نوازند تفاوت قائل شد، چراکه دسته اول بیشتر به متکدیان شباهت دارند (که البته به نظر بنده به کار بردن این واژه برای آنان نیز صحیح نیست) اما تفاوت قائل بودن میان این دودسته می‌بایست در افکار عمومی فاصله‌گذاری شود. در پژوهش‌های میدانی که من انجام دادم، بیشتر گروه‌های موسیقی خیابانی برای امرارمعاش و مشکلات مالی به این حرفه مشغول بودند و تنها تعداد کمی از افراد به جهت کنش گری و فعالیت فرهنگی و هنری به نواختن موسیقی در خیابان اقدام می‌ورزیدند.به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایمنا،این جامعه‌شناسی فرهنگی اظهار می‌کند: درهرصورت نگاه مردم شاید به خاطر اینکه این افراد به جهت انجام پرفورمنس خود پول دریافت می‌کنند، شبیه متکدیان تلقی می‌شود ولی همچنان که در اوایل بحث گفتم این نگاه روبه نزول و افول است و فرهنگ شنیدن موسیقی در خیابان و در کنار و همراه هم‌وطنان به جهت تغییر ذائقه باحال و احوال افراد مورد استقبال بیشتر مردم قرارگرفته است.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۴ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۸:۴۳ ق.ظ

دیدگاه


+ 4 = شش