مشکلات شهرنشینی و دگرگونی الگوی فرهنگی زنان
گروه فرهنگی: اگر چه این روزها پیچیدگی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی زندگی شهری ضرورت اشتغال زنان را ایجاب میکند، اما باید بدانیم که از قرنها پیش نیز زنان علاوه بر خانهداری و ایفای نقش مادری و همسری در خانواده در کارهای کشاورزی و دامپروری به همسرانشان کمک میکردند.
رفته رفته و با گذر زمان بافندگی و فرشبافی نیز به عنوان شغلی که درآمدی از آن کسب میشد، به زندگی زنان ایرانی وارد شد.
با این حال این مشاغل ساعت کاری مشخصی نداشت و معمولا زنان خانهدار بین اوقات بیکاری و پس از رسیدگی به امور خانه و آشپزی و رفت و روب ساعتهایی را هم به صنایع دستیشان مانند قالیبافی، حصیربافی، دوختودوز، کوزهگری و غیره اختصاص میدادند.
بنابراین موضوع اشتغال زنان اتفاقی تازه و جدید نیست و حتی در جوامع ابتدایی نیز زنان در کنار خانهداری با کشاورزی، دامپروری صنایعدستی و مشاغلی از این دست کسبوکار کردهاند؛ اما شاید حضور جدی زنان در عرصههای مختلف شغلی و کسب جایگاههایی فراتر از مشاغل سنتی و آبا و اجدادی به دوران قاجار بازگردد.
در این دوران با تأسیس بانکها و کارخانهها و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف مشاغل کمکم زنان نیز وارد عرصههای شغلی متفاوتتری نسبت به قبل شدند. این روند در دوران پهلوی اول و دوم نیز کمی پیشرفتهتر شد به طوری که در سال ۱۳۵۵ نرخ مشارکت نیروی کار زن به ۱۳درصد رسید.
پس از انقلاب باشکوه اسلامی نگاه ویژه و سخنرانیهای امامخمینی(ره) درباره جایگاه زنان در کشور باعث شد که دیدگاه مردم نیز نسبت به حضور زنان در عرصههای مختلف شغلی تغییر کند.
با این حال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران این وضع را در سراشیبی نزول قرار داد؛ چرا که تحریمهای اقتصادی و بستهشدن بسیاری از کارخانهها و توقف تولید در کنار بحران جنگ باعث شد همان تفکر سنتی که مرد باید نانآور خانه باشد و زن باید در این شرایط کانون خانوادهاش را حفظ کند به جامعه برگردد. با این حال با پایانیافتن جنگ و اصلاح قانون اساسی و تغییر نظام پارلمانی به ریاستجمهوری دولتهای مختلف تلاشها و سیاستهای مختلفی را برای اشتغال و حضور زنان در عرصههای مختلف شغلی ایجاد کردند. اگر چه سهم زنان شاغل در طول این دوران چندان رقم بالایی نیست، اما شاید یکی از اصلیترین دلایل این موضوع همان نگاه و تفکرات سنتی و فرهنگی به جایگاه زنان بهخصوص از نوع متاهلش باشد. نگاهی که در برخی از شرایط مدرنیته را پذیرفته و در برخی از مواقع در تقابل با آن جنگیده است.
در کل تاریخ بشریت هم که کنکاش کنیم »خانهداری« را نمیتوان از زنان ایرانی گرفت. زنان امروزی جامعه در هر پست و مقام و جایگاه شغلی که باشند، شغل مقدسی نیز در خانهشان دارند. »خانهداری« شغلی بدون ساعت کاری و دستمزدِ همه زنان متاهلی است که تا کانون خانوادگیشان پا برجاست استعفایی هم در کار نیست.
این روزها میل به شاغلشدن و استقلال مالی و حضور در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در زنان افزایش پیدا کرده و همین هم شده که نگاههای مختلف جایگاهِ زنانه زنان شاغل را در تناقض با کانون خانواده میدانند.
از سال پیش که لایحه کاهش ساعت کاری زنان با امضای رئیسجمهوری در مجلس به تصویب رسید، موافقان و مخالفان زیادی در اینباره اظهارنظر کردهاند؛ لایحهای که کلیات آن قصد داشت در جهت حمایت از زنان متاهلی که مسئولیت اداره کانون خانواده را دارند، از ساعت کاری زنان شاغل بکاهد؛ اما پس از فرازونشیبهای طولانی سال گذشته با شرایط خاص تصویب و به دستگاهها ابلاغ شد.
این ماده زنان شاغلی که فرزند زیر ۷ سال همسر یا فرزند معلول و مبتلا به بیماریهای خاص یا صعبالعلاج دارند را از زنان عادی تفکیک کرد؛ اما این قانون به دلایل مختلف اجرایی نمیشود. حالا بیش از ۹ ماه از قانونیشدن لایحهای که ساعت کاری زنان شاغل را از ۴۴ ساعت کار در هفته به ۳۶ ساعت تقلیل داد، میگذرد؛ اما به دلایل مختلف اجرا نمیشود.یکی از راهکارهایی که در ارتباط با این موضوع وجود دارد، این است که ساعت کاری بانوان را به ۴ ساعت کاهش دهیم تا علاوه بر اینکه از ظرفیت دانش و تفکر وی در امور اجتماعی استفاده شود، بتوانند مدیریت خانه و خانواده را هم برعهده بگیرند و این نقش را به خوبی اجرایی کنند.
تفاوت دیدگاهها و تقابل مشارکت اقتصادی و نقش زنان در خانه و محل کار مسأله چالشبرانگیزی است. آیا باید برای رفع آسیبهای اجتماعی و تقویت بنیان خانواده نقش زنان را در عرصههای شغلی کمرنگ کرد یا اینکه آسیبها را نباید به نقش زنان متاهل نسبت داد و برای کاهش آن شرایط شغلیشان را عوض کرد؟! در حالی که آمارهای مختلف نشان میدهد که مردان نسبت به زنان شانس بالاتری برای استخدام دارند؛ آیا کاهش ساعت اداری زنان فرصتهای شغلی آنها را از بین میبرد؟
با توجه به دیدگاههای مختلفی که نسبت به نقش و جایگاه زنان در عرصههای مختلف وجود دارد، امروز در صفحه »یک پرسش چند پاسخ« با کارشناسان در رابطه با »کاهش ساعت اداری« زنان متاهل با طیبه سیاووشی شاهعنایتی، نماینده کمیسیون فرهنگی مجلس، جبار کوچکی نژاد نماینده کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و دکترمحمد امین قانعیراد، جامعهشناس و رئیس سابق انجمن جامعهشناسی کشور گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.دکترمحمد امین قانعیراد، جامعهشناس و رئیس سابق انجمن جامعهشناسی کشور| شاید اگر آمار دقیقی در رابطه با سوابق کاری مردان و زنان منتشر شود، به وضوح تفاوت فاحش سوابق و سالهای کاری آنها را ببینیم. کمتر از دو دهه است که زنان ایرانی نیز پابهپای مردان وارد فعالیتهای اقتصادی و حتی مشاغل سخت شدهاند. بنابراین به دستآوردن چنین جایگاهی برای زنان کشور یک اتفاق بزرگ است. همین هم شده که تحلیلگران موضوع کاهش ساعت کاری زنان را به صلاح آنها نمیدانند، چراکه معتقدند جامعه مردانه کشور از این فرصت استفاده کرده و به سرعت جایگزین آنها در مشاغل مختلف خواهد شد. دکترمحمد امین قانعیراد جامعهشناس برجسته ایران با تحلیل موضوع کاهش ساعت کاری زنان میگوید: »در همه دنیا برای زنان شاغل در وضع زایمان و پس از آن امتیازاتی قایل میشوند اما فراتر از این، چیز دیگری نیست. به همین دلیل این قانون شاید بتواند برای زنان سرپرست خانوار یا مشمول این طرح مورد استفاده قرار بگیرد اما بهطورکلی نمیتوان همه زنان شاغل را مشمول چنین قانونی کرد.«
قانعیراد معتقد است که وقتی این روزها بحث فرصتها و حقوق برابر زن و مرد مطرح است باید قبول کرد که این همسانی باید در محیط کاری و شغلی هم وجود داشته باشد و در اینباره میافزاید: »بحث کاهش ساعت کاری زنان تنها به دلیل نقش مهم آنها در خانواده است، وگرنه زنان شاغل نقش پررنگی نیز در محیط کار و اجتماع دارند. با این حال، به نظر من اگرچه نقش همسری و مادری نقش مهمی در خانواده است اما جدا از انجام وظایف زنانه و کارهای مربوط به اداره امور خانه، نقش زن و مرد برای تربیت فرزندانشان مکمل یکدیگر است. به این معنی که حضور مرد و پدر خانواده هم برای انسجام بنیان خانواده به اندازه زن مهم است.«
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۵:۰۹ ق.ظ