لزوم بازنگری در استراتژیهای کنترل هویتهای اجتماعی در ایران
علی پژوهش
گروه فرهنگی: یک جامعه شناس گفت: باید استراتژیهای کنترل هویتهای اجتماعی در ایران را مورد بازنگری قرار داد و سه بعد »ایرانی، اسلامی و مدرن بودن« را در ساخت هویت ایرانی و اسلامی به یک میزان شریک دانست.
سیصد و هشتاد و یکمین نشست تخصصی کارشناسی جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی و اندیشکده فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا ، باحضور دکتر »زین العابدین جعفری« و موضوع »مدرنیته و هویت جدید جوان ایرانی در یک سده اخیر« برگزار شد، وی در ابتدای این نشست عنوان کرد: ضرورتهای دنیای امروز و فراگیر شدن مدرنیته سبب میشود تا بپذیریم باید نسبت میان مدرنیته و هویت را برای خود و جامعه ترسیم کنیم. برخی معنقدند که هویت یک پدیده ایستا و غیرقابل تغییر است اما واقعیت زیادی با نظر آنها دارد؛ چرا که بررسی مفهوم هویت در دوره های اخیر نشان میدهد هویت را باید پدیدهای پویا و در معرض تغییر در نظر گرفت. شناخت این نسبت برای ایران اسلامی که همواره در معرض تهدیدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و … دشمنان قرار دارد، اهمیتی دوچندان دارد بنابراین اکنون ضرورت دارد که موقعیت فعلی کشور خود در جامعه جهانی را بشناسیم به همین جهت در ابتدا دو مفهوم مدرنتیه و هویت را تعریف میکنیم سپس نسبت آنها با یکدیگر را مشخص خواهیم کرد.
مدرنیته ارمغان رنسانس اروپایی است
جعفری در ادامه گفت: مدرنیته در واقع ارمغان بزرگ دوران رنسانس در اروپا است. این مفهوم نخستین بار در قرنهای شانزدهم، هفدهم و هجدهم میلادی که معروف به عصر روشنگری و غلبه عقلانیت، نگاه فلسفی و علمی بر دیدگاههای سنتی و دینی کلیسا هستند، میان اروپاییها فراگیر شد. ویژگیهای عصر جکمرانی کلیسا و چالشهایی که برای مردم اروپا به وجود آمده بود سبب شد تا امکان تثبیت خود را نیز بین آنها به دست بیاورد. انقلاب روسیه و اصلاحات سیاسی و اجتماعی این کشور همینطور انقلاب صنعتی انگلستان مسیر تکامل این مفهوم را در جهان هموار کرد. مدرنیته عناصر بسیار مهمی را در بر میگیرد، این مفهوم دگرگونیهای فنون تمدنی را در بر میگیرد به علاوه مدرنتیه آگاهی ذهنی و جهانبینی افراد را در دنیای جدید تحت تأثیر قرار میدهد و زندگی اجتماعی مردم تا حد زیادی متحول میشود اما باید دانست که مهمترین عناصر مدرنیته »خردگرایی«، »حاکمیت عقلانیت« و »اصالت فرد« هستند. مدرنتیه »اصالت جمع« و »انسان محوری« را جایگزین »کلیسا محوری« و »خدا محوری« کرد. رکن دیگر این مفهوم »سکولاریسم«است که در اصطلاح»کاهش نفوذ اجتماعی دین«را دنبال میکند که ماحصل آن همان جدایی نهاد دین از سیاست است.
هویت مفهومی وابسته به ارتباطات اجتماعی است که تفاوتها و شباهتها را در بر میگیرد
وی خاطرنشان کرد: هویت را باید در دو سطح »فردی« و »اجتماعی« بررسی کرد. هویت فردی نشان دهنده چگونگی تمایز انسان از همنوعان خود است، روانشناسها یکی از گروههای مرجعی هستند که امکان کمک به افراد برای شناخت هویت فردی خود را دارند. هویت جمعی، مفهومی متفاوت از نوع فردی این واژه است، هویت جمعی در حقیقت به بررسی ویژگیهایی میپردازد که یک فرد به وسیله آن امکان همذاتپنداری با گروههای انسانی دیگر را پیدا میکند تا بتواند عضوی از این گروههای اجتماعی شود، نکته دیگری که هویت جمعی را بر اساس آن باید بررسی کرد، وجوه تمایزی است که فردی با عضویت در یک گروه در مقایسه با اعضای گروههای دیگر پیدا میکند بنابراین هویت بخصوص در مفهوم اجتماعی خود، پدیدهای دو وجهی است، »شباهتها« که ویژگیهای مشترک فرد با اعضای یک گروه اجتماعی را بررسی میکند تا نشان دهد بر اساس چه علتهای میتواند در آن گروه فعلیت کند و وجه تمایز وی در صورت عضویت در این گروه با سایرین چیست اما»تفاوت های فردی« مؤلفه دیگری است که در مقوله هویت مورد بررسی قرار میگیرد به همین جهت هویت را باید مفهومی دو وجهی دانست که وابسته به ارتباطات اجتماعی است و به طور همزمان شامل تفاوتها و شباهتها میشود.
هویت ملی مهمترین رکن هویت اجتماعی است
این کارشناس در ادامه عنوان کرد: بر اساس نظر قاطبه کارشناسان »هویت ملی« به عنوان مهمترین رکن از هویت اجتماعی شناخته میشود که رتبه اول در سلسله مراتب هویتی را دارا است، بر اساس آرای اندیشمندان این حوزه سلسله مراتب هویت انسانی شامل انواع دوستانه، خانوادگی، هویت گروههای خاص، هویت کاری، هویت قومی و … است که بر اساس آن افراد، کشورها و جوامع مختلف استقلال خود از دیگر انسانها، سرزمینها و جوامع را تعریف میکنند و به عنوان یک ملیت مستقل در جهان شناخته میشوند، البته به زعم بنده گاهی هویت دینی این تعریف را نقض میکند، بر همین اساس میتوان ادعا کرد که »هویت دینی« یکی از ارکان »هویت ملی« است.وی افزود: بر اساس مطالعات کارشناسی »هویت ملی« در دوران مدرنیته بر اساس مدل حاکمیتی»دولت ملت« شکل میگیرد که اداره جامعه در آن بر مبنای اصالت بخشیدن به ارائه خدمات رفاهی به افراد، حقوق شهروندی و نظامهای دموکراتیک صورت میپذیرد اما مبنای شکلگیری هویت ملی در کشورهایی با سبقه تاریخی طولانی متفاوت از سرزمینهای درگیر مدرنیته است، ایران، چین، هندوستان از جمله این کشورها هستند که هویت ملی آنها بر اساس پیشینه غنی و فرهنگی که دارند برای جهان تعریف میشود. مبدأ هویت تاریخی سرزمین ایران به طور تقریبی مربوط به دوره حکومت هخامنشیان است که در دوره کسرایان ساسانی تکامل پیدا میکند و هویت اصیل ایرانی را شکل میدهد همانطور که در شاهنامه فردوسی هم به آن اشاره شده است، ایرانیان بر اساس همین هویت تاریخی خود را متمایز از سایر ملتها میدانند..
هویت بر اساس رابطه دیالیکتیکی میان مردم و مسئولان اجرایی کشور قابل تعریف است
این جامعهشناس در ادامه عنوان کرد: دوره زمامداری دولتهای نهم و دهم در نظام جمهوری اسلامی مصادف با “بازگشت به آرمان های انقلابی“ است که با شعار عدالت گرایی تلاش میکند تا بار دیگر به زعم خود آرمان های انقلابی و اسلامی را احیاء کند، هرچند که همین دولت در دوره دوم مدیریت خود چالشهای متعددی برای کشور دوره بعدی مصادف با مدیریت کشور توسط حسن روحانی به عنوان ریاست جمهوری و دولت وی است به نظر میآمد که این دولت تلاش میکند به رغم وجود تحریمهای بینالمللی به بازسازی »هویت ایرانی و اسلامی« بپردازد. بسیاری متعجب هستند که ایران چطور علیرغم روابط بین المللی بسیار شکننده خود با دنیا، یک هویت واحد ملی با دارا بودن تمام شاخصههای ایرانی، اسلامی و مدرنیته ایجاد کرده است. موارد متعددی در جهان وجود دارد که برخی از ملتها بر اثر مواجهه با مشکلات، هویت ملی متفاوتی پیدا میکنند، مانند کشور مصر که پس از ورود اسلام به این سرزمین به مرور ساختار گفتاری و قومیتی متفاوتی پیدا میکند تا جایی که اکنون این کشور به عنوان سرزمینی عرب زبان در جهان شناخته شود، این در حالی است که ایرانی ها در طول تاریخ علیرغم یورشهای متعدد دشمنان به خاک خود، تسلیم بیگانه نشدهاند و همچنان هویت تاریخی خود را حفظ کند کردهاند، امروز باید راهکارهای ایجاد هویت نوین ایرانی اسلامی در کشور شناسایی شود تا در آینده نزدیک با چالشی جدی در جهان مواجه نشویم، واقعیت این است که توجه به یک بعد موفقیتی برای کشور در پی نخواهد داشت همانطور که سیاست های هویت سازی در دوره پهلوی با تکیه بر یک رکن باستان گرایی موفق نبود، در دوره زعامت جمهوری اسلامی نیز در صورت اتکاء صرف به مسائل دینی موفق عمل نخواهد کرد. باید به این نکته توجه داشت که هویت در مدرنیته متأخر به طور کامل سیال است و فقط از طریق رابطه دیالکتیکی (گفتگومحور) بین مردم و نهادها که متولی فرهنگ کشور هستند قابل دستیابی و بازسازی است.
سه رکن ایرانی، اسلامی و مدرن بودن باید در ساخت هویت ایرانی مورد توجه باشد
جعفری در خاتمه تصریح کرد: مردم به صورت فردی و بدون کمک حکومت امکان تولید هویت و فرهنگ خاص خود در دوران مدرنیته را ندارند، آنها بدون کمک حاکمیت نمیتوانند وجوه تمایز بین خود و ملتهای دیگر را مشخص کنند از سوی دیگر حکومت نیز این امکان را ندارد که صرف در اختیار داشتن ابزار قدرت، هویت مدنظر خود را برای مردم ایجاد کند. به گزارش آراز آذربایجان به نقل از مهر، علیرغم جایگاه جهانی شدن در دنیای امروز و تلاش آن برای یکسان سازی فرهنگی جهان اما خرده فرهنگها به سادگی حاضر به تسلیم در مقابل این پدیده نیستند، آنها این امکان را دارند تا نقش بزرگی در اجرای پروژه جهانی شدن و جهانی سازی ایفا کنند بنابراین به طور حتم باید استراتژیهای کنترل هویتهای اجتماعی در ایران را مورد بازنگری قرار داد و سه بعد »ایرانی، اسلامی و مدرن بودن« را در ساخت هویت ایرانی و اسلامی به یک میزان شریک دانست.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۱ ق.ظ