لالایی ها؛ نغمه‌های آسمانی به زبان مادری

لالایی ها؛ نغمه‌های آسمانی  به زبان مادری

علی رزم‌آرای
گروه فرهنگی: لالایی‎ها در کنار متل‎ها، منظومه‎ها، ترانه‎های فولکلوریک کودکانه و … یکی از گونه‎های منظوم ادبیات کودکانه هستند که از سرچشمه‎ عاطفه، احساس و مهر مادر جوشیده‎اند.
مخاطبان اصلی لالایی‌ها کودکانند. لالایی‎ها، هم زمان نمود شعر، موسیقی و رقص بوده و این سه را هم زمان به اجرا در می‎آورند. موارد زیر را می‎توان از مضامین اغلب لالایی‎های در فولکلور زبان ترکی آذربایجانی برشمرد:آرزوها و آرمان‎های مادرانه همچون بزرگ شدن، علم آموختن، قرآن خواندن و همسر گزیدن فرزند، بازگشت پدر از سفر، بیان دردها، رنج‎ها و خستگی‎های مادر، تشبیه کودک به گل‎های گوناگون و دعوت کودک به خواب.لالایی‌ها در کنار متل‌ها، منظومه‌ها و ترانه‌های عامیانه که برای کودکان ساخته شده‌اند، یکی از گونه‌های منظوم ادبیات کودکانه هستند.
لالایی¬ها، نخستین گام تجربی کودک برای آشنایی با شعر و موسیقی هستند. منشاء تاریخی لالایی‌ها به زمان‌های بسیار دور باز می‌گردد، اگر بگوییم که همزاد بشرند یاوه نگفته‎ایم. حقیقتا ًاین آوازهای شیرین، ناب‏ترین و زلال‏ترین پیوندهای مهرورزی مادر و کودک را باز می‌تابند و این مهرورزی‌ها، بی‏هیچ شک و گمانی، از نخستین کودک و نخستین مادر آغاز شده و در جویبار زمان جاری و تا به امروز پیش روی کرده است. از نظر زبانی و شعریت لالایی‌ها سروده‌هایی هستند رها، که از سرچشمه عاطفه، احساس و مهر جوشیده‎اند؛ و همچون رنگین‏کمانی جادویی در آسمان رؤیاها و خیال‌ها بال گسترده و رنگ پراکنده‏اند. لالایی شعری برآمده از جان زلال مادر و موسیقی برخاسته از زبان شیرین او، با اجرای رقص موزون کودک در گهواره یا زانوی مهربان مادر.
از همین رو لالایی‌ها، معمولاً از تکلفات و تصنعات خالی‏اند. در اصطلاح بی ریا‏ترین و صمیمی‌ترین ادبیات مادرانه در کنار لالایی‌ها زاده، و پرورده شده‎اند.
از پنجره لالایی‌ها، به سادگی می‌توان به درون خانه دل مادران راه یافت و آرزوها و خواست‌هایشان را باز شناخت. آیا مادران، تنها برای خواب‏کردن کودکان خود، ناگزیر لالایی می‌خواندند!؟ آنچه که از عمق و تاثیر عمل این لالایی‌ها بر می‌آید، صورت دیگری نیز در جریان این لالایی‌ها نهفته است. انگار خود مادران به این زمزمه‌های مخملین، بسیار بیش‏تر از کودکانشان نیاز می‌برده‌اند. خواب کودک بهانه‏ای بوده است تا مادر، آرام آرام از این پل تُرد بگذرد و آرمان‌هایش را در آینه آوازهای ناب باز بیند و بازبتابد.
لالایی‌ها دستگاه مناسبی بوده‏اند تا مادران آوازهای شیدایی خود را در آن‌ها نمود داده و سر دهند. مادران در سراسر تاریخ برای آرام کردن خودشان و خواب کردن کودکانشان به این وسیله‌ی جادویی آویخته‏اند.
کوتاهی وزن شعرها، آهنگین بودن آن‏ها، تکرار هجاهای لالا لالا، سادگی و بی‌پیرایگی بیان، با رقص موزون گهواره، این کارکرد جادویی را همواره دامن زده‎اند.لالایی‌های ترکی اغلب، در قالب هجایی سروده شده‌اند، و در آهنگ آشنای بایاتی‌ها به آواز درمی‌آیند. چه بسیار آموخته‌های ارزشمند تربیتی که از راه همین سروده‌ها، به گونه‏ای هنری و شیرین در گوش جان کودکان فرو خوانده شده و در ضمیر آن‏ها نقش بسته است.
آنچه لالایی‌ها را با اشعار دیگر جدا می‌کند و آن‏ها را در گونه‏ای دیگر جای می‎دهد، سرایندگان و شیوه‌ سرایش آن‏هاست. لالایی‌ها را شاعران رسمی ‌ نسروده‏اند.
این نغمات انسانی آسمانی حاصل خلاقیت مادران مهربان در لحظه‌های شور و شیدایی هستند. لحظه‌هایی سرشار از عاطفه و احساس که شعر در قطره قطره وجود آن‌ها می‌جوشیده است. آن‏ها در این هنگام آشناترین واژه‌ها را در نهایت سادگی و به شکلی کاملا ًدسترس به کمک می‌گرفته‌اند و با جادوی آهنگ آن‌ها را در جان کودک می‌نواختند.
بی گمان به همین دلیل بسیاری از این لالایی‌ها از نظر ادبی دچار اشکالند ونوعا ًاز چهارچوب قواعد و قوانین رایج شعری بیرون رفته‏ و همین برون رفت، خود بارزترین نشان اصالت این گونه سروده‌هاست. با این حال لالایی‌ها توانسته‏اند بدون آراستگی‎ها مألوف ادبی، آدمی ‌را از خود وا بگیرند و هنرورانه در اندرون آدمی افسون و جادو به پا کنند.
به همین دلیل بسیاری از موسیقی‏دان‌های بزرگ، معمولا ً در کنار کارهای خود، قطعاتی از لالایی‌ها را هم ساخته و باز پرداخته‏اند. این قطعات آشنا با آویختن به یک نوستالژی، آدمی را از خود وا می‌گیرند و بر بال آهنگ‌های مألوف تا کودکی و تا پای گهواره می‌برند.
لالایی‌ها معمولا ‌آرایش ادبی ندارند،‌ که گاهی معنای منطقی نیز در آن‌ها یافته نمی‌شود. و چه بهتر! زیرا کودک بهتر می‌تواند بدون حجاب معنا، از تکرار لالا لالا و موسیقی آن لذت ببرد (مانند اتل متل توتوله در زبان فارسی). جهان بینی مشخص و هدفمند هر فرهنگ نیز در قالب‌های زبانی آن تاثیر داشته و اصولا ًارکان این جهان بینی در همین فرم زبانی شکل می‌گیرد:
لایلای دئدیم گونده من/ کولگه ده سن گونده من
ایلده قربان بیراولسا / سنه قربان گونده من

لایلای دئدیم یاتاسان / قیزیل گوله باتاسان
قیزیل گولون ایچینده / شیرین یوخو تاپاسان
داغلارین لالاسینا / گوزلرین قارا سینا
آنالار قربان اولسون / ائوز کورپه بالاسینا
منابع:
۱-آذربایجان فوکلوریندان نمونه – س. جاوید ( ۲جلید)۱۳۵۸
۲-خاستگاه و مضامین لالایی‌های ایرانی – کاووس حسن لی ۱۳۸۲
۳-یادداشت‌ها و تحقیقات شخصی نگارنده

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۴:۰۶ ق.ظ

دیدگاه


+ 9 = هجده