عدالت مالیاتی یعنی توزیع مجدد درآمد از طبقات بالاتر به پایین تر
گروه اقتصادی:فرهنگ مالیاتی ،مجموعهای از طرز تلقی، بینش ،برداشت ،ارزش های اجتماعی و عکسالعمل و میزان آگاهی مردم از مالیات و قوانین ،شیوه دریافت و هزینه کرد آن می باشد .هرچقدر فرهنگ مالیاتی جایگاه مناسبی در بین مردم داشته باشد و قوانین و سیستم های مالیاتی کارا باشند ،انگیزه مشارکت در پرداخت مالیات و افزودن بر درامدهای مالیاتی تقویت خواهد شد .درآمدهای مالیاتی بخش اعظم درآمدهای مالیاتی کشورهای توسعه یافته را تشکیل می دهد . در برخی کشورها درآمدهای مالیاتی ۴۹ تا ۵۵ درصد تولید ناخالص ملی است در حالی که در ایران حداکثر ۷ درصد است.این در حالی است که بر اساس اعلام آمارهای اقتصادی ارائه شده از سوی مراکز و نهادهای جهانی از جمله بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، میتوان چنین گفت که بیش از ۸۵ درصد درآمدهای اکثرکشورهای دنیا به غیر از چند کشور نفت خیز منطقه خاورمیانه، حتی آمریکا،روسیه وبلژیک هم که نفت دارند، از طریق مالیات تامین میشود.درامد مالیاتی بر اساس اقتصاد مقاومتی بایستی هزینه های عمومی دولت را پوشش دهد این در حالی است که این پوشش از ۲۵ درصد در سالهای گذشته به ۳۵ درصد نزدیک شده است بطوریکه درامدهای مالیاتی برای سال ۹۵ حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است در حالیکه بودجه عمومی دولت حدود ۳۰۰ هزار میلیارد است .بی تردید با تقویت فرهنگ مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی تحقق درامد مالیاتی ۱۵۰ هزار میلیاردی در کوتاه مدت دست یافتنی خواهد بود .
۴۰ درصد اقتصاد کشور مالیات نمی پردازد که بخشی از آن را با تقویت فرهنگ مالیاتی می توان وصول کرد. در ضمن با ارتقا فرهنگ مالیاتی ،دستیابی به درامدهای مالیاتی بیشتر فراهم خواهد بود . مالیات در کشورهای توسعهیافته یکی از منابع مهم درآمدهای دولت را تشکیل میدهد. شهروندان کشورهای پیشرفته به دلیل اعتمادی که در گذر زمان، به نقش مالیات در تأمین رفاه عمومیو ارتقای شاخصهای اقتصادی کشورهای خود پیدا کردهاند، پرداخت مالیات به دولت را یکی از مهمترین وظایف ملی خود میدانند.
یک عامل بسیار مهم در ترویج فرهنگ پرداخت مالیات در کشورهای پیشرفته، وجود سازمانهای نظارتی قدرتمند بر نحوه مصرف مالیات در این کشورها است که عملکرد آنها مالیاتدهندگان را مطمئن میسازد که مالیاتهای آنها دقیقاً برای همان مصارفی که در بودجه دولتها منظور شده است، پرداخت میشود.اطلاع مردم از محل مصرف و نحوه مصرف مالیات خود ، انگیزه های آنان را برای پرداخت مالیات را افزایش خواهد داد.مشارکت مردم در توسعه و آبادانی کشور در سایه شفافیت در مصرف درامدها خواهد بود .
یکی از مشکلات عمده سیستم مالیاتی ذهنیت منفی مردم نسبت به بحث مالیات است. مؤدیان به مأموران مالیاتی بهعنوان افرادی نگاه میکنند که از طرف دولت مأمور شدهاند تا سرمایههایشان را از آنان بگیرند. این ذهنیت سابقه تاریخی دارد و هنوز بعد از گذشت سالهای طولانی مردم بر این باورند که مالیات نوعی پول زور است. زدودن این اندیشه و تغییر در نگرش و باور مؤدیان و ایجاد دیدگاهی مثبت میتواند گام مهمی بهسوی فرهنگسازی مالیاتی باشد
افزایش مشارکت مردم در سایه وجود سیستم مناسب و عادلانه مالیاتی است .زمانی که کارمندان دولت ۵ درصد درامد را داشته باشند وبیش از ۵۰ درصد مالیات مشاغل را می پردازند ،جامعه موضع مناسب در خصوص مالیات نخواهند داشت .وقتی اصناف در مورد پرداخت مالیات ،سیستم مالیاتی را مناسب وعادلانه نمی_دانند و یا توجیه شایسته صورت نگرفته است ،طبیعی است که مقاومت در پرداخت مالیات را شاهد خواهیم بود .
در حالتی که فرار مالیاتی و یا نپرداختن آن ،در جامعه نوعی زرنگی و موفقیت قلمداد شود و شیوه گریز پرداخت مالیات بعنوان یک تجربه ،بین شرکتها و افراد منتقل گردد و افرادی برای نشان دادن راههای گریز و میان بر زدن استخدام شوند ، یعنی هم سیستم عادلانه مالیاتی تدوین نشده و هم فضای فرار مالیاتی در دسترس است و هم اینکه ارزشها جابجا شده اند و بجای اینکه پرداخت مالیات و مشارکت در رشد و شکوفایی کشور به یک افتخار تبدیل شود ،اجحاف در حقوق جامعه و فرار مالیاتی به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شده است و این موضوع بایستس مورد توجه مردم و مسولین قرار گیرد چرا که به جز درآمد مالیاتی ،تغییر ارزشها و فرهنگها در حال رخ دادن هستند . در ایران اسلامی که فرهنگ ایثار واز خود گذشتگی در طوا دهه های گذشته موج می زد ،چرا فرار مالیاتی به یک استراتژی ارزشی تبدیل شده است .
البته همگان چنین نیستند و در مشارکت اجتماعی فعالند اما میزان مشارکت مشتاقانه مردم در درامدهای مالیاتی به اندازه انتظار نیست و باید فرهنگ مالیاتی تقویت گردد.
عدالت مالیاتی به معنی توزیع مجدد درامد از طبقات بالاتر به پایین تر می باشد . ایجاد مکانیسم و چرخه مناسب و تقویت فرهنگ مالیاتی به تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی که در آن به جایگزینی درامدهای مالیاتی با درامد نفتی در پوشش بودجه عمومی دولت تاکید شده است،کمک شایانی خواهد کرد .
فاکتورهای اقتصادی نیز به نوبه خود میتواند در توسعه و گسترش فرهنگ مالیاتی نقش بسزایی ایفا کند. عوامل مهم در این مورد اشتغال کامل، سیاستهای ضدتورمی و درآمد بالای افراد جامعه است. اصولاً وصول مالیاتها و قوانین مالیاتی که توسط دستاندرکاران و مسئولین امر تهیه و تنظیم میشود، در شرایطی قابل اجرا است که اشتغال کامل و میزان تورم در کنترل دولت باشد.در شرایط رکود و بیکاری وصول درامدهای مالیلتی سخت خواهد بود و لازم است دولتها در چنین شرایطی موضع سرسخت و غیر منعطفی را در مقابل مودیان بکار نبرند .
اطلاعرسانی، آموزش و ارائه خدمات مالیاتی به مؤدیان و شهروندان،گسترش اطلاعات در خصوص اهداف و عملکرد و خط مشی ها ،افزایش کیفیت و درستی آمار،جلوگیری از تبعیض مالیاتی و تسهیل قوانین مالیاتی می تواند به گسترش فرهنگ مالیاتی کمک نماید .توسعه فرهنگی از طریق آموزش وپرورش (از طریق_کتابهای درسی ) ورسانه های گروهی (برنامه های تلویزیونی و..) نیز در نهادینه کردن فرهنگ مالیاتی مثمر ثمر خواهد بود .تدوین برنامه های تلویزیونی مناسب ، به گونه ای که درآن شرکتها و اشخاصی که از مودیان خوش حساب بوده اند حضور یابند ، می تواند پرداخت مالیات را به شناسنامه افراد تبدیل کند به گونه ای که در رزومه افراد ،پرداخت به موقع و داوطلبانه مالیات به یک افتخارملی تبدیل شود .در این راستا استفاده از هنرمندان و رزشکاران خوش حساب نیز بسیار موثر خواهد بود .
بی شک تقویت فرهنگ پرداخت مالیات از ضروزیات تحقق اهداف چشم انداز بیست ساله خواهد بود . مالیات رابطه ای تنگاتنگ با فرهنگ جوامع دارد.
برای ارتقاء کیفیت و کمیت منطقی وصول مالیات ابتدا نیاز به شناخت آن و سپس زدودن فرهنگ جامعه از اعتقادات غلط و ناسازگاری و جایگزینی آن با اعتقادات صحیح و سازگار می باشد. باید نوعی تلاش و توجه ملی از بالاترین سطوح تصمیم گیری و اجرایی یعنی دولت آغاز و به سازمان های وابسته دولتی و خصوصی و موسسه و بنگاه های اقتصادی و نهایتا در بین مردم سرایت داده شود.
به عبارت ساده تر ، فرهنگ مالیات باید جزو نگرش فرهنگ جامعه گردد چرا که برخورداری از فرهنگ مالیاتی منجر به پذیرش شکل داوطلبانه آن از سوی گروه های اجتماعی می شود. در بسیاری مواقع با پدیده یی روبه رو می شویم که عناصر مادی و معنوی فرهنگی، هم سو رشد نمی_کنند و به اصطلاح جامعه شناسانه با نوعی نابسامانی فرهنگی روبه رو شده که این موضوع کل فرآیند را دچار اختلال می کند. این مقال در زمینه موانع ومشکلات بر سر راه فرهنگ سازی مالیاتی و ارائه راهکارهای برای حل آن تنظیم گردیده است.
عوامل متشکله فرهنگی مالیات عبارتند از: ۱- میزان عبرت آموزی مردم ازتاریخ، یعنی بستگی به اینکه افراد جامعه از ادوار گذشته که سینه به سینه یا از طریق دست نوشته ها به آنها می رسد تا چه میزان از تجربیات گذشته درس گرفته باشد.
۲- سیاست های حاکم بر جامعه این ضرب_المثل معروف »مردم بر دین حاکمان جامعه هستند«، به خوبی نشان دهند تاثیرات سیاست_های حاکم بر جامعه و بر روی فرهنگ مالیات می باشد. ۳- ساختار جمعیت و میزان جمعیت بسته به این که جوان- پیر باشداز عوامل بسایر موثر در فرهنگ مالیات است، میزان اشتغال یا بیکاری از دیگر عوامل مهم و اثرگذار به شمار می رود. ۴- اندیشه و تعقل علمی به عنوان معیار تشخیص حق از باطل در تصمیم گیری؛ این میسر نیست جز با تعمق درآثار اندیشمندان گذشته و فعلی جهان واستفاده از نکات مثبت رهنمودهای آنان. ۵- نظام فرهنگی (بالقوه) حاکم بر جامعه دینی یعنی آن دسته از ارزش های فعالی که به صورت جهت دهنده اعمال و رفتار مردم عمل می نمایند.
عوامل ایجاد و تقویت فرهنگ مالیات در مردم دورنمای حرکت و چشم انداز آن باید منطبق بر خواست عموم مردم باشد. تمام افراد و کلیه سازمان ها و رده های سازمانی باید با انگیزه کافی در فعالیت این جنبش نقش داشته باشند. اهداف جنبش باید به طور منطقی تدوین شوند چون ترویج فرهنگ پرداخت مالیات یک حرکت ملی است. شیوه ها و روش های عملی کار در حد ممکن باید ساده باشد تا امکان مشارکت همگانی برای اعتلای آن فراهم شود.
عدم تمکین به مقررات مالیاتی، موضوعی است که نه تنها در ایران، بلکه در سایر کشورهای پیشرفته نیز دارای اهمیت و محل بحث و چارهاندیشی است. فرار از مالیات همیشه و همه جا موضوع جذابی برای مودیان است؛ از اینرو در سایر کشورها با توجه به سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته و تدوین مقررات بازدارنده، سعی در کاهش آن کردهاند.
بحث فرهنگسازی مالیاتی در زمینه مالیات ضروری و با اهمیت است. در ایران با نگاهی به گذشتههای دور درمییابیم نگاهی که به پرداخت مالیات در کشور وجود داشته، نگاه مثبتی نبوده است؛ از اینرو برای اینکه بتوانیم در این زمینه فرهنگ مناسبی را در جامعه ایجاد کنیم، باید در گام نخست با مشخص کردن عوامل این نگاه منفی و تغییر آن، دیدگاه مردم را نسبت به وصول درآمدهای مالیاتی مثبت کرد.
فرهنگ سازی مالیاتی مکمل اجرای قانون است وضع قوانین بدون فرهنگ سازی در طولانی مدت با بحران مواجه خواهد شد چرا که همواره عده ای سودجو راه فرار از قوانین را پیدا می کند. مالیات باید بر مبنای صحیح و منصفانه و بدور از اجحاف باید اِعمال شود و شیوه عادلانه مکمل وضع و اجرای صحیح قوانین در مسیر بهبود اوضاع اقتصادی کشور می باشد و این امر منوط به فرهنگ سازی در هر دو زمینه می باشد و اخذ مالیات مناسب و خوشبین کردن مردم به سیستم های مالیاتی و همچنین محدود نمودن راه_های تقلب در کنار وضع و اجرای صحیح قوانین مهمترین راهکار پیش روی مسئولان در این زمینه می باشد.
در عرصه تحول آفرینی و ایجاد اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور از نقش پیچیده و اثرگذار فرهنگ در ایجاد تغییرات عمیق و بنیادین در ساختارها و نظام ها نبایستی غافل بود. از همین رو، ارتقای فرهنگ مالیاتی امروز به یک نگرش راهبردی در نظام مالیاتی کشور بدل گشته و بر این اساس، بهبود نظام مالیاتی و پویایی ساختار آن بدون تدوین و اجرای برنامه های بلند مدت و راهبردی در حوزه فرهنگسازی مالیاتی امری دور از انتظار به نظر می رسد.
مالیات مهم_ترین رکن تامین درآمدهای بودجه_ای است و وظیفه یک نظام مالیاتی کارآمد تامین هزینه_های دولت و حرکت به سمت ثبات اقتصادی است و تغییر نگاه به مالیات به عنوان تامین کننده عمده درآمدهای بودجه ای، بدون فرهنگ سازی در سطح جامعه و تغییر نگاه مؤدیان مالیاتی به این مقوله محقق نمی شود همچنین باید از طریق فرهنگ سازی مالیاتی و پاسخ به شبهات مردم در این حوزه، زمینه افزایش درآمدهای مالیاتی را فراهم کرد.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۷:۲۵ ق.ظ