سهراب سپهری از راز تا انزوا

سهراب سپهری از راز تا انزوا

علی رزم آرای
گروه فرهنگی:هراز گاهی نویسنده (گردآورنده) نوشتار حاضر، مطالبی به شکل تدوین پیرامون زندگی و حیات هنری ادبی بزرگان هنر و ادبیات ایران به قلم می¬سپرد. این مطالب گاهی سویی روز دارند و به مناسبت تقویمی هستند و گاهی نیز به فراخور تحلیل و یا ایجاد زمینه برای شناخت بیشتر.از تاریخ ادبیات و هنر تا دوران معاصر که در صد ساله اخیر شتاب فراوان در بروز و ظهور کسان و بزرگان در عرصه هنر، ادبیات، علم، دین و شریعت، سیاست و … داشته و به گمان نویسنده این نوشتار شاید صد ساله گذشته تکرار نا پذیرترین دوره از تاریخ ایران باشد که جریان¬های مختلف هنری ادبی،اجتماعی ، مذهبی، سیاسی، علمی و …. در طول آن ایجاد و زمانی نیز به شدت مأثر واقع شده اند: برای مصال جریان بزرگ انقلاب اسلامی که ابعاد کلان جهانی داشته و دارد.اما در حوزه ادبیات و هنر نیز شروع ادبیات داستانی و جریان رمان¬نویسی، شعر نو، نقاشی مدرن! و جریان نوگرای هنر در ایران، ژورنالسیم و مطبوعات فراگیر و… همه وهمه موضوع مطالب مستقلی هستند که با ابعاد و زمینه¬ها و زیر¬مجموعه-های مختلف مورد بررسی قرارگرفته¬اند و شکل کتاب و منبع یافته¬اند و هنوز نیز جای پژوهش دارند.یکی از این موارد زیرمجموعه¬ای در عرصه هنر نوگرای ایرانی و نیز شعر نوی آن ظهور و بروز شاعرانِ نقاش و نیز نقاشان شاعر است کسانی چون:اسماعیل شاهرودی، حشمت جزنی منوچهر شیبانی و سهراب سپهری. از این چهار نفر فقط حشمت جزنی زنده است.از این چهار نفر سهراب سپهری به دلیل ابعاد شخصیتی و فردی و نیز همراهی جمعی با کسانی چون حسین زنده¬رودی، پرویز تناولی، بهمن محصص در ایجاد جریات هنر نوگرا در دهه چهل شمسی و نیز در شعر با حضور در جمع کسانی چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، یدا… رویایی، رضا براهنی، مهدی اخوان ثالث و دیگران، مهم و بس مهم است. از این رو زندگی او را به شرح مختصری مرور می¬کنیم:سهراب سپهری در ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد.پدربزرگش میرزا نصرالله خان سپهری نخستین رییس تلگراف‌خانه کاشان، پدرش اسدالله و مادرش »ماه جبین« نام داشتند که هر دو اهل هنر و شعر بودند. دوره? ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (شهید مدرس فعلی) (۱۳۱۹) و متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان خرداد ۱۳۲۲ گذراند و پس از فارغ‌التحصیلی در دوره? دوساله دانش‌سرای مقدماتی پسران به استخدام اداره? فرهنگ کاشان درآمد. در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعه? شعرنیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشگاه هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعه? شعر خود را با عنوان زندگی خواب ها منتشر کرد. در آذر ۱۳۳۳ در اداره? کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه‌ها شروع به کار کرد و در هنرستان‌های هنرهای زیبا نیز به تدریس می‌پرداخت. وی به فرهنگ مشرق زمین علاقه خاصی داشت و سفرهایی به هندوستان، پاکستان،افغانستان،ژاپن وچین داشت. مدتی در ژاپن زندگی کرد و هنر حکاکی روی چوب را در آنجا فراگرفت. همچنین به شعر کهن سایر زبان¬ها نیز علاقه داشت؛ از این رو ترجمه‌هایی از شعرهای کهن چینی و ژاپنی را انجام داده‌است.در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمنا در مدرسه? هنرهای زیبای پاریس در رشته? لیتوگرافی نام نویسی کرد. در دورانی که به اتفاق حسین زنده رودی در پاریس بود بورس تحصیلی‌اش قطع شد و برای تأمین مخارج و ماندن بیشتر در فرانسه و ادامه نقاشی، مجبور به کار شد و برای پاک‌ کردن شیشه آپارتمان‌ها گاهی از ساختمان‌های بیست‌طبقه آویزان می‌شد. او همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه‌ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه‌های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. سهراب سپهری مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷ مشغول به کار شد. از مهر ۱۳۴۰ نیز شروع به تدریس در هنرکده هنرهای تزیینی تهران نمود. پدر وی که به بیماری فلج نیز مبتلا بود، در سال ۱۳۴۱ فوت می‌کند. در اسفند همین سال بود که از کلیه مشاغل دولتی به کلی کناره‌گیری کرد. پس از این سهراب با حضور فعال تر در زمینه شعر و نقاشی آثار بیشتری آفرید و راه خویش را پیدا کرد.او با سفر به کشورهای مختلف ضمن آشنایی با فرهنگ و هنرشان نمایشگاه‌های بیشتری را برگزار نمود. سهراب هنرمندی جستجوگر، تنها کمال طلب، فروتن و خجول بود که دیدگاه انسان مدارانه اش بسیار گسترده و فراگیر بود. از این رو آثار وی همیشه با نقد و بررسی همراه بوده که برخی از این کتاب ها چنین می‌باشند: تا انتها حضور، سهراب مرغ مهاجر و هنوز در سفرم بیدل، سپهری و سبک هندی، تفسیر حجم سبز حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره نیلوفر خاموش: نظری به شعر سهراب سپهری و نگاهی به سهراب سپهری.شعر: وی در ابتدا به سبک نیمایی شعر می‌سرود ولی بعدها رویه خویش را باز شناخت. در این شیوه جدید سهراب سپهری بر دیدگاه انسان مدارانه و آموخته‌هایی که از فلسفه ذهن فرا گرفته بود به شیوه جدیدی دست یافت که »حجم سبز« شیوه تکامل یافته سبکش محسوب می‌شود. وی عادت داشت که دور از جامعه آثار هنری اش را خلق کند و برای رسیدن به تنهایی‌هایش »قریه چنار« و کویرهای کاشان را انتخاب کرده بود. شعر او صمیمی، سرشار از تصویرهای بکر و تازه‌است که همراه با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویر سازی می‌کند. از معروفترین شعرهای وی می‌توان به: نشانی، صدای پای آب و مسافر را نام برد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است. کریم امامی که از دوستان نزدیک وی بوده در زمان حیاتش برخی از شعرهای سهراب را به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌است. بعدها نیز مترجمان دیگری شعرهای وی را به زبانهای انگلیسی ، فرانسوی ،اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه کردند. در سال ۱۳۷۱ شعرهای منتخبی از دو کتاب حجم سبز و شرق اندوه با نام »ما هیچ، ما نگاه« توسط »کلارا خانیس« به زبان اسپانیایی ترجمه شد. در سال ۱۳۷۵ منتخبی از اشعار سهراب سپهری توسط هنرمند ایرانی جاوید مقدس صدقیانی به زبان ترکی استانبولی ترجمه در کشور ترکیه منتشر شد.( بیتوته- ویکی پدیا) نقاشی: وی در نقاشی از دستاوردهای زیبایی شناختی شرق و غرب بهره مند گشته بود که این تاثیرها در آثارش جلوه گر بودند. در آثار نقاشی اش رویکرد نوین و متفاوتی داشت به طوریکه فرم‌های هندسی نخودی و خاکستری رنگش با تمامی نقاشان فیگوراتیو همزمانش متفاوت بود. او در نقاشی به شیوه‌ای موجز، نیمه انتزاعی دست یافت که برای بیان مکاشفه‌های شاعرانه اش در طبیعت کویری کارگشا بود. سپهری بیشتر نمایشگاه‌های داخلی آثار نقاشی اش را در »گالری سیحون« برگزار می‌کرد و عادت نداشت که برای روز معرفی در نمایشگاه شرکت کند. امضای وی بر روی نقاشی‌هایش به خط »نستعلیق« بوده که به نظر مرتضی ممیز جلوه از روحیه فروتنانه و ایرانی اش دارد. از آثار او می‌توان به طبیعت بیجان ۱۳۳۶، شقایقها، جویبار و تنه درخت ۱۳۳۹، علفها و تنه درخت ۱۳۴۱ ترکیب بندی با نوارهای رنگی ۱۳۴۹ ترکیب¬بندی با مربع¬ها ۱۳۵۱ و منظره کویری ۱۳۵۷ اشاره کرد. ( قاب شیشه¬ای- تخصصی هنرهای تجسمی) برخی از آثار وی در نزد مجموعه داران و دوستان سپهری قرار دارد و پروانه سپهری خواهر سهراب، آثاری از وی را که در اختیار داشت به موزه کرمان اهدا نمود. ( بعضی آثار او در حراجی آثار هنری در سال های اخیر در تهران و یا خارج از کشور خرید و فروش شده است)درگذشت: سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت. او سرانجام در غروب ۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده ساطان علی بن محمدباقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۹:۱۲ ق.ظ

دیدگاه


چهار − = 2