مهدکودک ها محل رشد فرهنگی کودکان
علی رزم آرای
گروه فرهنگی: در ساعات شلوغ کاری اداره و یا بیمارستان و یا کلاس درس بودم که زنگ تلفن همراهم مرا خبر کرد. مربی مهد بود. خانم … بچه تون گریه میکنه لطفا ً یک سری به مهد بزنید!؟ نفهمیدم با سر و یا دست خودم را به محل مهدکودک رساندم. مربی و طفلم جلوی مهد ایستاده بودند در حالی طفلم به شدت در حال گریه کردن است به اندازهای که گویا سیاهی برش داشته! ماندم معطل و عصبانی که این چگونه مدیریتی است که بی بهره از تخصص کودک مردم را پذیرش کرده و از نگهداری اصول و ابتدایی آن عاجزاست. بچه من در مهد الفاظی را یاد گرفتهاست که حتی تلفظش برای سن او سخت است. الفاظ رکیک و ناسزا! این فضای مهد کودک عجب ناب است که فحش و بچههای مردم ناسزا و فحش را زودتر از دیگر موارد یاد میگیرند.و شاید دهها مورد از این دست. همین درد و دل یکی از صدها و بلکه هزاران مادران ارومیهای کافی بود که منِ قلم به دست ذهنیتم را این بار به سوی مهدکودکهای جامعه شهری ارومیه و استانم برانم و با رویکردی کلی به آسیبشناسی این اماکن فرهنگی، آموزشی، تربیتی و پرورشی بپردازم.
سالهاست که زنان و مادران شاغل کودکان خود را در ساعاتی از روز به آغوش مربیان مهدها میسپارند تا فرزندانشان درنبود آنها، احساس لذت بخش بودن در کنار همسالانشان را تجربه کرده و از همه مهمتر مهارت بیاموزند. اگر تا پیش از این، زنان شاغل از سر ناچاری کودکان خود را به مهدها میسپردند اکنون اما بسیاری از زنان خانه دار فارغ از شاغل بودن یا نبودن، به اهمیت حضور کودکشان در این اماکن پی بردهاند. ساعات امن کودک در آغوش مربیان زمانی مورد تهدید قرار میگیرد، که مواردی از آزار و آسیبهایی که اگر نگوییم جسمی، روحی و عاطفی علیه کودک اعمال میشود.
متخصصان علوم تربیتی معتقدند مشکلات مهدهای کودک در جامعه ایران و به طبع آن جامعه استانی و شهری ارومیه در آستانه تبدیل شدن به معضلی اجتماعی است چرا که در حوزه آموزشهای مهدهای کودک در مقایسه با بسیاری از کشورها حتی همسایگان همجوار و منطقه کاستیهای بسیاری داریم.
فقدان آموزشهای مطلوب در خانواده کودکان را راهی مهدها میکند:
در صورت ارائه آموزش مطلوب خانواده از بدو تولد فرزندان، نیازی نیست که تمامی کودکان به مهد کودک بروند اما متأسفانه این آموزشها در خانوادههای ما وجود ندارد و اگر هم باشد، در خانوادههای با الگوی متفاوت و به شکل مقطعی انجام میشود و فراگیر نیست.این در حالی است که در نظام آموزشی ما،آموزشهای زیر۶سال جزء نظام آموزشی محسوب نمیشود بلکه بحث مراقبت و پرورش در این مقطع مطرح است که هم میتواند در خانواده انجام شود و هم در مهدهای کودک ها. آنچه در بخش نگهداری و پرورش مطرح است نخست مربوط به آموزش نیروی انسانی، تغذیه، نحوه نگهداری و مراقبت، رفتار و برخورد با کودکان و دیگری مربوط به رشد مهارتهای اجتماعی، دانشهای ابتدایی، رشد مهارتهای زبانی، آشنایی با مفاهیم دینی و آیات قرآنی، ورزش و سلامت است.
برنامهای برای آموزش خانواده به کودکان وجود ندارد: متأسفانه محتوای مباحث مربوط به مراقبت و پرورش کودکان زیر ۶ سال بدرستی در کشور تعریف نشده و برنامهای برای آموزش خانوادهها برای کودکان این سن وجود ندارد و تقسیم کار بین نهادها نیز بدرستی انجام نشده به طوری که کشمکش آموزش و پرورش با سازمان بهزیستی بر سر اینکه کدامیک از این نهادها متولی مهدهای کودک باشند همچنان ادامه دارد.با اینکه ۱۵ سال است مهدهای کودک خصوصی اداره می شوند، اما در مقابل دولت در زمینه آموزشهای مدرسه، نسبت به آموزش قبل از دبستان و مهد کودک بیتوجه بودهاست.
قطع یارانه مهدها مشکلات آنها را بیشتر میکند:خصوصی کردن مهدهای کودک و قطع یارانه این بخش باعث افزایش مشکلات و همچنین بیشتر شدن تعداد مهدهای کودک میشود. با خصوصی کردن مهدهای کودک دیگر حمایت و یارانهای از سوی دولت به مهدها صورت نمیگیرد و این امر نشان دهنده این است که این دوره پیش آموزشی آنقدر برای دولت اهمیتی ندارد که بخواهد از آن حمایت کند.
تمرکز مهدها در مناطق مرفه نشین است: تعداد مهدهای کودک در مناطق به اصطلاح بالای شهر و مرفه نشین بیشتر از سایر مناطق است و در محلههایی که مردم از سطح درآمد متوسط و پایینی برخوردارند تعداد مهدها کم است و یا اصلا وجود ندارد و از سوی دیگر مردم توان پرداخت شهریههای مهدها را ندارند. در مورد آموزشهایی که در مهدهای کودک مناطق بالای شهر به کودکان ارائه می شود، باید گفت کودکان بیشتر آموزشهایی مانند زبان انگلیسی، موسیقی و… را فرا میگیرند در حالی که برخی از این آموزشها با فرهنگ ما مطابقت ندارد که دلیل آنهم نبود نظارت کافی بر عملکرد مهدهای کودک است.
افزایش نابهنجاریها به دنبال بیتوجهی به آموزههای فرهنگی: سنین ۰ تا ۶ سال بهترین زمان آموزش کودکان است، در این بره از عمر کودکان در صورت ارائه برنامههای غیرمرتبط با فرهنگ ایرانی اسلامی نابهنجاری و تهاجم فرهنگی در قالبهای مختلف در میان کودکان بروز خواهد کرد به همین دلیل متولیان باید به انطباق این آموزشها با آموزههای فرهنگی بومی نظارت و توجه بسیار داشته باشند. در حال حاضر ساختار نظارت بر مهدها خصوصی شده و این امر به خود مهدهای کودک سپرده شده است و بهزیستی فقط نظارت کلی به فعالیت آنها دارد حال آنکه در هیچ جای دنیا اینگونه نیست.
براساس آمارهای موجود فقط۲۰ درصد کودکان کشور به مهدهای کودک دسترسی دارند، همچنین مهدهایی که در روستاها نیز ایجاد شده استاندارد نیستند.
با توجه به نکات یاد شده، اشاره و نیمنگاهی به اهداف و زمینه فعالیتهای مهدکودکها نشانگرعمق و حساسیت ماجرا خواهد بود.
اهم اهداف مهدکودکها:
حفظ ومراقبت از سلامت جسمی و روانی کودک
آشنا ساختن کودکان با تغذیه سالم – بهداشت و سلامت
پرورش اجتماعی کودکان و برقراری روابط اجتماعی صحیح و یادگیری مهارتهای زندگی
پرورش استعداد و خلاقیت
تقویت ارتباطات کلامی و سخن گفتن صحیح
کمک به شناسایی و حل مشکلات رفتاری کودکان
ایجاد محیطی شاد و مناسب برای تفریح و بازی کودکان و انجام کارهای هنری و رشد حس زیبایی شناسی
شناسایی محیط و قبول مسئولیت و یادگیری امور شخصی
رشد و پرورش مهارتهای حرکتی و جسمانی.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۳ ساعت ۵:۵۶ ق.ظ