زنان جامعه همچنان ایستاده در پشت درهای محدودیت

زنان جامعه همچنان ایستاده در پشت درهای محدودیت

نیره خادمی
گروه جامعه: این روزها دوباره دختران ایران خبرساز شده اند.
زنان هنوز هم کوله بار آرزوهای شان را به دوش می کشند و از ناکامی های شان تاثیر می گیرند. تا به حال هم هیچ کدام از پا در میانی ها برای رفع ممنوعیت های آنها نتیجه نداشته است، چه در زمان دولت اصلاحات یا وقتی که رئیس دولت اصولگرا تصمیم داشت زنان را در گوشه ای از ورزشگاه آزادی جا دهد و همین حالا که رعایت حقوق شهروندی زنان هم مانند مردان، پشتوانه رئیس جمهور را دارد.
زنان ایرانی همچنان همان ممنوعیت های سال های نخست انقلاب را دارند که گاه بیشتر شده و در زمان های معدودی هم کاهش یافته است. آنها نمی توانند برای تماشای فوتبال به ورزشگاه ها بروند، اگر همسرشان اجازه ندهد با وجود ماه ها و حتی سال ها تمرین حق رفتن به مسابقات جهانی را ندارند. اگرچه در حالت عادی هم برای خروج از کشور ملزم به کسب اجازه همسر هستند. اما برای بازی های جهانی تنها اجازه دادستان کار آنها را راه می اندازد و زنان و دختران در انتخاب رشته تحصیلی هم اما و اگر دارند، حتی اگر رشته های مهندسی را انتخاب کنند، بازار کار ندارند.
*فقط از پشت ویترین مجاز
از همه محدودیت و محرومیت هایی که دختران ایرانی با آن مواجهند، ممنوعیت ورود به ورزشگاه بیشتر از همه در جامعه مورد توجه است؛ گاه به دلیل اختلاط زن و مرد، به کار بردن لفظ های زشت و زننده از سوی مردان یا برهنگی بدن آنان.
سابقه منع ورود زنان به ورزشگاه به سال های اول انقلاب بر می گردد، اگرچه از زمان تصویب قانون حجاب در سال ۶۲ شکل جدی تری به خود گرفت اما رسما از سال ۶۳ با ورود یکی از زنان به ورزشگاه شیرودی و مواخذه افرادی که او را راه داده بودند، این قانون نانوشته هم اجرا شد.
زنان از فضای ورزشگاه ها رانده شدند و اندک تلاش های شان برای ورود به ورزشگاه، در پوشیدن لباس های مردانه و رنگ کردن صورت های شان خلاصه شد تا خرداد سال ۸۴ بازی مقدماتی ایران – بحرین در جام جهانی ۲۰۰۶ که با حضور رئیس دولت اصلاحات و همراهی چند تن از دختران برگزار شد.
*رقابت های جهانی بدون اجازه ممنوع
زنان اما جز در آن زمان که نمی توانند تماشاگر بازی های هیجان انگیز باشند، ممنوعیت و محدودیت های دیگری هم برای شرکت در مسابقات جهانی دارند که البته در یکی دو سال گذشته برخی از این ممنوعیت ها کمتر شده است. اصولا زنان تا قبل از چهار سال قبل، در هیچ کدام از رشته های ورزشی به ویژه بسکتبال، وزنه برداری یا فوتبال، به علت مسئله حجاب و لباس مناسب، اجازه حضور در عرصه های بین المللی را نداشتند در حالی که به لحاظ فنی و تکنیکی به پا به پای رقبای خود توانایی حضور در این عرصه ها را داشتند. البته در چند سالی که امکان حضور زنان در بازی های بین المللی فراهم شده بود، مشکل دیگری همپای تلاش های شان شکل گرفت به نام اجازه همسر برای شرکت در مسابقات جهانی.
نیلوفر اردلان، هافبک ۳۰ ساله تیم ملی فوتبال زنان ایران یکی از نخستین قربانیان این مسئله بود. او در حالی که برای مسابقات جام ملت های آسیا در سال ۲۰۱۵ آماده شده بود اما از این مسابقات جا ماند چون همسرش به پشتوانه قانون »اجازه همسر برای خروج از کشور« تمایلی به دادن اجازه خروج از کشور به او نداشت.
اردلان البته، کمی بعدتر با اجازه دادستانی در مسابقات قهرمانی فوتسال زنان جهان در سال ۲۰۱۵ شرکت کرد. نفر بعدی اما زهرا نعمتی قهرمان پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو در رشته تیر و کمان بود که از سوی همسرش ممنوع الخروج شد، آن هم به بهانه ترک منزل. البته مشکل نعمتی هم با صدور گذرنامه ویژه حل شد اما بازتاب گسترده رسانه ای همین دو مورد تا مدت زیادی حاشیه ها و بحث های زیادی را رقم زد.
*ناکامی زنان در موسیقی
موسیقی ایرانی اگرچه خاستگاه عرفانی دارد اما از سال های اولیه انقلاب فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است. بسیاری از موزیسین های ایرانی از جمله محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، شهرام ناظری و خیلی های دیگر اگرچه با ساختن موسیقی حماسی آن زمان در پیروزی انقلاب و شور و حال روزهای اوایل انقلاب نقش داشتند اما بعد از آن رفته رفته، از ظهور و بروز در جامعه منع شدند و موسیقی هم بیشتر برای مارش نظامی و سرودهای انقلابی به کار گرفته شد.
موضوع اما درباره زنان تفاوت زیادی دارد، اگر مردان می توانستند هر از چند گاهی در کنسرت ها حاضر شوند یا سرودهای انقلابی و حماسی بخوانند و بنوازند اما زنان به طور کل از این قاعده کنار گذاشته شدند چون موسیقی و آواز زنان هیچ گاه در ایران شوخی بردار نبوده و نیست. از همان سال ها اول انقلاب به بعد ممنوعیت های آوازی برای زنان رقم خورد و آبی پاکی روی دست آنها ریخته شد و زنان برای همیشه از آواز خواندن محروم شدند.
بعد اما کلاس های آموزشی موسیقی به صورت محدود و اغلب مخفیانه برای زنان تشکیل می شد اما از دولت اصلاح-ات به بعد آموزش ساز و آواز برای زنان هم کمی رونق گرفت. اگرچه هیچ وقت در آن زمان، تک خوانی زنان آزاد نشد.
*ممنوعیت های شغلی، تحصیلی
تحصیلات دانشگاهی هم فراز و نشیب های زیادی برای زنان داشته است و آنان هر سال به بهانه های مختلف از جمله سهمیه بندی، حذف رشته های دانشگاهی، بومی گزینی یا نبود فرصت اشتغال برای انتخاب رشته تحصیلی با رویکرد جدیدی مواجه شده اند. سهمیه بندی های جنسیتی از سال ۸۲ در دانشگاه های ایران شروع و در سال ۸۵ در ۳۰ دانشگاه طرح سهمیه بندی برای دختران اجرا شد اما در سال ۸۹ علاوه بر سهمیه بندی، مسئولان بومی گزینی را هم مطرح کردند.
*اقامت و خروج
در کنار همه اینها زنان و دختران همواره برای خروج از کشور یا سفر و اقامت در هتل ها مسئله داشته اند. آنها برای خروج به اجازه همسر احتیاج دارند و در صورت مجرد بودن پشت در هتل های ایران می مانند. طبق قانون گذرنامه که در سال ۵۱ به تصویب رسیده است زنان برای خروج از کشور به اجازه همسر نیاز دارند اما از یکی دو سال گذشته فراکسیون زنان مجلس در حال بررسی بند سوئم ماده ۱۸ قانون گذرنامه که درباره اجازه خروج از همسر است بوده تا این مسئله را حل کنند.
*از ناهنجاری های اجتماعی تا مهاجرت از کشور
تقریبا تمام فعالان حوزه زنان معتقدند که یکی از مهم ترین عواقب محرومیت ها و محدودیت ها برای زنان، تمایل به مهاجرت و خروج از کشور است. اگرچه هیچ گاه مسئولان دولتی درباره خروج دختران از ایران آمارهای شفافی ارائه نکردند اما نگاهی به آمارهای گذشته نشان می دهعد که در ۱۰ سال اخیر تمایل زنان و دختران به مهاجرت از کشور بیشتر شده است و آنها برای مهاجرت، بیشتر از طریق ویزا و اقامت تحصیلی یا گزینه ازدواج با مرد خارجی استفاده می کنند.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از برترین، اگرچه در این زمینه آمارهای منسجم و دقیق تری وجود ندارد اما همین نمونه ها گویای این است که اصلی ترین گزینه زنانی که در جامعه نخبه هستند، سراندن خود به سرزمینی است که در آن بتوانند آرزوهای دست نیافته خود را جستجو کنند اما این مسئله در میان افرادی که به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در مرتبه پایین تری قرار دارند خود را به شکل بروز افسردگی، گوشه گیری و روی آوردن به آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی نشان می دهد.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۷:۰۴ ق.ظ

دیدگاه


6 + = پانزده