دکترین شاه عباس درخلیج فارس

دکترین شاه عباس درخلیج فارس

قسمت اول
یعقوب تابش(فراشیانی)
گروه تاریخ : ازهنگام ورود نخستین طلایه داران استعمار غرب ( پرتغالی ها ) به آب های شرق که هم زمان با آغاز فرمانروایی صفویان بود، به مدت یک سده، از نقش دولت ایران در اداره ی امور سیاسی و تجاری خلیج فارس کاسته شد. در مقاله ی حاضر بخشی از تکاپوهای شاه عباس یکم برای احیای تسلط و اقتدار دوباره ی ایران بر خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفته است.
آزادسازی هرموز از چنگ پرتغالی ها شاید مهم ترین رویداد تاریخی در پیوند با تاریخ خلیج فارس است که در دوره ی صفویه و به طور مشخص در روزگار شاه عباس یکم رخ داد. از این رو مورخان و پژوهشگران آن را به عنوان نقطه ی عطفی در تاریخ تحولات خلیج فارس می شناسند. اما باید توجه داشت که از آغاز فرمانروایی شاه عباس ( ۹۹۶ هـ ق/۱۵۵۸م ) تا گشایش هرموز ( ۱۰۳۱هـ ق/۱۶۶۲م ) بیش از سه دهه سپری شد. از نگاه نگارنده، بررسی تکاپوهای شاه ایران در پیوند با خلیج فارس، در این سه دهه، می تواند نقش دولت ایران را در خلیج فارس روشن تر سازد.
آزادسازی هرموز و چیرگیِ کامل بر خلیج فارس در ادامه ی تکاپوهای نظامی شاه عباس بود که از مدت ها پیش با تصرف سرزمین های پیرامونی خلیج فارس و برخی جزایر و سواحل آغاز شده بود. بی گمان این تکاپوها زمینه های مناسب را برای پیروزی ایرانیان در هرموز فراهم آورد. حاکمان جدیدی که شاه عباس بر این سرزمین ها گماشت مدت ها پیش از نبرد هرموز به فرمان شاه، امنیت تجاری را در راه های منتهی به خلیج فارس برقرار کرده بودند و نیروی نظامی کافی برای چیرگی سیاسی و تجاری ایران در خلیج فارس گرد آورده بودند.
از سوی دیگر سی سال مناسبات سیاسی و تجاری با اروپا، تجربه و شناخت مناسبی برای شاه عباس فراهم ساخت و به او در پی ریزی شالوده ی سیاست تجاری ویژه اش در خلیج فارس کمک کرد. همان سیاستی که پس از نبرد هرموز در رویارویی با شرکت های هند شرقی در پیش گرفت. آنچه ذکر شد ضرورت بررسی دقیق تر دوره ی مورد بحث را ایجاب می کند.
شاه عباس بدون تردید یکی از با اراده ترین فرمانروایان جهان بود. او در آغاز شهریاری، مرده ریگی آشفته و پریشان را به ارث برد. ایران آن روزگار بر اثر رواج اختلافات و دسیسه چینی ها، در میان نخبگان سیاسی و نظامی، در شرایطی بحرانی قرار داشت. در مرزها، خاک ایران از همه سو مورد تجاوز بیگانگان قرارگرفته بود؛ مردم سردرگم بودند؛ دادو ستد، ساخت و ساز، کشت و کار و سایر امور کشور به خاطر ناامنی یا متوقف شده بود یا بازده اندکی داشت. شاه عباس با نبوغ شگفت انگیزش در تمام زمینه ها دست به تحولات و اصلاحات زد. سراسر چهار دهه ی حکمرانی شاه عباس آکنده از تلاش های بی وقفه ی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود. شگفت آنکه بنابر گزارش گواهان همزمانش، او از این همه تکاپو و جنبش، لذت می برد و بسیار با نشاط و سرزنده بود.
شاه عباس در سراسر دوران پادشاهی خود پیوسته می کوشید تا آنجا که میسر باشد با افزودن بر صادرات و کاستن از واردات بر ثروت مملکت بیفزاید. به همین سبب وارد امور بازرگانی می شد و خرید و فروش کالاهای داخلی و خارجی را در اختیار خود می گرفت. او سخت به تجارت علاقه داشت و می پنداشت بازرگانی یگانه راه ثروتمندی و آبادانی کشور است شاید ایران در زمان شاه عباس به راحتی با کشورهای بزرگ اروپایی پهلو می زد و حتی از آن ها برتر بوده است هدف پژوهش حاضر نمایاندن گوشه ای تکاپوهای سیاسی- تجاری شاه عباس یکم در خلیج فارس است. هرگاه موضوع خلیج فارس در زمان شاه عباس مطرح می شود همه ی نگاه ها به سوی نبرد هرموز، پیروزی شاه صفوی بر پرتغالی ها و مناسبات سیاسی تجاری ایران با شرکت های هند شرقی انگلیس و هلند جلب می شود. در حالی که دوره ی پیش از نبرد هرموز از جهت شکل گیری سیاست توجه به راه های دریایی با هدف صدور کالا به اروپا و فراهم آوردن زمینه های مناسب برای سیطره بر خلیج فارس، اهمیت درخور نگرشی دارد.
این سیاست به طور مشخص در زمان شاه عباس به عنوان یکی از راه کارهای مهم دولت ایران برای برون رفت از مشکلاتی چون جنگ های ایران و عثمانی و تجارت ایران با اروپا مطرح شد. از این رو می توان آن را » دکترین« نامید. » دکترین « از نگاه سیاسی و تاریخی به بخشی از برنامه ها و تلاش های یک دولت مرد گفته می شود که جنبه ی ابتکاری داشته و آثار مهمی بر جای می گذارد. دست کم در این پژوهش منظور از دکترین، ابتکارها و تدابیر ویژه ای است که یک فرمانروا برای برون رفت از دشواری ها و به سامان کردن آشفتگی های کشور در پیش می گیرد.
در این نوشته، تلاش شده با نگاهی همه سویه و بی پیرایه، تکاپوهای تجاری، سیاسی و نظامی شاه عباس در خلیج فارس، پیش از نبرد هرموز مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که مهم ترین ویژگی خلیج فارس، موقعیت تجاری آن است، شناخت اندیشه ی بازرگانی شاه عباس به عنوان یک سیاست گزار در آن پهنه ی آبی ضرورت دارد. از این رو پیش از ورود به بحث اصلی، توانمندی های شاه عباس در زمینه ی تجارت اشاره شده است تا خواننده بداند در پس تکاپوهای سیاسی و نظامی که در پیوند با خلیج فارس صورت گرفته، شهریاری با اندیشه های تجاری بلندپروازانه ای قرار داشته است. این بخش با عنوان» پادشاه تاجرپیشه « شامل سه قسمت است: نخستین قسمت به نمایاندن اندیشه ها و تدابیر تجاری شاه عباس از نگاه گواهان هم زمانش اختصاص دارد. در قسمت دوم، خدمات تجاری شاه بیان می شود و در واپسین قسمت به مهم ترین سیاست اقتصادی ایران یعنی جلوگیری از خروج پول نقد و صادرات کالا، به ویژه ابریشم، برای به دست آوردن نقره، اشاره می شود.بخش اصلی پژوهش با عنوان » شاه عباس و مسیر تجاری خلیج فارس « سه مبحث را در برمی‌گیرد: » گزینه ی سوم « عنوان مبحث آغازین است که دلایل توجه شاه عباس به مسیر تجاری خلیج فارس در آن بیان شده است. مبحث دوم با عنوان » تکاپوهای سیاسی و تجاری « به تلاش های درازمدت سیاسی و تجاری دربار ایران با کشور اسپانیا می پردازد که در آن زمان پرتغالی ها زیر حکومت این کشور قرار داشتند و شاه عباس ناچار بود مسایل خلیج فارس را با دولت اسپانیا مطرح سازد. و در واپسین مبحث با عنوان» تکاپوهای نظامی« نفوذ تدریجی شاه عباس در خلیج فارس، بررسی شود.بازرگانی از جمله اموری بود که شاه عباس به آن توجه ویژه ای داشت. برای روشن شدن سیاست تجاری او به برخی گزارش های گواهان آن زمان اشاره می‌شود:
یکی از همراهان سردودمور کاتن، سفیر انگلستان به دربار شاه عباس، می نویسد: » شاه عباس، یکی از بزرگ ترین بازرگانان روی زمین به شمار می رود. تمام ابریشم ایران را به قیمت معینی می خرد، بنابراین هر کسی بخواهد تجارت ایران را به انحصار خود درآورد، زحمت بیهوده می کشد و خیال خام می پرورد. زیرا منفعت شاه در این است که با تمام ملل تجارت کند و خود را مقید به انحصار معامله با یکی ننماید، چنانکه روز اول ما وارد اصفهان شدیم تجارت آزاد برای استفاده ی ترک ها و در عین حال پرتغالی ها که دشمن شاه می باشند اعلام شد «.
یک مأمور سیاسی دیگر می نویسد: شاه عباس را ملامت می کنند که به کار تجارت مشغول است ولی به گمان من توجه مخصوص و شرکت وی در امور بازرگانی کشور گناهی نیست، زیرا در ایران تجارت های بزرگ و گران بها از همه کس ساخته نیست. پادشاه ایران اجناس فراوانی را که بازرگانان شرق و غرب وارد می کنند به بهای ارزان می خرد و در مقابل آن، اجناس مرغوب ایران را به وسیله ی ایشان صادر می کند و آنچه خریده است برای فروش به بازرگانان ایران می سپارد.
در ایران هیچ کس جز وزیر مخصوص که از جانب شاه تعیین شده است اجازه ی معامله با تجار بزرگ خارجی را ندارد. هرگاه اجناس تازه، وارد ایران شود نخست انواع آن را از نظر شاه ایران می گذرانند، اگر پسندید خریداری می کند وگرنه در اختیار دیگران می گذارد
جهانگرد ایتالیایی، که با شاه عباس ملاقات داشته و از نزدیک ویژگی های شخصیتی او را بررسی کرده است، درباره ی وی می نویسد: » او همیشه نتایجی را که خود می خواهد از صحبت هایش می گیرد و نسبت به دیگران در عین حال که اظهار خصوصیت و دوستی می کند از ابراز دشمنی نیز ابایی ندارد. وی طرف را ناراحت می‌کند و در عین حال او را راضی روانه می سازد. حرف گوش می کند ولی گاهی گوشش به هیچ حرفی بدهکار نیست و خلاصه اینکه ضمن شوخی و مسخره به هیچ کاری تن در نمی دهد مگر اینکه خودش آن را بخواهد و منافعش آن را ایجاب کرده باشد و تمام ظواهر دیگر مصنوعی است و نباید زیاد به آن ها اعتماد کرد « »به طور کلی شاه عباس برای ملتش نه تنها یک پادشاه خوب بلکه در عین حال پدر و سرپرستی دلسوز و مهربان است. وی نه تنها به رعایایش زمین و حشم می بخشد بلکه به هر کس نیازمند باشد پول کافی می دهد تا احتیاجات خود را برطرف سازد. وسایل لازم را برای اتباع خود جهت تهیه ی مصنوعات در اختیارشان می گذارد و آنان را به آموختن هر هنری که به کارشان آید تشویق می‌کند و در حقیقت هیچ پدری نسبت به اتباع خود که هزاران هزار بلکه میلیون ها نفر هستند چنین مهربان نیست«
ساخت کاروانسراها، راه ها و برقراری امنیت در مسیرهای کاروانی از خدمات ماندگار و شایسته ی شاه عباس بود. او بعد از ناامنی دوره ی پدرش به سرعت قانون، نظم و امنیت را به جاده ها بازگرداند .
کار ساختمان کاروانسراها با سرعت شگفت انگیزی آغاز گردید و دیری نگذشت که کاروانسراهای نوبنیاد به صورت شبکه ی منظمی تمام مراکز فعالیت بازرگانان را به یکدیگر پیوند داد. این کاروانسراها در اندک مدتی طرف توجه سوداگران و مسافران قرار گرفت. کاروانسراهای شاه عباس به مراتب وسیع تر و مجلل تر از کاروانسراهایی بود که تا آن زمان درایران ساخته شده بود. دلاواله درباره ی کاروانسرایی به نام » سیاه کوه« که در سال ۱۰۲۸ هـ ق/۱۶۱۸ م در آنجا اقامت گزیده بود، توضیحاتی می دهد که نمایانگر توجه دقیق شاه عباس به امور بازرگانی و مسافرین است. چون این کاروانسرا فاقد آب شیرین بود، شاه معمار کاروانسرا را به سختی مجازات کرد و دستور ساخت کاروانسرای دیگری را نزدیک مخزن آب صادر کرد. دلاواله پس از شرح این رخداد می افزاید: » این مطالب را نوشتم تا توجه داشته باشید شاه عباس چقدر خرج می کند، زحمت می کشد تا کشورش زیباتر و آبادتر و برای حمل و نقل و تجارت مستعدتر شود «
بنابر گزارش های سیاحان اروپایی، قراردادن راهداران در نقاط کلیدی، افزون بر کسب درآمدهای سودمند در قالب عوارض راهداری، سلامت و امنیت را برای مسافران و کاروان هایی که از ممالک همسایه وارد می شدند، به ارمغان آورد .کاپیتان رابرت کاورت ، جهانگرد انگلیسی که در سال ۱۶۰۸ م از ایران عبور کرده است، درباره ی امنیت ایران می نویسد:» از شگفتی های روزگار آنکه انسان می تواند بدون هیچ گونه ترسی از روبه رو شدن با گروه راهزنان در ایران سفر کند و ممکن نیست هنگام سفر اثری از دزدی ببیند، به همین سبب در ایران برخلاف بسیاری از کشورهای خاور زمین جان و مال مسافر کاملاً ایمن است«.
جان کارت رایت که به شدت تحت تأثیر وضعیت امنیتی ایران قرار گرفته بود، اظهار می دارد به خاطر اقدامات شاه عباس، احترام به قانون، اجرای عدالت، گردآوری عوارض و مالیات ها در ایران نسبت به قبل از برتخت نشستن شاه عباس معنای دیگری پیدا کرده است. رایت چند مورد مجازات آشکار راهزنان را گزارش می کند و پیوسته در نوشته هایش خاطرنشان می سازد که شاه عباس و کارگزارانش متهمان به دزدی و آدم کشی را به شدت تنبیه می کنند از دیگر عواملی که دوره ی شاه عباس را از نگاه تجاری متمایز می سازد رفتار شایسته ی او و مردم ایران با بازرگانان بیگانه است. ایرانیان با بازرگانان اروپایی همانند هم وطنان خود رفتار می کردند .
برخلاف گذشته، از هم سفره شدن با آن ها ابایی نداشتند. همین رفتارها سبب شد مردمانی از تمام کشورهای اروپا روانه ی اصفهان، پایتخت ایران شوند. به نوشته ی فیگوئرا، سفیر اسپانیا در درباره شاه عباس، شمارش خارجیانی که در اصفهان بودند غیرممکن بود.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۴:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


پنج + 2 =