خیام نوایی ازاعماق فرهنگ تاریخی ما

خیام نوایی ازاعماق فرهنگ تاریخی ما

علی رزم آرای
گروه فرهنگی:نویسنده این نوشتار پیش از نیز به مناسبت روز بزرگداشت حکیم عمر خیام این اعجوبه تمام اعیار تاریخ ایران مطالبی به قلم سپرده است. زندگی او، ابعاد دانش و ادبیات او و دست آخر تحلیل مرگ¬اندیشی در گفتمان با مرگ¬اندیشی کسی همچون صادق هدایت تحت عنوان »تبین مرگ¬اندیشی و نگاه به مرگ در آثار حکیم عمرخیام و صادق هدایت«.
نویسنده این نوشتار در نوشتار یاده شده پیرامون دیدگاه حکیم عمرخیام به مرگ چنین نوشته بود: »رویت مستقیم مرگ از سوی حکیم عمرخیام درهمه چیز! اینکه همه چیز لاجرم پایانی دارد مسلم و بدیهی است! اما اینکه در زمان حال و در فعلِ همه چیز، مرگ را در آنها مستقیماً دیدن مسئله دیگری است. از دیدگاه خیام مرگ ما را احاطه کرده است!
مثال بارز در رباعیات یا ترانه¬های او همان عنصر خاک و تمامی متعلقات آن اعم از گلِ، کوزه، و …. و هر آن چیز که به خاک باز می¬گردد! دقت کنید! در اتاقتان و در خانه نشسته¬اید.
جنس آجرهای خانه، گچ، سرامیک، کاشی و… جنس همه لوازم خانگی و اجزای داخلی خانه با واسطه یا بی¬واسطه با خاک و زیر خاک در ارتباط است. مبل با چوب و درخت، پارچه با نخ و الیاف نخی و پلاستیکی با حیوانات حلال گوشت و نفت و فراورده¬های نفتی (پلاستیک، نایلون، پلیمر و …) فلزات اعم از قاشق و چنگال و قابله و گاز و شیر حمام و آشپزخانه و …. از جنس کانی¬های معدنی مدفون!
در خاک و قس-علی هذا..! تغییر و تبدل در اطراف و اکناف ما همه دید خیامی را دارد! حیات با مرگ احاطه شده و هرگونه تغییر و تبدل، هست و نیست شدن و … در گذر از آن به این اتفاق می¬افتد. آیات پایانی سوره یس در قرآن کریم به همین امر تأکید دارد: بشو، می¬شود! لازمه شدن چیزی در دنیا انسانی، این است که آن چیز نباشد و وجودِ ممکن نداشته باشد تا با امر الهی یعنی شو، شدن اتفاق بیفتد یعنی عمل شدن همان شدن است! دوتا در یکی! یعنی عمل به وجود آمدن چیزی با خود آن چیز یکی است البته در معنای الهی! عمل انسانی با واسطه و فرایندپذیر است پس زمان می¬برد! یعنی زمان حضور محسوس و واجب پیدا می¬کند.
اما عمل الهی موکول به زمان نیست چرا که زمان نیز در نسبت انسانی مخلوق است نه خالق! از دیدگاه دیگر و با توجه به عنصر زمان، در حالی که مرگ ما را احاطه کرده ما نیز با توجه به فرایندپذیر بودن اعمال انسانی در گذر زمان به سوی مرگ در حرکتیم!
یعنی در چنبره مرگ و با مرگ به سوی مرگ در حرکتیم! پس در این معنا خیام مرگ¬اندیش، همچون هدایت مرگ¬اندیش در طلب مرگ نبوده بلکه به دنبال تبین مرگ بوده است!«با این مقدمه در سخن بخش به مطالعه به زندگی ادبی و شعر حکیم اعجوبه تاریخ ایران پرداخته می¬شود:
زندگی ادبی: خیام نیشابوری زندگی خود را به عنوان ریاضیدان و فیلسوفی شهیر سپری کرد، در حالی‌که معاصرانش از رباعیاتی که امروز مایه شهرت و افتخار او هستند بی‌خبر بودند. معاصران وی نظیر نظامی عروضی یا ابوالحسن بیهقی از شاعری وی یادی نکرده‌اند.
کهن ترین کتابی که در آن از خیام نیشابوری شاعر یادی گشته است، کتاب “خریدة القصر” از عمادالدین کاتب اصفهانی است. این کتاب به زبان عربی و در سال ۵۷۲ یعنی نزدیک به ۵۰ سال پس از مرگ وی نوشته گشته است. کتاب دیگر “مرصادالعباد” نجم‌الدین رازی است. این کتاب حدود ۱۰۰ سال پس از مرگ خیام نیشابوری در ۶۲۰ قمری تصنیف شده‌ است نجم‌الدین صوفی متعصبی بوده که از نیش و کنایه به خیام به خاطر افکار کفر آمیزش دریغ نکرده ‌است. کتاب‌های کهن (پیش از قرن ۹) که اشعار خیام نیشابوری در آن ها آمده ‌است و مورد استفاده مصححان قرار گرفته‌اند علاوه بر مرصادالعباد از قرار زیرند: تاریخ جهانگشا ۶۵۸ ق)، تاریخ گزیده? حمدالله مستوفی ۷۳۰ ق)، نزهة المجالس (۷۳۱ ق)، مونس الاحرار (۷۴۱ ق). جنگی از منشآت و اشعار که سعید نفیسی در کتابخانه? مجلس شورای ملی جنگ یافت و در سال ۷۵۰ قمری کتابت گردیده است و همچنین مجموعه‌ ای تذکره ‌مانند که قاسم غنی در کتابخانه? شورای ملی یافت که مشتمل بر منتخابت اشعار سی شاعر است و پنج رباعی از خیام را نیز دارا است.زبان خیام نیشابوری در شعر طبیعی و ساده و از تکلف به دور است و در شعر پیرو کسی ن است. وانگهی هدف خیام از سرودن رباعی شاعری به معنی متعارف نبوده ‌است بلکه به واسطه ی داشتن استعداد شاعری نکته‌ بینی ‌های فلسفی خود را در قالب شعر بیان نموده است.( کیش مهر- دانشنامه رشد)
شعر خیام: شعر خیام، در قالب رباعی، شعری کوتاه، ساده و به دور از هنرنمایی های فضل فروشانه و در عین حال حاوی معانی پر مغز فلسفی و حاصل اندیشه هوشمندانه متفکری بزرگ در مقابل اسرار عظیم خلفت است. تعداد واقعی رباعیات خیام را حدود ۷۰ شمرده اند، در حالی که بیش از چند هزار رباعی به او نسبت داده می شود.
در دنیای ادب و هنر بیرون از مرزها، به ویژه در جهان انگلیسی زبان، خیام معروف ترین شاعر ایرانی است که شهرتش از محافل علمی و ادبی بسیار فراتر رفته است. این معروفیت مرهون ترجمه رباعیات او به وسیله ادوارد فیتز جرالد شاعر انگلیسی است. اوست، که در قرن ۱۹ میلادی، تفکرات بزرگ فیلسوف و شاعر را به جهانیان شناساند و موجب توجه همگان به این اعجوبه علم و هنر شد.
در حدود ۱۲ اثر از خیام در علم و فلسفه به جای مانده است، اما همین آثار اندک، خیام را در سراسر جهان به معروفیت رسانده است. از مهمترین آن ها ” کتاب جبر” است که بهترین اثر در نوع خود در ریاضیات است.
از دیگر آثار او می توان به رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات اقلیدس، رساله فی ابراهین علی المسائل الجبر و المقابله (جبر خیام)، میزان الحکم، رساله الکون و التکلیف، الجواب عم ثلاث مسائل اضیاء العقلی، رساله فی الوجود، رساله فی کلیه الوجود، نوروزنامه و کتاب الزیج الملکشاهی که به رومی نیز ترجمه شده ، اشاره نمود.اشعار خیام بیشتر به زبان فارسی و تازی می باشند مضمون عمده رباعیات خیام شک و حیرت، توجه به مرگ و فنا و تذکر در مورد مغتنم دانستن عمر انسان است.( کیش مهر- دانشنامه رشد)
سخن شناسی خیام: خیام نیشابوری در بحث ادبیات و شعر، بیشترین شهرت را در رباعیات به دست آورده چرا که رباعیات خیام بسیار ساده و بی آلایش و دور از تکلف و تصنع نوع زبان شعری است در عین این که شامل فصاحت و بلاغت است دارای معانی محکم و استوار است. خیام در این رباعیات تفکرات فلسفی خود را به بهترین نحو بیان می نماید و این رباعیات را اکثرا در دنبال افکار فلسفی خود سروده و به همین دلیل است که خیام نیشابوری در دوره خود شهرتی در شاعری نداشته و بیشتر به عنوان حکیم و فیلسوف معروف بوده اما بعد ها که رباعیات لطیف و فیلسوفانه او مشهود شد نام او در شمار شاعرانی قرار داده شد که شهرت جهانی پیدا کردند. ویژگی های دیگری که در اشعار خیام آشکار است این است که سخنش در کمال متانت و سنگینی است.
اهل شوخی و مزاح نیست، با کسی کار ندارد چون او حکیمی است متفکر، دنبال سخنوری ن است و زمانی که در اشعارش دقت می کنیم می فهمیم که تفکرات شعری خیام بر دو یا سه موضوع بیشتر ن است: یادآوری مرگ، تأسف بر ناپایدار بودن زندگی و بی اعتبار دانستن روزگار. از میان شعرای بزرگ ایران کمتر کسی به اندازه خیام نیشابوری است که شهرت جهانی داشته باشد چون اشعار او به زبان های گوناگون برگردانده شده باشد.
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت/چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت/روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


× نُه = 54