حجاب رفتار فرهنگی یا اندیشه فرهنگی
علی رزمآرای
گروه فرهنگی: پوشش و حجاب پدیدهای چند بعدی است. از یک سو مقولهای اخلاقی دینی و معرفتی است و از سوی دیگر پدیدهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و…است. ابعاد مختلف این پدیده به گونهای در هم تنیدهاند که نمیتوان در خصوص ابعاد و آثار اجتماعی آن به تحقیق پرداخت و ابعاد باطنی، »مبانی اعتقادی« و ایدئولوژی مذهبی را نادیده گرفت. نتیجه مطالعات این پژوهش نشان میدهد پنج زیر مجموعه فرهنگی به صورت کلان از نگرشهای باطنی افراد اقتباس میشود که مسیر انتخاب پوشش و حجاب ظاهری را در جامعه زنان تعیین میکند. در این نوشتار هر مدل ظاهری در تعاریف مفاهیم مذهبی و استناد به آیات قرآن در مقابل غیر محارم طبقهبندی گردیده و برداشت فرد و نگرش وی به پوشش سنجیده شده است. پوشش ظاهری زن مسلمان بخشی از حقیقت باطنی و بیانگر اندیشهها و نظام ارزشهای درونی اوست. از این رو جهت پژوهش در چنین موضوعی باید از سطح گردآوری صرف دادههای میدانی و به عبارتی از سطح جامعهشناختی پدیده فراتر رفت؛ زیرا در درک موضوعی که با نظام اندیشه و اصول معنوی و فرهنگی فرد عجین است، روشهای پیچیده و چند بعدی میتواند به شناخت درست موضوع کمک کند.
در این پژوهش به مطالعات جامعهشناختی حاکی از واقعیتهای مختلف اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژی پرداخته میشود. این موضوع به نوبه خود عرصهای را میگشاید تا با استفاده از اطلاعات جمعآوری شده و مطالعات چند جانبه سیاسی، اجتماعی، روانی و اخلاقی، علت فرم گرفتن پوشش ظاهر و نیز علت تغییر وضعیت حجاب و پوشش زنان در نیم قرن اخیر را درک کرد. ممکن است پوشش در یک کشور و در نزد عدهای، امری تقلیدی باشد و با الگوبرداری از دیگران، فرد به یگانگی، همرنگی و هماهنگی ظاهری برسد، اما حقیقت حجاب در نزد زنان معتقد و متعهد به اسلام فراتر از مد و تقلید است چرا در نزد عدهای الگوبرداری و تقلید از حجاب به مثابه بیماری، پیشروی میکند و در نزد برخی دیگر با تأمل و پذیرش است و در نزد برخی دیگر امری غیرقابل پذیرش و غیرقابل تحمل است! به راستی رفتار زنان مسلمان در مقابل ظاهر پوشش خود در اجتماع، نسبت به قوانین حقوقی و نیز هنجارها و نگرشهای سنتی، مدرن و فرامدرن موجود در جامعه چگونه است؟
زمانی که از پوشش و حجاب سخن میگوییم باید روشهای چند علتی و پیچیدهای را به کار گیریم. در اینجا ما اصل تکثرگرایی[۱] را ترجیح دادیم تا به درک واقعیتهای پوشش و حجاب نائل شویم. در ورای ظاهر حجاب و پوشش پدیده پیچیدهتری وجود دارد که موجب میشود افراد بتوانند تغییر وضعیت پوشش زنان و تغییر سبک حجاب در بعد اجتماعی را بدون توجه به ابعاد معنوی و مفاهیم مذهبی مانند ظاهر، باطن محرم، نامحرم- خصوصی، عمومی و…. بررسی نمایند. کسانی که حجاب را صرفاً از بعد مذهبی مطالعه میکنند، نمیتوانند عدم پذیرش حجاب نزد برخی دیگر را دریابند، در مقابل، زنانی که خود را مسلمان میدانند، ولی حجاب را امری نسبی میبینند، موضع لاادری خواهند داشت. از این رو، جهت شناخت ابعاد و تأثیرات اجتماعی و مبانی مذهبی حجاب، باید آن را به مثابه یک نظام اجتماعی- اعتقادی تلقی کرده و زیر مجموعههای فرهنگی پوشش و حجاب و کارکرد اجتماعی آن را، در قالب مکتب اسلام و درون جامعه اسلامی درک کرد. لازم به ذکر است که در تحلیل این موضوع نمیتوان یک بعد را بر بعد دیگر ترجیح داد، زیرا این دو بعد (نظام اجتماعی و نظام اعتقادی در هم تنیده شده و مجموعه نظام اجتماعی (ظاهر) و نظام اعتقادی ( باطن) یک »کل« را تشکیل میدهند که با هم تعامل مستمر دارند.
اساس این نوشتار بر این پایه است که میان ابعاد ظاهری انواع باحجابی، در مقابل اجبار جامعه به حجاب و ابعاد باطنی و نگرشهای ایدئولوژیکی- اعتقادی افراد با حجاب رابطه وجود دارد. این نگاه راه به طرح سؤالات زیر خواهد برد که فرصت این نوشتار برای تحلیل این سؤالات کافی به نظر نمی¬رسد:¬ زنان چگونه با موضوع حجاب در زندگی اجتماعی روبرو میشوند؟
زنان حجاب ظاهری را چگونه برمیگزینند؟
زنان چه درکی از اصول اساسی حجاب در اسلام دارند؟
زنان در مقابل مفاهیمی چون زنانگی، زیبایی، جذابیت و.. چگونه رفتار میکنند؟ آیا متغیرهای طبقه اقتصادی – اجتماعی تحصیلات، سن و موقعیتهای شغلی در انتخاب مدل حجاب زنان مؤثرند؟
*تشیع و حجاب در ایران
اکثریت مردم ایران به مذهب شیعه دوازده امامی معتقدند. مذهب شیعه با اعتقاد به اصل امامت استوار است که با حضرت علی (علیهالسلام) شروع و با ظهور حضرت مهدی (عج) به انجام میرسد. در این مذهب، برخی از مفاهیم، دارای ابعاد ظاهری و باطنی هستند و تشخیص میان ظاهر و باطن با مفهوم حجاب و باحجابی در ارتباط با خلقیات درونی آنها معانی متفاوتی مییابد. برای شناخت سیمای زن در اسلام، زندگی و نقش دخت پیامبر گرامی اسلام (ص)، ضروری است؛ زیرا ایشان به عنوان مادر ائمه (ع) جایگاه و نقش چندگانهای در اسلام و مذهب شیعه دارند. قبل از تحلیل دادههای تحقیق میدانی، تفاوت بین پوشش و حجاب در ابعاد اجتماعی- دینی، جهت روشن شدن موضوع مفید میباشد.
پوشش:مفهوم پوشش یک مفهوم عام بوده و بیشتر مشتمل بر معنای شئ انگارانه است. ظاهر مفهومی است که به پوشش نزدیک میشود و در معنای لباس و ظهور یا تظاهر تن میباشد. حجاب: مفهوم حجاب خاص بوده و پیچیدهتر از پوشش است و ارزشها و اصول اساسی مانند »ظاهر و باطن/ محرم و نامحرم/ خصوصی و عمومی« را در خود جای میدهد. منظور از این مفاهیم:باطن یعنی اخلاقیات و مفاهیم درونی و درون انسانها
قرآن و حجاب:قرآن مفاهیم محرم و نامحرم را مطرح میکند. محرم: قرآن در سوره ۲۴ آیه ۳۱ مشخص مینماید که زن در برابر افراد شامل: پدر برادر، شوهر، پدرشوهر، دایی، عمو، فرزند خواهر، برادر و… میتواند حجاب خود را بردارد.
نامحرم: کسانی هستند که ازدواج با آنها در شرایط خاص مجاز میباشد و زن باید در مقابل آنان حجاب داشته باشد. محرم و نامحرم به طور کلی معنای باحجابی و بیحجابی را در برمیگیرد.
خصوصی: زندگی محرمانه، عاطفی و خانوادگی عمومی: فضای اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی فراتر از قانون اجبار حجاب، مدلها و سلوک رفتاری مختلفی نسبت به حجاب وجود دارد. در واقع مقوله حجاب در ایران بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در ظاهر دیده میشود. بنابراین زنان مفهوم آزادی را به عنوان مفهومی واحد، در تقابل و تخالف یا در توافق با حجاب به کار بردهاند.
برای برخی، اعتقاد به حجاب نشانه آزادی است و حتی احساس آزادی عمیق درونی را بیان میکنند، اما برای عده دیگری اعتقاد به حجاب مانعی برای آزادی به حساب میآید. نظرات مختلف در خصوص حجاب و کلیت را می¬شود در چند مورد زیر خلاصه کرد:
– بعضی از زنان به محدودیت فرم، رنگ و مدل انتقاد دارند؛ بدون اینکه اصل حجاب را رد کنند. مثلاً معتقدند چرا سیاه، چرا چادر، چرا چادر بلند و…
- بعضی دیگر به حجاب ظاهر و پوشاندن ظاهر معتقد نیستند و به وجود باطن پاک، اخلاق و منطق مذهبی معتقدند، از نظر آنها چاه باید به چشمه اتصال داشته تا بجوشد.
– برخی معتقدند حجاب نبایستی به صورت اجبار باشد، اعتقاد باطنی باید بر ظاهر فرد مسلط باشد و با اجبار، ظاهرسازی مفید نیست.
– گروهی معتقدند حجاب در اسلام وجود ندارد و به کلمه حجاب در اسلام چه ابعاد ظاهر و چه باطنی معتقد نیستند. این گروه شدیدا ً مخالف حجاب هستند و با رفتار خود ایدئولوژی خود را نمایان میسازند.
نتیجه آنکه حجاب در جامعه ایرانی و به در طبع جوامع شهری متأثر از قومیت¬های مختلف آن از نظر رفتار شناسی فرهنگی و اندیشه فرهنگی، امری تحلیل نشده است و فقط رفتاری دینی و مذهبی تلقی می¬شود که انگاری است تک بعدی.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۵:۵۶ ق.ظ