نادیده گرفتن موسیقی اقوام فرونشست فرهنگی است

نادیده گرفتن موسیقی اقوام فرونشست فرهنگی است

گروه فرهنگی:موسیقی اقوام بخشی مهم و جدانشدنی فرهنگ مناطق مختلف ایران است که در گیرودار روزگار، در حال کمرنگ شدن است.
با ورود موسیقی‌های پر سر و صدا و هیجان انگیز دیگر کمتر جوانی به سراغ فراگیری موسیقی محلی می‌رود و اساتید این رشته یک به یک در حال از دست رفتن هستند و این زنگ خطری است برای نابودی گوشه مهمی از فرهنگ ایرانی. توجه به موسیقی نواحی یکی از مسائل اساسی در حفظ فرهنگ ایرانی است زیرا موسیقی، زبان، غذا، لباس و دیگر عناصر سازنده فرهنگ از هم جدانشدنی هستند و با آسیب به یکی از آنها، دیگر بخش‌ها هم دچار خساراتی خواهند شد. از طرفی گاهی این سبک از موسیقی به دلیل رواج موسیقی در دیگر سبک‌ها، میان جوانان کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. این در حالی است که در صورت انتقال نیافتن موسیقی منطقه‌ای از پیشکسوتان به جوانان، احتمال نابودی بخشی از فرهنگ‌های اصیل ایرانی وجود دارد.
چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان، با حمایت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دبیری هومان اسعدی توسط انجمن موسیقی ایران در حال برگزاری است و شرکت‌کنندگان راه‌یافته به مرحله دوم از ۱۵ تا ۳۰شهریور برای ارسال آثار خود از طریق سامانه »بامک« مهلت داشتند. این مساله همواره مورد توجه مسئولان بوده به گونه‌ای که خردادماه سال گذشته محمد اللهیاری مدیرکل دفتر موسیقی در نشست مدیران و دست‌اندرکاران چهار جشنواره موسیقی، حمایت از موسیقی نواحی را از سیاست‌های محوری دفتر موسیقی دانست.
تا چه اندازه برای حفظ و گسترش موسیقی نواحی تلاش شده است و این تلاش چه نتایجی به همراه داشت؟
شهرام صارمی، نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر درباره اهمیت موسیقی گفت: موسیقی در کل یک هنر کاربردی است. هنری است که در همه مناطق ایران در شادی، غم، آیین‌ها و مراسم‌ها از آن استفاده می‌شود. باید توجه داشت، موسیقی در بطن نواحی مختلف و اقوام مختلف وجود دارد. موسیقی باید با زندگی حرکت کند و در کل زندگی حضور داشته‌باشد.این پژوهشگر در توضیح موسیقی نواحی بیان کرد: آنچه به عنوان موسیقی دستگاهی ایران یا موسیقی اصیل و سنتی ایرانی اطلاق می‌شود، لفظ علمی آن موسیقی دستگاهی است. موسیقی دستگاهی، ریشه موسیقی در اقوام ایران است، به این معنی که از موسیقی اقوام ایران، موسیقی دستگاهی ایرانی استخراج شده است. با تحقیق در این زمینه می‌بینیم در هر منطقه از ایران، یکی از دستگاه‌ها و فواصلی که در موسیقی ایران وجود دارد، خیلی شاخص است. برای مثال موسیقی دستگاهی در خراسان شور، در منطقه لرستان ماهور، در گیلان و مازندران دشتی است.
به گفته صارمی، موسیقی دستگاهی ایرانی نشات گرفته از موسیقی اقوام ایران است با تنظیمات و ترکیباتی که در تدریس به آن داده شده و به شکل امروزی درآمده است.
او افزود: باید توجه داشت که تاکنون در موسیقی اقوام، بسیاری از پیشکسوتان توانا و ارزشمند را از دست دادیم، بسیاری دیگر در سنین کهنسالی هستند و شاید آنطور که باید نتوانند موسیقی اجرا کنند.
این پژوهشگر افزود: از طرفی، به لحاظ شغلی ،موسیقی‌دان‌های اقوام در شرایط خوبی نیستند زیرا بخش عمده‌ای از درآمد آنها از جشن‌ها و آیین‌ها کسب می‌شد، اما متاسفانه بیشتر این جشن‌ها و شادمانه‌ها را با دستگاه‌های برقی برگزار می‌کنند. کسی دنبال نوازندگان نواحی نمی‌رود و از نظر شغلی در مضیقه‌اند. مگر اینکه گاهی جشنواره‌ای باشد و بعداز یکی دو سال، از نوازنده دعوت کنند، اما این راه نمی‌تواند از نظر مالی آنها را تامین کند.وی با تاکید بر لزوم توجه اداره فرهنگ و ارشاد و انجمن موسیقی شهرستان‌‎ها به موسیقی دستگاهی هر منطقه، ادامه داد: انجمن‌ها و ادارات باید برای موسیقی دستگاهی، بودجه کافی داشته‌باشند. برای جوان‌ترهایی که در هر منطقه این سازها را فرامی‌گیرند یا می‌خواهند یاد بگیرند، باید کلاس‌های جدی با حضور پیشکسوتان همان سازها در منطقه خود ترتیب دهند. در واقع مسئولان باید رگ و پی این هنر را زنده نگه دارند اما این اتفاق نمی‌افتد. جوان‌ها به پیشکسوتان این هنر، دسترسی ندارند در نتیجه فقط در خانواده‌هایی که پیشکسوتان موسیقی دستگاهی حضور دارند، کودکان آموزش می‌بینند، در باقی موارد موضوع خیلی سخت جلو می‌رود.درباره اقداماتی که دولت برای حفظ و ترویج موسیقی دستگاهی انجام داده‌، می‌توان به جشنواره‌های این حوزه اشاره کرد.
صارمی با اشاره به رویدادهای مثبتی که در جریان جشنواره‌های موسیقی اتفاق افتاده است گفت: موسیقی اساسا موضوع مسئولان نیست. کوشش‌هایی که شده همه مقطعی و توسط افراد خاص اتفاق افتاده است. اقدامات سازماندهی شده و برنامه‌ریزی شده نبوده است. این مساله محدود به موسیقی نیست و در دیگر مسائل فرهنگی هم مطرح است.
او ادامه داد: موسیقی جزئی از فرهنگی است که زبان، غذا، لباس دین و آیین در آن وجود دارد.
نادیده گرفته شدن موسیقی، فرونشست فرهنگی است. مساله دیگر اینکه موسیقی باید در بطن زندگی باشد. با تغییر شیوه‌های زندگی، شکل اجرای موسیقی هم تغییر می‌کند یا از بین می‌رود. برای مثال بسیاری از آوازها و موسیقی‌ها برای کاشت، داشت و برداشت بود. در جنوب کشور بسیاری از موسیقی‌ها مخصوص ماهیگیری توراندازی، پاروزدن و … بود.با مکانیزه شدن فعالیت انسان و از بین رفتن روش‌های قدیمی بخشی از فرهنگ از بین می‌رود. برای مثال وقتی ماهیگیری با لنج انجام می‌شود کسی پارو نمی‌زند، یا تور نمی‌اندازد و در واقع با تغییر شکل زندگی، بسیاری از سبک‌های موسیقی‌ در معرض نابودی است.
به گفته این پژوهشگر باید در حوزه فرهنگ سرمایه‌گذاری مادی و معنوی شود تا نتیجه دهد. اگر مردم به خوبی با موسیقی سنتی خود آشنا باشند –نمی‌خواهم بگویم دیگر سبک‌های موسیقی‌ بد است- مسئولان مجبور به حفظ و اشاعه آن خواهند شد، اما این کوشش صورت نگرفته و دورنمایی هم برای آن دیده نمی‌شود.
به گزارش آراز اذربایجان به نقل از ایرنا، توجه به فرهنگ نواحی از ضرورت‌های اقدامات حفاظت فرهنگی است. موسیقی فقط بخشی از فرهنگ مناطق مختلف است که باید برای حفظ کل فرهنگ، حفاظت شود. انتقال موسیقی دستگاهی گاهی فقط از راه پیشکسوتان این سبک ممکن است و اگر آن نوازنده در زمان حیات خود، نتواند افرادی را تربیت کند، چه بسا بخشی از فرهنگ ایران برای همیشه نابود شود.
. Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۵ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۹:۱۶ ق.ظ

دیدگاه


× 5 = پنج