ترجمه حکیمانه بهره وری از گستره اندیشه
گروه فرهنگی:بدیهی است که تحولات فرهنگی و اجتماعی در یک جامعه بر مبنای اندیشهها بهوجود میآیند. نگاهی اجمالی به تاریخ تحولات فرهنگی و اجتماعی در ایران نیز نشان میدهد که کشور ما نیز از این قاعده مستثناء نیست و قوام یافتن اندیشههای گوناگون در دورههای متفاوت زمانی، مهمترین تحولات تاریخی ما را رقم زده است.
انقلاب اسلامی ایران، انقلاب مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و … در تاریخ معاصر ما و حتی تغییر آرام سبک زندگی مردم، همگی رخدادهای مهمی هستند که بر مبنای یک چارچوب اندیشهایِ قابلملاحظه بهوقوع پیوستهاند. اندیشهای که بهصورت گفتمانی عمومی در اذهان مردم تسری مییابد و کنشهای آگاهانه و ناآگاهان? آنها را شکل میدهد.
اندیشهها از مبادی و مجاری گوناگون و متنوعِ آشکار و نهان وارد یک جامعه میشوند و بلاشک یکی از مهمترینِ این مبادی و مجاری، کتاب است؛ کتابهایی که حامل گفتمانهای گوناگون بومی و غیربومیای هستند که هر کدام نسخهای برای سعادت جامعه میپیچند؛ کتابهایی که خوشبختانه یا متأسفانه، بخش قابلتوجهی از آنها حامل گفتمانهای ترجمهای و غیربومیاند و تأثیرات عمیق فرهنگی این گفتمانها در جامعه بر جای میماند.آگاهی از تحولات سدهها و دهههای اخیر کشور بهخوبی نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از افکار و اندیشهها تحت تأثیر جریان ترجمه و اندیشههای وارداتی بهوجود آمده و قوام یافته است.
شاید یکی از بهترین مثالهایی که بتوان در این حوزه استفاده کرد، ظهور و تولد جریان روشنفکری در دویست سال گذشته در کشور باشد که تماماً تحت تأثیر اندیشههای ترجمهای و افراد دلبسته و شیفت? غرب رخ داد. ظهور گسترد? تشکلها و جریانهای مارکسیستی در نیم? اول قرن چهاردهم شمسی در کشور نیز شاهد مثال دیگری از اثرگذاری عمیق اندیشههای وارداتی و ترجمهای است. حتی در دهههای اخیر، مباحثی همچون »توسعه«، »جهانیسازی«، »دموکراسیخواهی« و … نیز غالباً متأثر از وارد کردن بستههای اندیشهای ترجمهای و غیربومی بوده است.علاوه بر توجه به تحولات تاریخی و اندیشهای، گشت و گذاری در کتابفروشیها نیز بهخوبی گویای توجه مخاطبان به آثار ترجمهای است و این آثار قطعاً اثرگذاری خود را در سطوح و اشکال مختلف خواهند داشت. یکی از این آثار این است که به لطف جریان ترجمه، همواره میتوان تصویر و شِمایی از تحولات اندیشهای جهان را در کشور داشته باشیم و فیالواقع در جریان ماوقع جهان اندیشه باشیم. البته این مسئله تیغی دولبه است و همانطور که میتواند ما را از آنچه در میان سایر ملل و اقوام در جریان است، مطلع کند، میتواند پرد? بیخبری و بیاطلاعی از آن را نیز جلوی چشمان ما بکشد.
این اتفاق زمانی رخ میدهد که ترجمه با نگاهی »گزینشی« انجام شود و اندیشهای که در »بخشی« از عرص? بینالملل در حال بروز و ظهور است، بهعنوان اندیش? رایج جهان به جامعه تزریق شود و سایر اندیشهها مغفول واقع شوند. به این معنا که آنچه ترجمه شده و بهعنوان »اندیش? رایج« به جریان فکری کشور تزریق شده است، تنها بخشی از واقعیتِ فکری موجود در جهان است، نه همه و نه حتی الزاماً جریان فکریِ غالب! یک مثال تاریخی این مسئله را بهخوبی روشن خواهد کرد.
بسیاری از حرکتهای تأسیسی و ابتدایی در حوز? ترجم? کتاب در ایران توسط مؤسساتی شکل گرفت که وابسته به جریان پهلوی و عموماً دارای تفکرات لیبرالیستی بودند؛ مؤسساتی همچون »بنگاه نشر و ترجمه« و »مؤسس? فرانکلین« و هشت ناشری که به تعبیر مرحوم »جلال آلاحمد« در سای? »مؤسس? فرانکلین« رشد میکردند. این مؤسسات مسئول وارد کردن آثار همراستا با تفکرات لیبرالیستی در ایران بودند و طبیعی است که جریان قوی ترجم? ایران نیز بر مدار این تفکرات و دغدغهها شکل گرفت.
نکت? قابلتوجه در این میان این است که مؤسساتی همچون فرانکلین در دور? جنگ سرد، اساساً مأموریت توسع? ادبیات لیبرالیستی در جهان سوم و کشورهای درحالتوسعه را داشتند و اهتمامی جدی در این امر بهکار میبستند و توفیقهایی را نیز داشتند. جالب آنکه بزرگترین پروژهای که مؤسس? فرانکلین در سراسر جهان اجرا کرد، در سای? حمایتهای رژیم پهلوی، در ایران اجرا شد که شرح و بسط آن در این مقال نمیگنجد. از همین رو، طبیعی است که از آنجایی که اولین اقدامات تشکیلاتی گسترده در حوز? ترجمه در ایران توسط این گروه از ناشران صورت گرفت، بافتِ اصلی ترجمه نیز با محوریت آثار ترجمهایِ متناسب با تفکرات لیبرالیستی شکل گرفت و این جریان سالها جریان غالب ترجم? کشور بود.از سوی دیگر، در مقابل این جریان، جریان ترجم? دیگری در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بهوجود آمد که ترجم? آثار متفکرین اسلامی را در دستور کار خود قرار داده بود. نشر آن آثار، بهخوبی نشان داد آنچه که تا آن روز توسط جریان غالب ترجم? کشور به بدن? جامعه تزریق میشد، تنها »بخشی« از ماوقع آن سوی مرزهاست و از قضاء، متفکرین جدیای در بیرون از کشور وجود دارند که به لحاظ فکری، در نقط? مقابل این جریان لیبرالیستی قرار دارند و تا آن روز قربانی نگاه »گزینشی« به ترجمه شده بودند و صدایی از آنها در کشور شنیده نمیشد.
ترجم? این آثار میتوانست افقهای جدیدی را فراروی علاقمندان کتاب و تفکر باز کند.آنچه در جریان ترجم? ده? چهل و پنجاه شمسی و قبل از آن رخ داد، گواه خوبی بر این مسئله است که اولاً نگاه »گزینشی« به ترجمه میتواند ابزاری در دست جریان سلطه، برای رهنمون کردن جامعه به سمت شقاوت باشد، ثانیاً توجه به ظرفیتهای اندیشهای در سایر نقاط جهان میتواند افقهای جدیدی فراروی یک جامعه باز کرده و به تولید علم و دانش در درون کشور نیز کمک کند و ثالثاً از آنجایی که مترجم غالباً به ترجم? آثاری مبادرت میورزد که مورد علاقه و مطلوب او و متناسب با جهانبینی و ایدئولوژی اوست، برای تقویت گفتمان انقلابی، باید به پرورش مترجمین قوی با علایق و نگاههای انقلابی دست یازید.اگرچه برای روشن شدن این موضوع از یک مثال تاریخی استفاده کردیم، این مسئله امری تاریخی نیست و در حال حاضر نیز در جامع? ما وجود دارد؛ چه بسا توجه به این امر، امروز، از جهاتی اهمیت بیشتری نیز دارد.
لذا برای تقویت جریان فکری داخل و همچنین جلوگیری از آفات نگاه »گزینشی« به ترجمه، میبایست با نگاهی راهبردی به سمت ترجم? هدفمند و عالمانه حرکت کرد.بنابراین حتی در صورتی که برنامهریزیهای گستردهای هم در حوز? تولید دانش در کشورمان انجام شده و در این مسیر از ظرفیت هم? اندیشمندان داخلی نیز بهره برده شود، همچنان این جمعیت به لحاظ کمّی ظرفیتی بسیار محدود برای تولید دارد و بیش از آن هم نمیتوان توقع داشت.
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۴ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۷:۵۱ ق.ظ