تاثیرتغییر سبک زندگی بر تغییر الگوی مصرف

تاثیرتغییر سبک زندگی بر تغییر الگوی مصرف

گروه اقتصادی :مروری بر عادات روزمره ی مردم نشان می دهد که متأسفانه مردم در بسیاری از الگوهای حاکم در زندگی شان، از الگوهای غربی پیروی می کنند.
به عنوان مثال، کالایی همانند یخچال یا ماشین لباس شویی و ظرف شویی زاییده ی سبک زندگی و اهداف مصرفی غربی است. نظام فکری غرب برای ایجاد آسایش و آرامش و سهولت در زندگی و برای آنکه مردم وقت خود را صرف کارهایی نظیر لباس شستن یا ظرف شستن نکنند و بتوانند هم وقت بیشتری در اختیار داشته باشند و هم آنکه انرژی کمتری صرف کنند و زندگی راحت تر باشد، چنین دستگاه هایی را تولید کرده است. به عبارت دیگر، سبک زندگی غربی همواره به دنبال کاهش زمان مصرفی مردم برای رسیدن به اهداف در کنار ایجاد سهولت در انجام امور است. به همین دلیل، ماشین را اختراع کرد تا مردم در زمان کمتر و با سهولت بیشتر، به مقصد خود برسند.
اما اکنون با وجود تهیه ی بسیاری از مواد غذایی از مغازه ها یا غذابیرون برها و فست فودها، در کنار وجود جاروبرقی، ماشین لباس شویی و… برای انجام امور خانه، باز بسیاری از زنان از کمبود وقت و توان در جهت انجام کارها گله دارند. بحث آسیب شناسی فرهنگ غربی و اثرات آن در زندگی روزمره ی ما نیست، اما قصد بیان این نکته را داریم که سبک زندگی غربی، که بر اساس ایجاد راحتی و کاهش زمان انجام امور در زندگی ما رخنه کرده است، بسیاری از مسائل ما را تحت تأثیر قرار می دهد.
بنابراین در این سبک زندگی، که بسیاری از الگوهایش را از اقتصاد غربی وام گرفته، طبیعی است که مصرف کالاهای خارجی متناسب با این فرهنگ نیز اصل باشد و همچنین تکلم به انگلیسی نیز یک افتخار محسوب شود؛ زیرا نحوه ی زندگی حاکم در میان مردم، سبک زندگی غربی است که برخی از اصول اسلامی بر آن حاکم است. به همین دلیل، مصرف کننده ی داخلی، مصرف کالاهای داخلی برایش توجیه ندارد و تمایل به خرید کالاهایی دارد که با فرهنگی که به او ارائه می شود همخوانی بیشتری داشته باشد.
اگر ما تنها تکنولوژی را از تمدن غربی وام بگیریم و سایر اقتضائات آن به کشور وارد نشود، با توجه به توضیحات بیان شده، تنها ثمره ی آن تنبلی و راحت طلبی خواهد بود که در جامعه ی امروزه مشاهده می کنیم.سبک زندگی اسلامی و تغییر ساختار تولیدات ملی:این مسائل در کنار این مهم نیز باید مورد توجه قرار گیرد که بسیاری از تولیدات داخلی ما متأثر از سبک زندگی غربی است که در رویکرد بلندمدت باید اصلاح شود. مثلاً تولید وسایلی نظیر جاروبرقی، نوشابه، غذاهای آماده و… نشئت گرفته از آن سبک زندگی است که تشریح شد و خود این مسائل به این سبک زندگی دامن می زند. لذا باید برای تغییر سبک زندگی و تغییر نحوه ی تولید ملی نیز فکر اساسی تری صورت گیرد.
به بیان دیگر، بسیاری از تولیدات ملی، خود مروج سبک زندگی غربی و راحت طلبی هستند که تکنولوژی برای ما به ارمغان آورده است. لذا در یک حرکت بلندمدت تر، باید با تغییر نظام تولیدی، به سمت تولید کالاهایی برویم که از تکنولوژی اسلامی نشئت می گیرند و می توانند ساختار اقتصادی را نیز تغییر دهند.
فرهنگ سازی برای مردم:همان طور که مقام معظم رهبری نیز تأکید فرمودند، یکی از مسائل دیگری که در باب سبک زندگی مؤثر است فرهنگ سازی و تبلیغات در جهت مصرف کالاهای داخلی است. مردم باید از طریق رسانه های مختلف، از سبک زندگی متأثر از تکنولوژی و راحت طلبی، به سبکی از زندگی که تلاش و کوشش در آن تجلی دارد و بیشتر مطابق با فرهنگ اسلامی است روی بیاورند و این نیازمند تبلیغات و فرهنگ سازی مناسب در رسانه هاست.
متأسفانه در رسانه های مختلف، عزمی جدی برای فرهنگ سازی تولید ملی دیده نمی شود. سایت ها و خبرگزاری ها بیشتر به مسائل حاشیه ای نظیر مباحث سیاسی، اخبار دلار و سکه و مسائل حاشیه ای تمرکز دارند و رسانه ی ملی نیز با وجود آنکه برنامه های مختلفی در باب حمایت از تولید ملی تهیه می کند، اما در فرهنگ سازی آن برای مردم، بسیار ضعیف عمل می شود و حتی برخی از فیلم ها و سریال ها که به نشان دادن زندگی افراد ثروتمند می پردازند، با نشان دادن مصرف کالاهای لوکس و تجملی و بعضاً غیرایرانی، مردم را تشویق به مصرف چنین کالاهایی می کنند.
در چنین شرایطی که در برنامه ها و فیلم ها و سریال های رسانه ی ملی مصرف کالاهای داخلی یک ارزش به شمار نمی آید، نمی توان انتظار چندانی در تأثیرپذیری مردم و مصرف کالاهای داخلی داشت. تعطیل شدن بسیاری از برنامه های آموزشی و اقتصادی به خاطر کسری بودجه ی دولت در سال جاری نیز بر رها کردن فضای فرهنگ سازی دامن زده است.
البته باید توجه داشت که عامل اصلی اثرگذاری تبلیغات در کشور، رعایت صداقت در تبیین مواضع برای مردم است. اگر مردم ببیند که در تبلیغات یک کالا ایرانی معرفی می شود، اما در حقیقت تولید داخل نیست و چنین سخن هایی در حد شعار است، نه تنها دیگر رغبتی به خرید کالای ایرانی نخواهند داشت، بلکه به علت اینکه اعتماد خود را به دولت از دست می دهد، سایر سیاست ها نیز محکوم به شکست خواهد بود.
فرهنگ رزق محور و گسترش مصرف تولیدات داخلی:یکی از مسائلی که می تواند در حمایت از تولید ملی مؤثر باشد و در سبک زندگی اسلامی نیز جایگاه اساسی داشته باشد مسئله ی رزق است. مطابق با سبک زندگی اسلامی و بیان آیات و روایات، رزق انسان البته در صورتی که تلاش کافی و لازم را انجام داده باشد، تضمین شده است و نباید نگران تأمین رزق خود باشد. در این شرایط، مسلمانی که در کار تولید و ساخت وساز است، روزی خود را از خداوند طلب می کند و برای کسب درآمد در حق مردم اجحاف نمی کند و بر همین اساس، کالاهای باکیفیت تولید می کند و حقوق کارگران را به درستی می دهد و در بازار نیز تقلب نمی کند.
اگر چنین برداشتی در میان تولیدکنندگان ما نهادینه شود و سبک زندگی در میان این قشر، اسلامی باشد، بازار کالا هم از نظر کیفیت و هم کمیّت بسیار متحول خواهد شد و مردم نیز منتفع می گردند.
این امر سبب می شود مردمی که مصرف کننده ی کالاهای داخلی هستند نیز به دلیل دیدن صداقت و کیفیت تولیدکننده، تمایل بیشتری به مصرف این کالاها نشان دهند و از کالاهای خارجی کمتر مصرف کنند و این مسئله نیز موجب گسترش مصرف تولیدات داخل و قدرت یافتن تولیدکننده ی داخلی می شود.
رشد اقتصادی و سبک زندگی:با توجه به مطالب بیان شده، می توان نتیجه گرفت که هر نوع رشد اقتصادی برای نظام اسلامی مطلوب نیست. به بیان دیگر، اگر رشد اقتصادی به رشد سبک زندگی اسلامی و ایرانی کمک کند و صنایعی را رشد دهد که باعث کاهش وابستگی کشور می شوند، می تواند برای نظام اسلامی مثمر ثمر باشد.
اما رشد بی رویه ی بخش خدمات در مواردی نظیر پاساژهای فروش لباس و مواد خوراکی و بسیاری از اقلام مصرفی، در کنار رشد رستوران ها و مجتمع های رفاهی و رشد بانک ها که ثمره ی رشد بی رویه ی نقدینگی در کشور است و بسیاری از موارد مشابه دیگر، برای جامعه ی اسلامی مطلوب نیست و نیاز است تا همان طور که رهبری نیز بیان کردند، نخبگان و مسئولین برای ایجاد چنین تغییری تلاش کنند.
به بیان دیگر، تغییر سبک زندگی و تغییر الگوی مصرف، دو بال تغییر ساختار مردمی اقتصاد هستند و بر یکدیگر متأثر هستند که تغییر در هر یک، به بهبود دیگری کمک خواهد کرد.
تغییر ساختار مردمی اقتصاد یعنی تغییر الگوی مصرف و تغییر سبک زندگی از طریق نهادینه کردن مصرف کالاهای داخل در طرف تقاضا و بهبود کیفیت کالای داخل در طرف عرضه محقق خواهد شد. لذا دولت و نهادهای مسئول باید از طریق فرهنگ سازی سبک زندگی اسلامی و الگوی مصرف اسلامی، در جهت نهادینه کردن مصرف کالاهای داخلی و بهبود کیفیت کالاهای داخلی گام بردارند تا هم شرایط برای اقتصاد مقاومتی و تحقق عزم ملی مهیا شود و هم اینکه راه های عملیاتی سازی تمدن اسلامی گسترده شود.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۳ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۴:۵۴ ق.ظ

دیدگاه


− 5 = سه