اقتصاد ایران زیر بار هزینه‌های خشکسالی

اقتصاد ایران زیر بار هزینه‌های خشکسالی

گروه تحلیل : »ایران در کانون خشکسالی جهانی«، خبری نیم خطی است که حالا شاید از فرط تکرار برای بخشی از مدیران و مسئولان کشور و شاید افکار عمومی تکراری شده باشد، اما حقیقت آن است که این تکرار هیچ از خطر وقوع آن نخواهد کاست.
وضعیت وقتی عجیب‌تر می‌شود که بدانیم همزمان با تشدید روند تغییرات اقلیمی، پدیده خشکسالی نه تنها در کشور‌های با اقلیم خشک و نیمه‌خشک مانند ایران بلکه در مناطقی مانند اروپا و آمریکا نیز گسترش یافته است و حالا دیگر کارشناسان جهانی بیشتر از پیش اخطار می‌دهند که برخی مناطق و کشور‌ها مانند ایران در کانون این خشکسالی قرار دارند.
اما در سال ۱۳۹۴ گزارشی از سوی ناسا منتشر شده بود که تحقیق انجام شده نشان می‌داد در سه دهه آتی خشکسالی در خاورمیانه و برخی نقاط جهان تشدید خواهد شد، و اتفاقا در میان ۴۵ کشوری که در خطرند، ایران رتبه چهارم را دارد.
این گزارش، اما آن زمان در حالی منتشر شده بود که ایران در سال ۱۳۹۳ یکی از بدترین دوره‌های خشکسالی خود را گذرانده و به وضوح تاثیر آن حتی در امنیت غذایی شهروندان نیز دیده می‌شد، اما به نظر می‌رسد اخطار داده شده توسط ناسا درباره وخامت ماجرا همچون گزارش‌های جدیدتر چندان مسئولان را متوجه وخامت اوضاع نکرد.
کما اینکه کارشناسان سازمان جهانی هواشناسی پیش از این نیز بار‌ها تکرار کرده بودند که خشکسالی یک دوره خشکی طولانی در چرخه طبیعی آب و هوایی است که می‌تواند در هر منطقه‌ای از جهان روی بدهد و این پدیده نیز بر اثر کاهش بارش نزولات آسمانی و به تدریج پدیدار می‌شود، اما عواملی مانند فقر و استفاده نادرست از زمین نیز موجب تشدید آسیب‌پذیری در برابر خشکسالی شده و پس از دوره‌های طولانی خشکسالی باید در ابتدا منتظر بحران‌های اقتصادی، تشدید تنش غذایی و در نهایت ناامنی اجتماعی و سیاسی باشیم.
همچنین کارشناسان حوزه آب و هوا درباره وضعیت بی آبی جهانی نیز هشدار داده اند و اکنون دیگر به نظر می‌رسد که سراسر جهان با وضعیت بی‌سابقه‌ای از خشکسالی رو به رو شده و امکان پیشگیری از رخداد خشکسالی به عنوان یک پدیده طبیعی دیگر وجود ندارد و در سال‌های اخیر با وقوع خشکسالی‌های متعدد در مناطق مختلف جهان تحقیقات زیادی در این خصوص انجام شده است، تحقیقاتی که در نتایج آن‌ها به بحران‌های اقتصادی، ناامنی و حتی جنگ داخلی نیز اشاره شده است.
کشاورزی اولین قربانی خشکسالی
باید توجه داشت که در یک روند معمول کشاورزی اولین بخشی است که تاثیرات خشکسالی را بازتاب خواهد داد، اما تاثیرات خشکسالی در ادامه، در بخش‌های مختلفی از صنعت برق‌آبی گرفته تا حتی گردشگری و حمل‌ونقل نیز گسترش خواهد یافت. کما این که کارشناسان سازمان ملل در سال ۲۰۲۲ برآورده کرده بودند که تنها در دو دهه گذشته، خشکسالی در جهان بر زندگی ۱٫۵میلیارد نفر تاثیر گذاشته و موجب زیان اقتصادی به میزان حداقل ۱۲۴ میلیارد دلار شده است.اما طبق نتایج تحقیقات به دست آمده، به نظر می‌رسد که اثرات خشکسالی بر وضعیت اقتصادی کشاورزان در پنج عامل اصلی تاثیر مستقیم می‌گذارد، پنج عاملی که شامل افزایش هزینه‌های تولید، کاهش تولید گندم، کاهش توان اقتصادی کشاورز، کاهش توان تولیدی آتی کشاورز و خروج از بخش کشاورزی می‌شود.
همچنین اثرات اجتماعی خشکسالی بر وضعیت کشاورزان نیز در پنج عامل افزایش آسیب‌های اجتماعی، کاهش سطح بهداشت و تغذیه، اثرات روحی روانی خشکسالی، بروز اختلافات اجتماعی و ایجاد فقر در جامعه خود را نشان خواهد داد.
از سوی دیگر راهکار‌های آموزشی – ترویجی به منظور کاهش اثرات خشکسالی، در پنج عامل ترویج عملیات زراعی مناسب، آموزش‌های مدیریت مزرعه، ترغیب کشاورزان به مقابله با خشکسالی، آموزش و توانمندسازی کشاورزان و ایجاد پایگاه دانش خشکسالی اصلی‌ترین رئوس برای کم کردن اثرات تخریبی جانبی برای آماده سازی کشاورزان در مقابل بحران خشکسالی دانسته می‌شود.
از خشکسالی باغ‌های پسته تا تهدید امنیت غذایی
خشکسالی نه تنها کار تامین غذا را مخدوش خواهد کرد بلکه تاثیرات گسترده‌ای هم خواهد داشت. همچنین خشکسالی علاوه بر کشاورزی در حوزه‌های دیگری مانند ساختمان‌ها تاثیرگذار است. فرسوده شدن ساختمان‌ها و خانه‌های با سرعت بیشتر، فرونشست زمین و تخلیه اجباری خانه‌ها تنها بخشی کوچک از پیامد‌های اقتصادی خشکسالی در بلندمدت دارد.یک مثال ساده در این باره را باید فاجعه باغ‌های پسته در سال ۱۴۰۰ دانست و در حالی که یک سال قبل از آن مزارع پسته دچار سرمازدگی شده بودند در بهار ۱۴۰۰ بود که کشاورزان خبر دادند مزارع پسته شان دچار چنان خشکسالی شده است که شاید هیچ محصولی در ادامه نداشته باشد و یکی از بزرگ‌ترین انفجار قیمت‌های این محصول ایرانی در همان دو سال رقم خورد. انفجار قیمتی که هیچگاه بازگشت به قبل را تجربه نکرد.حال تصور کنید اتفاق رخ داده برای مزارع پسته که حداقل برای دو سال صادرات این محصول را نیز دستخوش بحران جدی کرد، برای یکی از محصولات در دسته کالا‌های اساسی، همچون گندم یا سیب زمینی رخ بدهد. حذف پسته و بادام از سبد خرید خانوار شاید مشکلی ایجاد نکند، اما وقتی خشکسالی مزارع گندم و برنج و سیب زمینی را نیز تهدید کند، آنگاه شرایط بسیار متفاوت خواهد بود.
حمله خشکسالی به صنایع و بحران‌های اقتصادی که می‌رسد
از سوی دیگر باید توجه داشت که زیان‌های اقتصادی ناشی از خشکسالی جنبه‌ها و وجوه متعددی دارد که برخی از آن‌ها با سرعت بیشتر خود را به رخ می‌کشد و برای مثال تاثیر خشکسالی بر بخش کشاورزی و منابع آبی پیش از سایر بخش‌ها نشانه‌های خود را آشکار می‌کند. بخش آب، اما در نهایت می‌تواند صنایع را در معرض خسارت‌های جدی قرار دارد.
کاهش نزولات جوی، فشار‌های سنگینی را بر منابع آبی کشور وارد آورده است. فشار شدید بر منابع آب‌های زیرزمینی برای رفع مشکلات کم‌آبی ساکنان شهر‌ها و روستاها، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت مشکلات کم‌آبی را برطرف سازد، ولی در بلندمدت آثار خود را به صورت تخلیه سفره‌های زیرزمینی و شور و ناگوار شدن آن‌ها آشکار خواهد ساخت.
در همین حال باید توجه داشت که بخشی از اصلی‌ترین صنایع کشور که آنان را باید صنایع ارزآور و مادر دانست، همگی صنایع مادر هستند و شاید در حتی دو دهه نخست آغاز روند خشکسالی در این بخش آن چنان وضعیت اسفبار خود را نشان ندهد، اما در ادامه افزایش روند خشکسالی، برداشت بی رویه از سفره‌های آب زیرزمینی، فرسایش خاک می‌تواند به تعطیلی این صنایع و یا کم کردن حوزه حضور آنان منجر شود. تعطیلی و یا کاهش فعالیت این صنایع در یک ارتباط مستقیم اقتصاد کشور را نشانه می‌گیرد.
از بین رفتن مسیر ارزآوری این صنایع در کنار احتمال بیکاری گسترده نیز نه تنها اقتصاد را در تنگنا قرار می‌دهد که در یک روند غیرقابل انکار می‌تواند منجر به بحران‌های جدی امنیتی و اجتماعی شود، بحران‌هایی که در برخی از کشور‌ها حتی به قیمت درگیری‌های داخلی میان خود کشور‌ها نیز منجر شده است.
حمله خشکسالی به گلوگاه گردشگری کشور
اما در همین حال باید توجه داشت که بر اساس نتایج تحقیقات مسبب حدود ۳۰ درصد از خسارات ناشی از بلایای طبیعی به دلیل خشکسالی در ایران است و در عین حال همین مساله باعث تخلیه بیش از ۱۰ هزار روستا در منطقه جنوب‌شرق کشور و کاهش ۳۰ درصدی گردشگری تنها در یک استان یعنی سیستان و بلوچستان شده است.خشکسالی مسبب پیامد‌های زیست محیطی و اقتصادی فراوانی در محیط روستا است که این عوامل در دراز مدت بر فعالیت گردشگری روستایی که مرتبط با سرمایه‌های جغرافیایی و کیفیت مناظر طبیعی روستاهاست، اثر می‌گذارد.این پدیده از یک طرف با کاهش منابع آب، کاهش فعالیت‌های کشاورزی و از بین رفتن پوشش گیاهی باعث تغییر در ساخت مناظر طبیعی روستا می‌شود. از طرف دیگر با کاهش تولیدات زراعی و دامی، مشکلات اقتصادی فراوانی را در محیط روستا سبب می‌شود که در نتیجه آن روستاییان توانایی مالی لازم برای انجام فعالیت‌های خدماتی مرتبط با گردشگری روستایی به عنوان یکی از مهم‌ترین صنایع دارای پتانسیل لازم برای کمک به توسعه فعالیت‌های اقتصادی جوامع محلی، تاثیر منفی خواهد داشت.
کما اینکه اخبار متعدد از تخلیه کامل روستا‌هایی در مرز ایران و پاکستان و در استان سیستان و بلوچستان حکایت از عمق بحران دارد، بحرانی که نه تنها صنعت گردشگری ایران، بلکه امنیت مرزی کشور را نیز هدف قرار داده است.
از سوی دیگر حداقل اکنون دیگر روشن است که خشکسالی و عدم مدیریت آبی عملا تالاب‌های هامون و گاوخونی، دریاچه ارومیه و زاینده رود را به نابودی کشانده است و در همه این موارد بدون تردید تاثیر مستقیم آن بر روند گردشگری و اقتصادی در گردش منطقه غیرقابل انکار است و در همین حال حداقل تالاب میانکاله و خلیج گرگان و تالاب بندرانزلی نیز در شرایطی در وضعیت پرخطر قرار دارند که بخش بزرگی از نبض گردشگری منطقه‌های جغرافیایی آنان به ادامه حیات بستگی دارد و خشکسالی می‌تواند آن را به طور کامل نابود کند.
خشکسالی منجر به فرسایش خاک و فرونشست زمین خواهد شد و در نهایت نیز می‌تواند منجر به صدمات غیرقابل جبران به بنا‌های تاریخی در کشور شود، صدماتی که باز هم نه تنها میراث تاریخی این سرزمین بلکه گردشگری مبتنی بر بنا‌های تاریخی را دستخوش بحران جدی خواهد کرد.
در همین حال لازم است بار‌ها تکرار شود که افزایش خشکسالی موجب کاهش منابع آب، کاهش سطح زیرکشت و تولید محصولات کشاورزی و به تبع آن کاهش جمعیت دامی، افزایش قیمت مواد غذایی، بیکاری و نهایتا مهاجرت گسترده از روستا‌ها به شهر‌ها خواهد شد که خود مشکلات بسیار بزرگ‌تری را پدید می‌آورد.
از نمونه‌های آشکار این مساله نیز که بار‌ها سوژه پژوهش نیز قرار گرفته است تخلیه روستا‌های منطقه سیستان و زابل از سال ۱۳۷۷ به بعد و بر اثر خشک شدن رود هیرمند و تالاب هامون بود. تخلیه که اولین مرحله آن در بازه زمانی کمتر از ۲ سال رقم خورد و در فاصله سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ ده‌ها پارچه آبادی به طور کامل از سکنه خالی شد، سکنه‌ای که بخشی اکنون در حاشیه چابهار زندگی می‌کنند.همچنین بر اساس همین آمار‌ها نیز تنها طی ۲۵ سال گذشته بیش از ۱۰ هزار روستا بر اثر خشکسالی در منطقه جنوب‌شرق کشور به طور کامل از سکنه خالی شده اند. از سوی دیگر نیز نتایج برخی تحقیقات و پژوهش‌های صورت گرفته در کشور نشان می‌دهد ۷۰ درصد از خساراتی که بر اثر بلایای طبیعی به کشور وارد شده ناشی از خشکسالی و سیل بوده است.کما اینکه باید توجه داشت بر اساس برآورد‌های سازمان جهانی گردشگری، ایران از نظر جاذبه‌های گردشگری در بین ۱۰ کشور برتر جهان قرار دارد، اما به لحاظ کسب درآمد ناشی از این صنعت بزرگ در رتبه ۷۰ جهان قرار دارد و تازه این رتبه به پیش از سال ۱۳۹۸ و شیوع کرونا باز می‌گردد و احتمالا در آمار‌های تازه وضعیت بدتر خواهد بود.به گزارش آراز آذربایجان به نقل از اقتصاد ۲۴، این در حالی است که منابع داخلی نیز مساله بحران گردشگری در دو سال اخیر ایران را دو عامل »کرونا« و «»خشکسالی«دانسته اند و این به آن معناست که حتی پیش از آمار‌های تازه سازمان‌های جهانی نیز مساله خشکسالی به عنوان یک عامل مهم نابودی گردشگری در ایران مطرح بوده است.به گزارش آراز آذربایجان به نقل از اقتصاد ۲۴، کما اینکه خشکسالی به دلیل تغییرات آرام و طولانی مدتی که داشته، اثرات مخرب طولانی‌تری به بار آورده است و این تخریب وسیع ایجاد شده حالا بازتاب خود را به رخ می‌کشد و تازه بخشی از آسیبی است که باید به آن توجه کرد و در ادامه احتمالا این روند اسفبارتر نیز خواهد بود.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۸:۵۸ ق.ظ

دیدگاه


− دو = 0