کلانشهر ارومیه، سیمای استانی کلان!؟ فرهنگ کلان!
گروه فرهنگی: جایگاه و موقعیت فرهنگی یک شهر (کلانشهر ارومیه) را چه معیارهای تعیین میکند؟ فرهنگ مسلط و هویت اجتماعی اقتصادی یک کشور در صورتهای مختلف چه نسبتی با جایگاه ذاتی و تاریخی یک منطقه و یک شهر در آن کشور دارد؟ به ویژه اینکه آن جامعه کشوری از تنوع فرهنگ، زبان، تاریخ و مذهب برخوردار باشد!
به قطع یقین مسیر طرح موضوع فوق، از میان زمینهها و بنیانهای تاریخی و تمدنی یک شهر و یک منطقه (به فرض مثال) گذر خواهد کرد. یعنی روابط فرهنگی و اجتماعی موجود که در حیات شهری یک شهر در جریان است از یک سرچشمهای تاریخی با نشانههای ساختاری از تمدن و هنر نشات گرفته است. معماری، ادبیات موسیقی، علوم عقلی و … از شاخصههای این ساختار هستند.
به دیگر سخن، هر ساختن و خلقتی (در چهارچوب این جهانی با بعد انسانی) بدون پایه و زیرساخت ممکن نیست. هر بنای رفیعی، از پی و زیرساخت محکم و اصولی برخوردار است. این اصل متوجه تغییرات و تحولات نیز هست. هر تغییری در ظاهر منوط به تغییر در باطن و یا همان زیرساخت و پی است.
ساختن یک سازه فرهنگی و یا ارائه و عرضه آن باید متضمن یک پیشینه محکم و منطقی باشد. ممکن است که حتی این پیشینه ذات بومی و منطقهای نداشته باشد اما مهم صورتهای بعدی و جدیدی است که بر بنیان این پیشینه در زمان حال و رو به سوی آینده ساخته میشود. در این مورد میتوان به بیشمار مورد اشاره کرد. سینما ژورنالیسم یا همان روزنامه نگاری (مطبوعات خودمان)، رسانههای تصویری و صوتی مانند رادیو و تلویزیون و… از این دست هستند.
رسانهها (در اینجا تلویزیون) در کنار نهادهای دیگری که طرز تفکر جامعه را میسازند (مطبوعات و…)، نقش عمدهای ایفا میکنند. بررسیهای روان شناسی اجتماعی در زمینه نقش و قدرت رسانهها (مطبوعات، کتاب، تلویزیون رادیو و… ) نشان میدهد که رسانههای گروهی دارای چنان قدرتی هستند که میتوانند نسلی تازه در تاریخ انسان پدید آورند؛ نسلی که با نسلهای پیشین از جهت فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها، بسیار متفاوت است.
رسانهها از طریق ارائه هنجارهای خاص اجتماعی، به افراد تلقین میکنند که رفتار ارائه شده در رسانهها، رفتار »مناسب اجتماعی« است. به این ترتیب، رسانهها، با ارائه الگوها و هنجارهای خاص، باعث ایجاد همنوایی در افراد میگردند (توسعه انسانی).رسانهها و مطبوعات به خصوص رسانههای تصویری مانند تلویزیون با توجه به قابلیتها و کارکردهایی که دارند میتوانند در جهت حفظ سلامت و بهداشت روان و به عنوان یکی از عوامل تسهیل کننده هویتیابی برای جوانان و نوجوانان کاربرد داشته باشند.
همچنین میتوانند زمینهساز بحران هویت و بیگانگی افراد از فرهنگ، ارزشها و باورهای خود گردند. بنابراین، وسیله و واسطه بودن رسانهها آنها را در معرض کاربردهای دوگانه و گاه متضاد، قرار داده است. همراه با جریان توسعه، موضوع نقش رسانهها برای ساختن جامعه ذیل مباحث مربوط به توسعه، از توسعه انسانی تا توسعه فرهنگی و اقتصادی، امری محوری است و این امر تامل بیشتری را در خصوص چیستی بنای جامعه ایجاب میکند.
امروزه توسعه رسانهها و توسعه جوامع، رابطه مستقیم و تنگاتنگی با یکدیگر یافتهاند. شاید از همین روست که مفاهیمی چون »شهروند خبرنگار« و »اخبار توسعه« بیش از هر زمان دیگری توجه برنامه ریزان فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناطق مختلف را به خود معطوف ساخته است.
توسعه فرهنگی و اقتصادی، به آموزش آگاه_سازی و مهیا ساختن افکار عمومی برای بهره_برداری از امکانات مادی و معنوی نیاز دارد. در این میان نقش رسانهها به عنوان یکی از عوامل مهم توسعه فرهنگی آشکار میشود. بی تردید میزان سنجش شکوفایی یا رکود شمارگان مطبوعات و یا تعدد شبکههای تلویزیونی را نباید معیار رشد توسعهیافتگی فرهنگی و اقتصادی و یا عدم تحقق آن جامعه تلقی کرد، بلکه چگونگی نفوذ و رسوخ رسانهها در سطوح مختلف جامعه محتوا و مضمون پیام، تنوع و خلاقیت فکری و فنی و یا پاسخگویی به نیازهای جدی و ضرورتهای فرهنگی و اجتماعی و … را باید معیارعیار، در جریان سازی توسعه فرهنگی تلقی کرد. در تحقیقاتی که اخیراً در غرب انجام شده است و چندین سال به طول انجامیده از افراد خواسته شد تا به این سؤال که علت توجهشان به برنامههای تلویزیون یا هر رسانه دیگر چیست؟ پاسخ دهند. در پاسخهایی که از این بررسیها به دست آمده، الگوی نسبتا منظمی دیده میشود و آن عبارت است از:
الف: کسب اطلاعات؛ پاسخ دهندگان یکی از عوامل توجه و علاقه خود به رسانهها را کسب اطلاع و آگاهی درباره جامعه و جهان و راهنمایی در مورد مسائل زندگی معرفی کردند.
ب: وحدت و تعامل اجتماعی؛ کسب بصیرت درباره وضعیت دیگران، احساس تعلق به جمع و کمک به اجرای نقشهای اجتماعی.
ج: هویتیابی؛ از دیگر علل رویآوری افراد به رسانهها و به ویژه تلویزیون، کسب آگاهی در مورد خویشتن، تقویت ارزشهای شخصی و بومی، یافتن الگوهای رفتاری، همانندسازی با ارزشهای مورد اعتنای دیگران و در یک کلام »هویتیابی« است.
د: تفریح و سرگرمی؛ یکی از عوامل رویآوردن افراد به رسانهها تفریح و سرگرمی است.
با این اوصاف وضعیت تولیدات فرهنگی و پرداختن به مفاهیم توسعه انسانی در شبکه پنجم رسانه ملی، یا همان شبکه پنجم استانی در استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه چگونه است و چگونه باید ارزش یابی شود؟ این تولیدات فرهنگی و برنامه سازی تولید مدار تا چه حد ظرفیتهای بومی و محلی را نه در عملکرد ظاهری که بلکه در عملکرد باطنی و درونی، در خود لحاظ کردهاند؟ آیا صرف پرداختن ظاهری به زبان ترکی آذربایجانی و استفاده مصرفی از آن در خصوص آسیب شناسی مقولههای اجتماعی و فرهنگی از بحران زبان شناختی و مفاهمه تا تولید فرهنگمدار بر اساس زبان و معیارهای بومی و محلی، حلال مشکلات خواهد بود؟ و یا آیا باری را از سر راه موانع توسعه فرهنگی شهر ارومیه و استان بر خواهد داشت؟ در جریان توسعه انسانی و نیل به توسعه فرهنگی از مسیر آن، زبان مادری نقش مفاهمه و اثر را دارد نه هدف و نتیجه! یعنی بسیاری از ابعاد پریشان احوالی در فرهنگ عام و خاص اهالی استان و ارومیه ریشه در ارتباط انسانی که خود ریشه در زبان انسانی مادری داشته، دارد؛ نه در نبود و یا فقدان زبان مادری … که خود امر و موضوعی مستقل است و مهم!
آیا شبکه استانی ارومیه توانسته است با توجه به همه ابعاد و وظایفی که هم بعد نظری و هم بعد برنامههای قانونی برای این رسانه گسترده و دارای زمینه اثر و عمق، تعریف و تنظیم کرده است، به اهداف جاری و اجرایی در توسعه فرهنگی استان و شهر ارومیه گام مؤثری بردارد؟ ساختن سریال باجاناقلار در ورژنهای متعدد و زبانهای مادری و رسمی (ترکی و فارسی) کجای ابعاد انسانی و تاریخی جامعه شهری ارومیه و جمعیت انسانی را بازگو میکند و از این دست بسیار برنامه نمایشی دیگر!؟ آیا از سوی مدیریت و متولیان این رسانه، توسعه انسانی و فرهنگی با تبلیغ و سرگرمی یکی انگاشته میشود!؟ آیا تولید فرهنگ در این رسانه بسیار مهم جای خود را به تولید برنامه صرف داده است آن هم به ضرب و زور تقلید از شبکه ملی و شبکههای دو و سه و چهار الی …!؟
این نوشتار در بند تحقیق نگاری در باب فعالیت و میزان اثر گذاری برنامههای شبکه تلویزیونی استان نیست که این امر خود مبحثی جدا و پراهمیت است و مکمل این نوع نوشتارها اما نوشتار حاضر فقط به جزئیاتی اشاره دارد که در امر نگارش ژورنالیستی حکم ِگرا (مختصات) را در میدان نبرد دارند.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۵:۲۶ ق.ظ