کاظم داشی بیدار شده از دریا و سنگ و نمک
رقیه قربانی
گروه گفتگو:ساخت فیلم کاظم خان قوشچی باعنوان موقت کاظم داشی حماسه ای در کناره ی دریاچه ارومیه به کارگردانی و نوشته محرم زینال زاده .
دمیدن روح تازه به جان نیمه جان دریاچه مضمون اصلی این فیلم است….که این دریاچه شاهد بزرگیست برای روایت های تاریخی و حماسه های بی نظیر حماسه سازان استقامت و مقاومت و مبارزه ی زخمه و سیم ساز عاشیق هاست و عشق های ماندگار…. محرم زینال زاده بازیگر و کارگردان محجوب و سرشناس ایرانی در نظر دارد فیلم حماسه مقاومت کاطم خان قوشچی را در کاطم داشی دریاچه ارومیه را به سازد به گزارش آراز آذربایجان، محرم زینال زاده کارشناس تئاتر، بازیگر و کارگردان و تهیه کننده و مدیر عامل شرکت شایان افسانه ی ارس در گفت وگو با آراز آذربایجان، با بیان اینکه عضو کوچکی از فرهنگستان هنر و ادبیات سبنمای ایران هستم، اظهار داشت: دبیری بازنشسته که سال ها کارشناس هنرهای نمایشی بوده و در سال های دور در شهرستان خوی به کار نمایش می پرداختم و بعد از ان فعالیت گسترده ای را در تهران انجام دادم .و سال های سال در معاونت تربیتی اموزش و پرورش .کشور ..به .کار کارشناسی و دبیر جشنواره های مدارس در رامسر بودم تا به سینما وارد شده و سلام گفتم او فعالیت سینمایی را در سال ۱۳۶۴ با بازیگری در فیلم زنگها / گدرگاه / حماسه ی دره شیلر / و دستفروش در حوزه ی هنری آغاز کرد و بازی در بایسکلران .و عملیات کرکوک ..معروف شد و تا هم اکنون پس از سال ها با دیدن او یاد نسیم افغانی با چوپ کبریت های چشمان خسته اش می شود از نزدیک حس کرد که برای نجات جان همسرش تا پای مرگ رکاب می زند و حاج بشیر تک تیرانداز که بر بالین فرزند تیر خورده اش حیدر بابای شهریار را زمزمه میکند که رضایم به رضایش ……. میگوید وابسته به جایی نیستم و مستقل کار میکنم……سال هاست فیلم » فردا روز دیگری است« آخرین فیلمی است که محصول ایران و ترکیه است که در روزهای آینده در ترکیه اکران میشود به کارگردانی و تهیه کنندگی مشترک محرم زینا ل زاده و مصطفی دلازای ، این کارگردان در خصوص این فیلم، گفت: این فیلم داستان ساده ای دارد که نگاهی نو و متفاوت در رابطه با مهاجرت است پدری برای یافتن فرزندش که سال های سال از مرز رد شده برای با خبری از او نیز از مرز عراق وارد خاک ترکیه می شود و به یک بازی مقاومتی کشیده می_شود. در سینمای ترکیه این نوع نگاه غیر متعارف است سینمای ترکیه عموما در ژانرهای کمدی باز و رو ادامه دارد و به تعدا د انگشتان سینمای معنا گرا و مفهومی و بدون گیشه کار می_کنند و ما نیز با این نوع و شیوه ی سینمای خطی ساده و پر از نشانه کار کردیم و خود سر اغاز مستقلی است و همچنین به سفارش فرماندار خوش فکر و ادیب و شاعر شهرمون خوی. این فیلم در راستای بهبود روابط فرهنگی و هنری دو استان همجوار وان و آذربایجان غربی است . با توجه به توسعه ی روابط تجاری بین دو کشور ساخته شده است.ایده و به اصطلاح طرح داستان فیلم را مصطفی دلازی و فیلمنامه اش را محرم زینال زاده، کارگردان ایرانی نوشته است. تمامی صحنه های آن در وان ترکیه فیلمبرداری شده است….و در پایان با دو نگاه متفاوت مونتاژ شده .یکی کپی راوی ساده برای ترکیه و ان دیگری به شیوه ی مونتاژ مدرن را در ایران اماده کرده ام تا مجوزه اکران و پخش ان صادر شود و از این نوع فعالیت های فرهنگی مدیران ارشد سینما و مردم منطقه و در کل اهالی سینما حمایت کنند و می_دانید که فرهنگ و اقتصاد و امنیت این مثلث …در پشتبانی هم موجبات شکوفایی هر کدام از ان ها می شود. در نقشهای اصلی این فیلم هنرمندانی چون محرم زینال زاده کارگردان ایرانی، وولکان کسکین، زلال دره، فرات تانیش، متین کچه¬جی و صلاح الدین تاشدوگن هنرمندان ترک حضور دارند.زینالزاده تصریح کرد: سینمای ایران سابقه ی درخشانی پس از انقلاب از خود نشان داده و حالا به شددت شناسنامه دار شده و نگاهی صادق و پاکی دارد و در دنیا جایگاه ارزشی پیدا کرده است…این خود نعمت و غنیمتی بزرگ و گرانبها برای نسل های آینده است ونیز در کشور ترکیه دارای ارزش و جایگاه به خصوصی است و مردم این کشور احترام خاصی برای سینمای ایران قائل هستند.وی به فیلم (تو خورشید من ماه )که با مضمون دفاع مقدس به عنوان نویسنده و کارگردان و با مشارکت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی چند سال پیش ساخته بود ۹۳ در فستیوال وان گلی ترکیه اکران شده بود اشاره کرد و گفت: در زمان اکران این فیلم تمام تماشاگران سرپا ایستاده و ادای احترام کردند.
جان بخش پدر یک شهید ست و نگاه متفاوت به پیام ا ین فیلم مقدس باعث شد حاضران اشک ریخته و دست زدند.و به عنوان بهترین فیلم انتخاب شد ….بازیگر تئاتر و سینما به ساخت فیلمی در خصوص کاظم داشی دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: در حال حاضر تمام هنرمندان و فعالان محیط زیست تلاش خود را برای نجات دریاچه ارومیه انجام می دهند این موضوع بنده را نیز مصمم به کمک دریاچه ارومیه کرده است.بنا بر این از صد ها حکایت حاشیه ی دریاچه اورمیه کاظم خان را انتخاب کردم و حماسه مقاومت چند ساله او را بهانه ای کرده تا دریاچه نفس تازه ای بیابد و مورد توجه و حمایت جهانی شود من در کناره ی دریاچه ارومیه کودکی ام را دیده ام . وقتی کودکی بیش نبودم در کنار دریاچه ارومیه چادرهایی به پا میکردیم و کنار دریاچه ارومیه ساعت ها مشغول بازی بودیم،و پدرانمان به شکار اردک ها و پرندگان می رفتند و شبانه دور اتش بزرگ جمع می شدند و بساط چای و بوی کباب فضا را پر می کرد ودر کنار ساحل می دویدیم و با شن ها خانه می ساختم و با موج نمک دار دریا شور زندگی را شیرین میکردیم در بازی آب و دویدن و ساحل بزرگ می شدیم دریاچه ان موقع نفس داشت روح داشت و گرم بود و روحی بزرگ …..حیات و، طبیعت آذربایجان وابسته به دریاچه ارومیه است.فاجعه خشکی دریاچه ارومیه غیرت کارگردان آذربایجانی را به جوش آورده و در فکر ساخت فیلمی با مضمون نمایشی ارزشی برای نگین فیروزه ای آذربایجان است، زینالزاده در خصوص این فیلم، گفت: در حال حاضر یک ورسیون کامل فیلمنامه¬ی مستند داستان گونه ی تاریخی آن را نوشته ام و هنوز در دایره میدان تحقیقی قرار گرفته به دنبال یافتن و کشف و شهودی هنری هستم گذشته را به حال امروز وصل کنم و داستان این فیلم نیز قصه وار کامل نشود .وی در ادامه می گوید این فیلم با نگاه نمایشی و نقاشی صحنه های از یک وضعیت طراحی کرده و داستان به گونه ای است که اگر دریاچه ارومیه لب به سخن گفتن بگشاید چه چیزی را به مردم بیان خواهد کرد.و در دل او چه……..حکایت ها و درد ها و شادی ها پنهان هست و چه ثروت بی پایانی دارد این دریاچه و چه هدیه ای گرانبها یست ……که خداوند تقدیم ما کرده کارگردان نامی آذربایجانی به بخش کوتاهی از داستان این فیلم اشاره می کند ومی_گوید: در این فیلم عاشیقی جوان که ساز در دست دارد در کنار دریاچه ی ارومیه پر شور و شیدایی زندگیست ساز را بر کنار ساحل میگدارد و با تن پوشی ساده به روی آب شناور می شود د که ناگهان طوفانی نمادین به پا می خیزدو ساز زن جوان زیر آب می رود و حیات دریاچه ارومیه و حاشیه ی ان زیر و رو می شود و فلامینگوها تلف می شوند و در آن لحظه عاشیق جوان پیر شده بیرون از آب می آید و ساز دور از دست رس …..در نمک زار بی پایان ….بی حیات از انسان …از بلور های نمک پای برهنه و زخمی و نقش خون روی نمک …تا به سازش می رسد ….با نیمه جانی ..شروع به ساز زدن می کند و با آواز فراخوان گونه ای و از دل تاریخ در مه ساخل یک گاری در دل جاده ی خاکی می اید و بار گاری مملو از کتاب های قطور و نقاشی ها و خطاطی_های تمامی اقوام منطقه است و عاشیق پیر پشت گاری حامل امانت قصه ی تاریخی است می نوازد و به صدای سیم سازش در کاطم داشی کاطم خان جواب می دهد و مثل یک دییشمه …..عاشیق های مبارز نفس به نفس …زخمه بر زخمه و رقص انگشتان روی کاسه ی ساز و آواز ی پر از رمز و راز ….و معما..و حل معما نکته ی اغازینی برای روایت متفاوت …دمیدن روح تازه به دریاچه و کاطم داشی و تاریخ ..امید که با حمایت مدیران و مسولین و سازمان سینمایی کشور اهالی درد اشنای قوشچی و عاشقان فرهنگ و هنر استان و مردم به نیت یاری همه گونه اثری فاخر با ویزه گی های ماندگار در سطح جهانی ساخته شود و چون نگین درخشانی در دل دریاچه بدرخشد و با نگاهی شاعرانه تقطه ای تبدیل به خورشید ی ….شود ..
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۷:۰۹ ق.ظ
