پیامبر فتنه‌ خویشاوندسالاری و فساداقتصادی را پیش‌بینی کرده بود

پیامبر فتنه‌ خویشاوندسالاری و فساداقتصادی را پیش‌بینی کرده بود

محسن اسماعیلی
گروه فرهنگی: انتساب‌های فامیلی نباید موجب امتیازطلبی و رشدهای بی‌دلیل شود.البته طبیعی است که نزدیکان و بستگان زمامدار نیز مانند سایر کسان، در صورت داشتن شایستگی و صلاحیت حق دارند که به مدیریت‌ها و مسئولیت‌های عمومی برگزیده شوند.
اما انتساب‌های فامیلی نه تنها نباید موجب امتیازطلبی و رشدهای بی‌دلیل شود، بلکه حتی در صورت داشتن صلاحیت و قرار گرفتن در شرایط مساوی با دیگران، باید دیگران را ترجیح داد تا دامان حکومت و حاکمان اسلامی از شبهه و سوال پاکیزه بماند.
این سیاست اصولی در دوران اولیه پس از پیامبر(ص) رعایت می‌شد تا اینکه باب خویشاوندسالاری به تدریج گشوده شد؛ تا جایی که در نخستین روزهای خلافت خلیفه سوم اعضای خانواده بنی امیه دور هم گرد آمدند و ابوسفیان خطاب به آنان گفت: »اکنون که خلافت به دست شما افتاده است، مواظب باشید که از خاندان شما خارج نشود و آن را همچون گوی دست به دست بگردانید، که هدف از خلافت جز حکومت و زمامداری نیست و بهشت ودوزخ وجود ندارد!«
یک استاد دانشگاه تصریح کرد: از آن دوران بود که سنگ بنای انتصاب‌های ناشی از روابط خانوادگی در حکومت اسلامی نیز نهاده شد و منسوبان حاکم، بدون داشتن هیچ‌گونه صلاحیتی به سِمت‌های مختلف منصوب شدند و فریاد و ناله مردم از بی‌کفایتی آنان، نه تنها به جایی نمی‌رسید، که متخلفان مورد حمایت و منتقدان مورد عتاب و عِقاب قرار می‌گرفتند.
به عنوان نمونه، ولید بن عقبة زمامدار کوفه شد؛ در حالی که پیامبر او را از اهل جهنم معرفی کرده بود.
او شبی تا به صبح شراب نوشیده بود و چون مؤذنان بانک نماز برداشتند با لباس منزل بیرون آمد و برای نماز صبح به محراب ایستاد و چهار رکعت نماز خواند.
وقتی هم که به او اعتراض کردند، گفت: می‌خواهید بیشتر بخوانم؟
وی خاطرنشان کرد: مشکل فقط در بی‌کفایتی و فساد اخلاقی نبود، بلکه فساد اقتصادی و مالی نیز در میان آنان رواج داشت. کسانی که خود می‌دانند بدون داشتن کفایت به منصبی رسیده‌اند طبعاً می‌خواهند به خیال خود از فرصتی که به دست آورده‌اند بهترین استفاده شخصی را ببرند. از همین جاست که زراندوزی و اشرافی‌گری نیز پیدا شد.
به همین دلیل انتقاد دوم امام علی (ع)، سرگرم شدن متصدیان امور به زراندوزی و چپاول بیت‌المال است. محسن اسماعیلی ادامه داد: این انحراف که متصدیان امور به زراندوزی و چپاول بیت‌المال بپردازند، انحرافی بسیار خطرناک و سرنوشت‌سازی بود که پیامبر اسلام پیش‌بینی کرده و از آن به عنوان »فتنه« ای یاد می‌کرد که پس از ایشان اتفاق خواهد افتاد.
رسول خدا (ص) می‌فرمود: چهره‌های کسانی که از اموال عمومی به سود فردی بهره می‌برند همانند چهره آدمیان است؛ امّا دل‌هایشان دل‌های گرگ‌هاست و همه پیامبران پیشاپیش آنان را لعنت کرده‌اند.
به گفته وی، فتنه‌ای که رسول خدا (ص) پیش‌بینی کرده بود، پس از رحلت ایشان اتفاق افتاد و به تعبیر امام علی (ع) عده‌ای چنان با حرص و ولع به جان بیت‌المال افتادند که گویی شتری گرسنه به علفزاری سرسبز و با طراوت در یک صبح بهاری رسیده است:» یَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیعِ«.
آنان نه تنها خود و خاندان‌شان را صاحب اموال مردم می‌دانستند که صحابه و یاران رسول خدا را نیز به این انحراف آلوده ساخت، و البته این روش شناخته شده‌ای برای ساکت ساختن دیگران است. در این صورت، معلوم است که افراد تحمل اجرای عدالت علوی را نخواهند داشت.
این مفسر نهج‌البلاغه در پایان گفت: اصولاً یکی از دلایل مخالفت با خلافت امیر مومنان علی علیه‌السلام همین بود که او مانع از بهره‌مندی‌های ناروا از اموال عمومی می‌شد.همچنین وی با بیان این مطلب افزود: یکی از انتقادهای امام علی علیه‌السلام نسبت به زمامداران، داشتن روحیه تکبر، استبداد به رأی و بندگی شکم است.
گام نخست برای وارستگی هر انسانی رهایی از اسارت شکم و شهوت است؛ چه رسد به کسی که می‌خواهد فرمانروای مردم شوداستاد دانشگاه تهران با بیان اینکه آن کس که می‌خواهد سلطان خلق شود نباید تحت سلطه بطن خویش باشد، به کلام امیرالمومنین (ع) اشاره کرد که می‌فرمایند: »کَانَ لِی فیِما مَضَی أَخٌ فِی اللهِ، وَکَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ، وَکَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلاَ یَشْتَهِی مَا لاَ یَجِدُ وَلاَ یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ«؛ در گذشته برادری الهی و دینی داشتم.
آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه می‌داد کوچکی دنیا در نظر او بود. او از تحت حکومت شکم خارج بود، از این رو آنچه نمی‌یافت اشتهایش را نداشت، و آنچه را داشت زیاد مصرف نمی‌کرد.
این مفسر نهج‌البلاغه خاطرنشان کرد: زمامدار باید حتی از اموال حلال شخصی هم چشم بپوشد و خود را در سطح معمولی‌ترین افراد جامعه قرار دهد. در نامه‌ای که امام علی (ع) به یکی از منصوبان خویش، عثمان بن حنیف نوشته‌اند، او را به دلیل حضور بر سر سفره غذاهای رنگارنگ به شدت سرزنش کرده و توصیه کرده‌اند تا از سیره ایشان درس بگیرد: »هر مأمومی امام و پیشوایی دارد که باید به او اقتدا کند و از نور دانش او بهره گیرد.
پس تو نیز باید به امام و پیشوای خود نگاه کنی. بدان امام شما از دنیایش به دو جامه کهنه و از غذاهایش به دو قرص نان قناعت کرده است.
البته شما نمی‌توانید این‌چنین باشید، و این زندگی را تحمّل کنید ولی مرا با پرهیزگاری و تلاش و عفت و پیمودن راهِ درست یاری دهید.«
اسماعیلی در ادامه، شبهه‌هایی نظیر اینکه »لابد امام علیه‌السلام نداشته یا نمی‌توانسته از چنین مواهبی بهره ببرد« و یا توجیهی که برخی توجیه‌گران می‌گویند »اگر زمامدار خوب نخورد پس چگونه کار کند؟!« را برشمرد و به پاسخ امیرالمومنین (ع) به این نوع شبهه‌ها و توجیهات اشاره کرد که می‌فرمایند: »إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی فَرَضَ عَلَی أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ کَیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُهُ«؛ خداوند بر پیشوایان حق و عدالت واجب کرده که بر خود سخت بگیرند و همچون افراد ضعیف مردم زندگی کنند تا فقر آنها را به طغیان و سرکشی وادار نکند.
امیرمومنان همچنین پاسخ داده‌اند: »فکر نکنید من قادر به تحصیل لذت‌های دنیا نیستم.
به خدا سوگند! اگر می‌خواستم می‌توانستم از عسل مصفا و مغز گندم و بافته‌های ابریشم برای خود بهترین غذا و لباس را تهیّه کنم؛ اما هیهات که هوای نفس بر من چیره شود و حرص و طمع مرا وادار به انتخاب طعام‌های لذیذ نماید؛ در حالی که شاید در سرزمین حجاز یا یمامه (از مناطق شرقی عربستان) کسی باشد که حتی امید برای به دست آوردن یک قرص نان نداشته و هرگز شکمی سیر به خود ندیده باشد.
آیا من با شکمی سیر بخوابم در حالی که در اطراف من شکم‌های گرسنه و جگرهای تشنه باشند … آیا من به همین قناعت کنم که گفته شود من امیر مؤمنانم؛ اما خود را با آنها در سختی‌های روزگار شریک نکنم و اسوه و مقتدایشان در ناگواری‌های زندگی نباشم؟«
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از مهر ، امام علی (ع) همچنین می‌فرماید: »گویا می‌بینم کسی از شما چنین می‌گوید: هرگاه این دو قرص نان تنها خوراک فرزند ابوطالب باشد، باید ضعف و ناتوانی ِجسمی او را از پیکار با همآوردان و مبارزه با شجاعان باز داشته باشد.
ولی آگاه باشید! درخت بیابانی که آب و غذای کمتری به آن می‌رسد، چوبش محکم‌تر است از درختان سرسبزی که همواره در کنار آب قرار دارند و پوستشان نازکتر و کم‌دوامتر است، و گیاهان و بوته‌هایی که جز با آب باران سیراب نمی‌شوند چوبشان قوی‌تر و آتش‌شان شعله‌ورتر و پر دوام‌تر است.«
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۳ ق.ظ

دیدگاه


دو + 1 =