یک هشدار جدی: تلاش برای احیای طرحِ استاد شاگردی!

یک هشدار جدی: تلاش برای احیای طرحِ استاد شاگردی!

نسرین هزاره مقدم
گروه اقتصادی: صدا و سیما به امثال مدیرعاملِ موسسه خیریه اصفهانی، تریبون می‌دهد تا بیاید از نظریات متحجرانه‌ی خود دفاع کند؛ اینها که خود را دلواپس اقتصاد و بیکاری جوانان می‌دانند، یکبار هم انگشت اتهام را به سمت دولت و دولت‌ها نمی‌گیرند که چرا براساس الزامات قانون اساسی شغل ایجاد نکردید بلکه مدام می‌گویند قانون کار مانع است و حداقل دستمزد نمی‌گذارد! صدا و سیما در همدستی با برخی نمایندگان مجلس و همسو با خرده‌بورژوازی سودجو و اتاق‌های بازرگانی برای احیای طرح معیوب و قرون وسطایی‌ و استثمارگرانه‌ای تلاش می‌کند که در سال‌های گذشته، دمار از روزگار کارگران و تشکل‌های کارگری درآمد تا توانستند حکم ابطال آن را بگیرند؛ تلاش برای احیای طرحِ معیوب و ظالمانه‌ی »استاد شاگردی« گویا در سرلوحه‌ی اقدامات دست راستی‌ها در آغاز به کار دولت سیزدهم قرار دارد!
موسسه خیریه نذر اشتغال و همه‌ی همدستانش!
و اینهم یک نشانه: پنجم مردادماه، شبکه پنجم سیمای ملی، در برنامه‌‌ای تحت عنوانِ ما ایرانی‌ها، از مدیرعامل موسسه خیریه نذر اشتغال امام حسین (ع) دعوت کرد تا بیاید و رموز کارآفرینی محبوب و منتج به نتیجه‌ی خود را برای خلق‌الله تشریح کند! او در بخشی از سخنان خود، با صراحت و شجاعت تمام گفت:» من قانون کار را دور زدم و دستمزد کمتر از حداقل قانون به کارگر پرداخت کردم و کارگر هم راضی بود چون می‌خواست بیکار نباشد!«
موسسه خیریه نذر اشتغال امام حسین (ع) سردمدار و ویترین اصلیِ مبارزه علیه حداقل دستمزد و بیمه‌ی کارگران است؛ این موسسه و همدستان آن در سطوح مختلف، از مجلس شورا گرفته تا اتاق‌های بازرگانی، ضمن اینکه قصد دارند با اصلاح قانون کار، الزام به پرداخت حداقل دستمزد را از میان بردارند، تلاش می‌کنند طرح منفور استاد شاگردی را بار دیگر احیا کنند تا نظامی »ارباب-رعیتی« در عرصه‌ی روابط کار مجدداً مستقر شده و کارفرما مجبور نباشد حتی کارگران خود را بیمه کند! چه برسد به حق تشکل یا طبقه‌بندی مشاغل یا ایمنی کار و سایر حقوق اولیه!و یادمان نرود که در طرح‌های گنج‌آفرین اما در باطن رنج‌آفرینِ اتاق‌های بازرگانی نیز از طرح استاد-شاگردی با این استدلال که »بیکاری« را از میان برمی‌دارد و به مهارت‌آموزی نیروهای جوان کمک می‌کند استقبال و قدردانی شده بود و این طرح را به عنوان یک راهکار کارآمد و مناسب به دولت سیزدهم پیشنهاد داده بودند!پس همه نشانه‌ها دال بر یک تلاش جمعی برای احیای طرحِ غیرمنصفانه، ارتجاعی و از دور خارج‌شده‌‌ی استاد شاگردی است؛ طرحی که در سال‌های آغازین دهه‌ی ۹۰، فعالان کارگری مرارت‌های بسیار کشیدند تا حکم ابطال آن را بگیرند!
تاریخچه‌ی طرحِ استاد شاگردی و ابطال آن
در شهریورماه ۹۱، عبدالرضا شیخ الاسلامی (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعیِ دولت دهم) دستورالعمل آموزش مهارت‌آموزی به روش استاد – شاگردی نوین را برای اجرا به روسای سازمان‌های فنی و حرفه ای، تامین اجتماعی و مدیران کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان‌ها ابلاغ کرد. در این دستورالعمل به وضوح آمده بود که حداقل دستمزد و بیمه تامین اجتماعی الزامی نیست و هیچ محلی از اعراب ندارد.
در سال‌های بعد، کارگران و تشکل‌های کارگری، تلاش بسیار کردند تا حکم ابطال این طرح ظالمانه را از دولت یازدهم و وزیر کار آن بگیرند؛ برای نمونه، در مهرماه ۹۲، جمع عالی نمایندگان کارگران ایران در نامه‌ای سرگشاده به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ابطال بی قید و شرط “طرح استاد شاگردی نوین” و احقاق حقوق کسانی که از اجرای طرح زیان دیده‌اند را خواستار شد. حتی کارزاری علیه این نظام استثماری به راه افتاد که همان زمان از وزیر کار درخواست نمود، این طرح به فوریت ابطال شود در بخشی از این نامه‌ی فعالانِ این کارزار آمده است:» همانگونه که مستحضر هستید دستورالعمل آموزش به روش “استاد شاگردی” مصوب وزارت کار دولت دهم درچهاردهم شهریور ماه ۱۳۹۱ جهت اجرا ابلاغ شد، از آن جا که روند تصویب این طرح و مفاد آن خلاف قانونِ اساسی، ناقض حقوقِ کار و نافی قانونِ کار است و با موازین بین‌المللی و مقاوله‌نامه‌های مرتبط از جمله مقاوله نامه ۱۰۵ درباره لغو کار اجباری و مقاوله‌نامه ۱۴۲ درباره توسعه منابع انسانی مغایرت دارد لذا کمیته راهبری کارزار علیه “طرح استاد شاگردی این طرح را غیر قانونی دانسته و خواهان ابطال آن است«.در نهایت، بعد از تلاش‌های فراوان در سال ۹۳، طرح استاد شاگردی با ابلاغیه وزارت کار وقت باطل اعلام شد و کارگران توانستند نفسی از سر آسودگی بکشند؛ طرح استاد شاگردی که بیکاری و فقدان مهارت نیروی کار را دستاویز قرار داده بود بهترین و آسوده‌ترین مفر را برای فرار از پایبندی به قانون کار فراهم می‌کرد و به پارادایم‌های معیوبی مثل »مزد توافقی« و »اشتغال بدون بیمه و قرارداد« وجهه‌ی قانونی و عرفی می‌بخشید.
دوباره می‌خواهند استاد شاگردی را احیا کنند:تمام بهانه‌ها!
اما حالا به نظر می‌رسد حامیان نظام استثماری استاد شاگردی بار دیگر در آستانه‌ی روی کار آمدن دولت تازه، به میدان آمده‌اند و همه‌ی عزم خود را جزم کرده‌اند که استاد شاگردی را دوباره با توسل به همان دو بهانه‌ی سابق، “کارگر بیکار است و کارگر مهارت ندارد،” احیا کنند!
حسین حبیبی (عضو هیات مدیره کانون عالی شوراها) به استدلال اولیه این‌ گروه‌ها یعنی نرخ بالای بیکاری اشاره می‌کند و می‌گوید: »بیکاری« همان موضع ضعفی هست که کارگر را وادار می‌کند تن به توافق کمتر از حداقل‌های قانون کار بدهد، این یعنی استثمار، متاسفانه دولت‌ها و تعدادی از نمایندگان مجلس نیز به دنبال این نظریه موسسه نذر اشتغال هستند؛ بنابراین باید مراقب بود. براساس الزامات روشن قانون اساسی از جمله اصل ۴۳، دولت موظف است برای همه‌ی شهروندان شغل شایسته با رعایت کرامت و شان آن‌ها ایجاد کند؛ پس مسئولیت رفع بیکاری به شیوه‌ی شایسته و شرافتمندانه و قانونی، برعهده‌ی دولت است نه سودجویانی مثل مدیرعامل موسسه خیریه نذر اشتغال؛ اینها که در جلوی دوربین‌ها سنگ بیکاری و اشتغال را به سینه می‌زنند، پشت پرده سودهای هنگفت از بیصدایی و بی‌حقوق نیروی کار غیرمتشکل می‌برند و باید مدال استثمارگران نوین را بدون هیچ تردیدی به سینه‌ی اینها آویخت.
فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) نیز به بهانه‌ی دوم یعنی مهارت نداشتن نیروی کار! اشاره می‌کند می‌گوید: از حدودِ سه ماه قبل، فعالان اقتصادی و نابغه‌های صنعتِ کسب و کار! شروع کردند در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تبلیغ و فضاسازی که مشکل اساسی عدم اشتغال، عدم مهارت نیروهای تحصیلکرده است و مدام بر طبل لزومِ مهارت‌آموزی کوبیدند؛ پشت هم تاکید کردند که باید مجاری قانونی برای کارآموزی و مهارت‌آموزی ایجاد شود و حلقه‌ی مفقوده‌ی عدم اشتغال کارگران، عدم مهارت است؛ یعنی کار به وفور داریم اما کارگری که بتواند کار کنیم نداریم!او ادامه می‌دهد: تاکید بر مهارت‌آموزی و اشتغالِ بدون حقوق آنهم برای نیروی کار جوان و تحصیلکرده، به غایت دردناک است؛ سرنا را از سر گشادش می‌نوازند تا خودشان به نان و نوا برسند! در دهه‌های ۶۰ و دهه ۷۰ با موج انبوه جمعیت جوان در کشور مواجه شدیم و برای اینکه آنها را سرگرم کنیم تا از ما کار و درآمد نخواهند، دانشگاه‌های بدون پشتوانه و بدون ارزش زدیم، صدها و هزاران دانشگاه بدون ضابطه و قاعده، بیشتر از تعداد دانشگاه‌های کل اروپا و اسکاندیناوی!
و بعد هم استاد شاگردی! حالا دوباره خطاب به جوانان جویای کار می‌گویند شما چیزی نمی‌دانید! مهارت ندارید! باید بروید در قالب نظامِ استاد شاگردی کار کنید؛ ما به شما حداقل حقوق وزارت کار را هم نمی‌دهیم؛ در واقع می‌خواهند ظلم و بی‌عدالتی و فساد اخلاقی را در قالب‌های انسان‌دوستانه و حقوق انسانی جا بزنند و به جامعه حقنه کنند! وقتی انسانی ده ساعت در روز و ۲۸ روز در ماه کار کند و دو میلیون حقوق بگیرد، دیگر کدام انسانیت؛ کدام رفع بیکاری؟! این شیوه‌ی مثلاً اشتغال‌زایی، نماد روشن استثمار است، همان برده‌داری است منتها با الفاظ شیرین و فریبنده!
صدا و سیما به امثال مدیرعاملِ موسسه خیریه اصفهانی، تریبون می‌دهد تا بیاید از نظریات متحجرانه‌ی خود دفاع کند؛ اینها که خود را دلواپس اقتصاد و بیکاری جوانان می‌دانند، یکبار هم انگشت اتهام را به سمت دولت و دولت‌ها نمی‌گیرند که چرا براساس الزامات قانون اساسی شغل ایجاد نکردید بلکه مدام می‌گویند قانون کار مانع است و حداقل دستمزد نمی‌گذارد!
کارگران مراقب باشند،این ها همه جا بلندگو دارند!
حبیبی می‌گوید: دنبال ارزان‌سازی نیروی کار هستند و از تمام مجاری ممکن و از همه بلندگوهای رسمی منویات خود را فریاد می‌زنند؛ کارگران و تشکل‌های کارگری باید به شدت مراقب باشند.توفیقی نیز می‌گوید: جالب است که صدا و سیمای مثلاً ملی که از قرار »میلی« است، دربست در اختیار این دست آدم‌ها و نظریات قرار گرفته و به اینها هر روز بلندگو می‌دهد؛ دریغ بر ما کارگران که با پول ما اینگونه علیه ما هجمه‌سازی می‌کنند!به گزارش آراز اذربایجان به نقل از ایلنا،در آستانه‌ی روی کار آمدن دولت جدید، تلاش برای احیای طرح استاد شاگردی، خطری به غایت جدی است؛ اگر تا پیش از این به فکر »سرکوب دستمزدی« و پایین آوردن سطح دستمزد بوده‌اند، حالا می‌خواهند کلاً دستمزد را به توافقِ کارفرمای ارباب و کارگرِ رعیت منوط کنند.
کارگر در نظام استاد شاگردی، رعیتی است که نه حق اعتراض دارد و نه می‌تواند حقوقش را مطالبه کند؛ به زعم آقایان باید خیلی هم خوشحال باشد که شغل دارد و بیکار نیست؛ همان شغلی که حقوقش به اندازه‌ی نان خالی هم نیست!
Arazazarbaijan.aghtesadi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۶ ق.ظ

دیدگاه


× چهار = 32