ولنگاری فرهنگی در حوزه هنر و سینما

ولنگاری فرهنگی در حوزه هنر و سینما

حامد تیموری
گروه فرهنگی:سینما از همان بدو ورود و آغاز به کار خود برای جذب بیشتر مخاطب و کسب درآمد بیشتر، دست به اقدامات مختلفی زده است که در بازه زمانی خود قابل بررسی است. در ایران نیز پس از ورود سینما به کشور استفاده از مسائل جنسی، موسیقی و رقص به عنوان ابزارهای جذابیت به کار رفته است که البته در همان زمان هم با واکنش مردم همراه بوده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی و حاکم شدن گفتمان دینی به جای گفتمان سکولار، شاهد تغییر در روند و حذف مسائل غیراخلاقی از سینما بودیم. اما در این سالها هم در بازه هایی به دلیل اهمال کاری مسئولین سینمایی خط قرمزهای دینی و اعتقادی و قانونی رعایت نشده و با ترفندهایی فیلم سازانی که خود را در قید این خطوط نمی دیدند سعی در دور زدن این خط قرمزها داشته اند.
با روی کار آمدن دولت یازدهم با یک ولنگاری فرهنگی در حوزه هنر و بخصوص سینما مواجه هستیم که با شیبی ملایم در این سه ساله شاهد ورود انواع شوخی های جنسی، رقص آوازخوانی، دوستی با جنس مخالف و سایر مسائل ضد اخلاقی در سینما برای جذب بیشتر مخاطب می باشد.
در طول یکسال اخیر فیلم سازان با استفاده از تغییر تکنیک در سه مولفه زمان روایت فیلم، مکان ساخت فیلم و زبان دیالوگهای فیلم تقریبا توانسته اند آنچه را که تا پیش از آن به نوعی پرداختن به آن در سینمای ایران ممنوع بود به روی پرده آورده و به نمایش بگذارند.
بطوری که اگر سه مولفه فوق در شرایط عادی یعنی در مکانی مثل تهران، به زبان فارسی و روایت فیلم در سالهای جاری بود عملا امکان پرداختن به آن نبود. البته گاه بیشتر از یک مولفه و گاهی هر سه مولفه فوق (زمان، مکان و زبان) به کمک هم آمده و در اختیار فیلم ساز قرار میگیرد. در ادامه مطلب به گوشه ای از نحوه استفاده از سه مولفه فوق در فیلمهای اخیر برای ابتذال بیشتر در سینمای ایران اشاره میشود:
*تغییر زمان روایت فیلم
در استفاده از این تکنیک، فیلم ساز برای استفاده از مولفه های جنسی و اخلاقی در فیلم خود زمان روایت فیلم را تغییر داده و به زمانی مثلا قبل از انقلاب منتقل می کند تا بتواند حرف خود را بیان نماید. به طور مثال در فیلم “نهنگ عنبر” برای نشان دادن خیانت زن به همسر خود یعنی جایی که در زمان کودکی ارژنگ( رضا عطاران) مادر وی با مرد دیگری وارد رابطه عاشقانه شده و در حالی که متاهل است با معشوقه خود از ایران فرار می_کند و فرزند و همسر خود را تنها می_گذارد. یا در جای دیگر از فیلم برای نشان دادن پارتی مختلط بین دانشجویان باز به روایتگری فیلم در دوران قبل از انقلاب می پردازد.
*تغییر مکان روایت فیلم
نشان دادن زن بی حجاب ،زندگی زن و مرد زیر یک سقف بدون ازدواج رسمی، لمس جنس مخالف یا رقصیدن در مراسمات گوناگون در داخل ایران امکان پذیر نیست. فیلم سازان برای نشان دادن این روابط در فیلم خود با تغییر لوکشین فیلمبرداری به خارج از کشور، عملا این مشکل را برای خود حل میکنند. در فیلمهایی مثل “من سالوادور نیستم” و “سلام بمبئی” داستان اصلی فیلم در خارج از کشور روایت می_شود.
در این فیلمها از هنرپیشه های زن خارجی استفاده شده است که بدلیل غیر ایرانی بودنشان بی حجاب بوده و در ارتباط با هنرپیشه مرد ایرانی از آزادی عمل برخوردار است.
در این گونه فیلمها شاهد رقص مردان، نمایش مشروب،شوخی های جنسی بین زن و مرد استفاده از گوشت خوک و … هستیم که با مبانی اعتقادی و فرهنگی ایرانیان هیچ سازگاری ندارد.
در فیلم “نزدیک تر” دختر خانواده (رعنا) پس از چند سال زندگی در خارج از کشور، داستان زندگی خود را برای پسر عمویش که عاشق اوست، روایت می_کند که در آنجا مدتها با مردی بدون ازدواج زندگی کرده و از او باردار شده است و ازدواج رسمی را به تمسخر می_گیرد.
همچنین در این فیلم مشخص می_شود مرد فرانسوی که با رعنا رابطه داشته است متاهل است و همزمان با رعنا دارای همسر می باشد. البته ارتباط خارج از عرف رعنا فقط به این مرد ختم نمی شود و مشخص است که با مردان دیگری نیز در ارتباط بوده است.در فیلم”سلام بمبئی” احمد به راحتی با دختر هندی که قصد ازدواج با وی را دارد رفت و آمد می_کند و حتی در رستوران دختر هندی از احمد می خواهد که اجازه دهد وی را ببوسد و برای بوسیدن وی اقدام می_کند که با عقب کشیدن احمد مواجه می_شود.
البته این تغییر مکان روایت فیلم فقط مربوط به خارج از کشور نیست و در فیلمهایی نظیر “زاپاس” و “ناردون” داستان فیلم در روستا روایت میشود که در خلال داستان شاهد رقص دسته جمعی مردانی هستیم که یا در عروسی هستند و یا بوسیله رقص و آواز شادی خود را نمایش میدهند و رقص آنان با همراهی زنان نظیر چرخاندن دستمال در بالای دستها همراه است. و یا در فیلم ناردون پیرمرد(سیروس گرجستانی) از معشوقه سابقش که هیچ نسبتی با وی ندارد اجازه می خواهد که وی را ببوسد.
*تغییر زبان دیالوگها
زبان دیالوگها یکی از مولفه های تاثیرگذار درفیلم است. بطوریکه در برخی موارد با تغییر زبان از زبان فارسی به زبان دیگر ویا برعکس شاید نتوان همان مفهوم اصلی را منتقل کرد و یا مفهوم به طور کلی عوض شود. استفاده از زبان دیگر، باعث کاهش حساسیت ها نسبت به یک موضوع شده و مسئولان سینمایی به راحتی از کنار آن گذشته اند.
در فیلمهایی مثل “من سالوادور نیستم” و ” سلام بمبئی” به دلیل تغییر لوکشین، از زبان کشور محل فیلم برداری استفاده شده و مفاهیم انتقال پیدا می_کند.
ترانه استفاده شده در مراسم عروسی شخصیتهای اصلی فیلم در فیلم سلام بمبئی به زبان هندی است که علاوه بر داشتن مفاهیم دون با رقص مردان همراه است. و یا درفیلمی مثل “آس و پاس” فیلمساز اقدام به پخش ترانه به زبانهای مختلف دنیا میکند که شاید در شرایط عادی امکان پخش آن نباشد.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۹:۰۳ ق.ظ

دیدگاه


3 × پنج =