ترویج فرهنگ وعقاید از طریق قرآن کریم
گروه فرهنگی :مردم برای آموزش عقاید و مسائل زندگی¬ خود، به هر کتاب و منبعی مراجعه می¬ کنند، جز قرآن، گویی نیازی نمی¬ بینند که از خود قرآن کریم چیزی یاد بگیرند.
مردم برای آموزش عقاید و مسائل زندگی¬ خود، به هر کتاب و منبعی مراجعه می¬کنند، جز قرآن! گویی نیازی نمی¬بینند که از خود قرآن کریم چیزی یاد بگیرند! اما باید توجه داشت که مراجعه¬ای مستقیم به قرآن کریم علاوه بر سودهای گوناگون ما را از ده¬ها زیان و خطر دور می¬سازد که به مواردی از این خطرها اشاره می¬کنیم:
خطر تحریف و خرافه:اگر به زبان روشن قرآن مراجعه نکنیم، اسلام را با هوی و هوس و تمایلات جاهلان و دنیادوستان، به انحراف خواهیم کشاند و راه را بر نقد و ابطال گرایش¬های خرافی و نادرست خواهیم بست، زیرا هر گروه و فرقه¬ای می-تواند به گونهای خود را به اسلام نسبت دهند. اگر رابطه مردم با وحی قطع بشود، بی¬ تردید راه هر گونه تحریف و انحراف در برابر آنان بازخواهد بود، اما مراجعه¬ای مستقیم به قرآن به همگان نشان می¬دهد که چه چیزهایی در اسلام و در زبان وحی، مورد تأکید قرار گرفته¬اند و چه چیزهایی خارج از آموزه¬های قرآن به تعالیم اسلام اضافه شده¬اند.
خرافه یک خطر جدی است. با بهره¬گیری از گرایش مردم به اسطوره و افسانه و نیز علاقه¬ مردم به مظاهر و جلوه¬گاه¬های محسوس برای خدا، عده¬ای سودجو برای مردم خدایان زمینی می¬تراشند و اسطوره¬ها و افسانه¬ها می¬سازند و با این بنیادهای خرافی عده¬ای را به مقام خدایی میرسانند و بازار شفادهی، دعانویسی و طالع¬بینی را گرم می¬کنند و به هر بهانه¬ای به غارت عقل و اندیشه و ثروت و دارایی مردم می¬پردازند. خرافه یک خطر جدی است. با بهرهگیری از گرایش مردم به اسطوره و افسانه و نیز علاقه¬ مردم به مظاهر و جلوه¬گاه¬های محسوس برای خدا، عده¬ای سودجو برای مردم خدایان زمینی می¬تراشندبرای مبارزه با این¬ها باید با پیش آمدن هر حادثه، مسئله¬ و مشکل جدیدی، این احساس در ما پدید آید که برای تعیین تکلیف آن حادثه و حل آن مشکل، از قرآن که دست عنایت آفریدگار جهان است، یاری بخواهیم.از مسائل تربیتی و فرهنگی گرفته تا مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و بین¬المللی جهان امروز. در همه¬¬ این موارد می¬توانیم به قرآن مراجعه کنیم و پاسخ لازم را از قرآن به دست آوریم.خطر تفرقه و اختلاف:بدون شک تفرقه و اختلاف از خطرهای بنیان سوز جامعه¬ها و مکتب¬ها است و منشأ بسیاری از اختلاف¬ها، هوا و هوس دنیا دوستان و جاه¬ طلبان از طرفی و تأثیر پذیرفتن از مکاتب و مذاهب غیراسلامی، از طرف دیگر است. مذاهب و مکاتب مختلف دیدگاه¬های خود را تنظیم کرده و به ترویج آن می¬پردازند و غالباً برای ترویج بیشتر و تقدیس دیدگاه خود، بر آن می¬کوشند تا بخشی از آموزه¬های خود را با قرآن کریم تطبیق دهند.
در نتیجه به »تفسیر به رأی« از قرآن اقدام می¬کنند، یعنی بر آن می¬کوشند تا دیدگاه¬های خود را به قرآن تحمیل کنند و قرآن را با دیدگاه¬های خود تطبیق دهند.بنابراین ما نباید به جای قرآن به این کتاب¬ها و نوشته¬ها مراجعه کنیم، زیرا مراجعه به این نوشته¬ها و کتاب¬ها، ذهن ما را به گونه¬ای شکل می¬دهد که دیگر نتوانیم از قرآن کریم بیاموزیم، بلکه آموزه¬های قرآن را به سادگی با محتوای ذهن خود تطبیق می¬دهیم.خطر حدیث¬های جعلی:یکی از مشکلات معارف اسلامی، وجود حدیث¬های جعلی است. جعل حدیث، جریانی است که همه¬ محققان جهان اسلام آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفته¬اند. محققان سابقه¬ جعل حدیث را تا صدر اسلام پی گرفته¬اند. برخی آغاز جعل حدیث را سال ۴۱ هجری، یعنی سال شهادت علی (ع) می¬دانند و برخی آن را به سال¬های پایانی خلافت عثمان نسبت می¬دهند.
علی (ع) از جعل حدیث حتی در زمان پیغمبر (ص) سخن می¬گوید، با این بیان که در زمان زندگی پیامبر به زبان او دروغ می¬بستند تا جایی که رسول خدا دراینباره خطبه¬ای خواند و گفت: »هر که از زبان من آگاهانه دروغ بگوید، جای در آتش خواهد داشت.«علی (ع) از جعل حدیث حتی در زمان پیغمبر (ص) سخن می¬گوید، با این بیان که در زمان زندگی پیامبر به زبان او دروغ می¬بستند تا جایی که رسول خدا دراینباره خطبه¬ای خواند و گفت: هر که از زبان من آگاهانه دروغ بگوید، جای در آتش خواهد داشت.
جعل حدیث هدف¬های گوناگونی داشت، از جمله: مبارزه با اسلام و قرآن. عده¬ای ناباور و منافق که در میان مسلمانان بودند، برای تخریب معارف اسلامی دست به جعل حدیث می¬زدند. اینان هزاران حدیث جعل کرده و وارد معارف اسلامی کردند. ابن جوزی می¬گوید که زنادقه، چهارده هزار حدیث جعل کردند.
- تأیید گرایش¬های مذهبی از نظر اصول و فروع. پیروان مذاهب برای تأیید دیدگاه¬های خود در اصول اعتقادی یا در فتواهای فقهی، دست به جعل حدیث زدند.
- تأثیر در افکار عمومی در قلمرو وعظ و تبلیغ. اینان با جعل حدیث یا روایت¬ حدیث¬های ضعیف و بی¬ سند، می¬خواستند شنوندگان خود را بیشتر تحت¬ تأثیر قرار داده و به دینداری و اخلاق تشویق کنند. هنوز هم سخنرانی¬های ما و کتاب¬های معروفی، بسیاری از این احادیث را در خود دارند، مانند کتاب¬های عرفا و کتاب¬های ارشادی دیگر.- جعل حدیث به خاطر اغراض سیاسی و تقرب به حاکمان و صاحبان قدرت. از نمونههای بارز آنها، جعل حدیث درباره¬ی ارجمندی دمشق و شام و کاستن از قدر و منزلت عراق است که تحت تأثیر قدرت معاویه پدید آمد. بنابراین تحریف¬ها، هر مؤمنی در شام است و همه¬ اشرار در عراق. شیطان در عراق به هدفش رسید، اما از شام بیرون رانده شد.مجموعه¬ احادیث اسرائیلی (اسرائیلیات) که به معارف اسلامی آمیخته شده¬اند، با مقاصد مختلف به وسیله¬ یهودیان مسلمان شده و گاهی به وسیله¬ خود مسلمانان ساده¬ لوح و یا دشمنان غیر یهودی اسلام ساخته و پرداخته شده و جزء احادیث ما قرار گرفته¬ و با هدف¬های گوناگون مورد بهره¬برداری قرار گرفته¬اند. از حضور اسرائیلیات در کتاب¬های ما جای تردید نیست و حتی در تفسیرهای ما، آن¬جا که به سرگذشت و زندگی انبیاء گذشته مربوط است، دیده می¬شوند. بنابراین مراجعه¬ مستقیم به قرآن کریم، ما را از خطر پیروی از احادیث جعلی دور می¬دارد.
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۷ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۵:۲۰ ق.ظ