تبین فرهنگ مصرف گرایی درگستره حیات روزمره

تبین فرهنگ مصرف گرایی درگستره حیات روزمره

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: یکی از مهمترین چالش¬های حیات معاصر انسان در جهان امروز مسئله مصرف است. اینکه از مصرف به عنوان مسئله تعبیر می¬شود شاید برای تأکید بیشتر بر جنبه¬های مشکل¬آفرین آن است.
چرا که مصرف به خودی به خود مسئله یا مشکل نیست. چنانکه در تعریف ضمنی آن آمده است :
»مصرف‌گرایی یعنی استفاده از کالاها به منظور رفع نیازها و امیال. این عمل نه تنها شامل خرید کالاهای مادی، بلکه در برگیرنده خدمات نیز هست.«(انجمن علمی علوم¬اجتماعی- فرهنگ مصرف گرایی)
پس در نخستین گام زوایه دید کلی خود را بر اساس تبین مسئله مصرف گرایی و فرهنگ آن در معنای رفتاری معقول و به هنجار در گستره حیات روزمره خود، تعیین می¬کنیم.
اگر کلانشهرارومیه را به شکل کاملاً فرضی جامعه آماری خود در خصوص تبین موضوع فرهنگ مصرف گرایی در نظر بگیرم به شکل بدیهی باید سراغ هنجارهای مرتبط با الگوی مصرف مردم این جامعه شهری برویم. به عبارتی طرز تلقی مردم کلانشهر ارومیه از مصرف و فرهنگ آن در همه اقشار و حتی مسئولین محترم آن!
کلانشهر ارومیه ذاتاً به دلایل گوناگون از جمله قطب¬بندی سنتی و خودمانی، قطب کشاورزی فرض شده که در هر صورت استعداد بزرگ و پتانسیل طبیعی آن است، اما هیچ گاه به دلیل واقعی نبودن این قطب¬بندی، (ونه استعداد طبیعی آن) این توانایی بالقوه، بالفعل نشده است و در شکل طبیعی خود حتی به شکل عکس عمل کرده است. عوض شدن متن جامعه شهری کلانشهرارومیه با متن روستایی روستاهای اطراف و مؤثر در تعاملات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، درون منطقه¬ای ودرون اجتماعی و هجوم فرهنگ روستایی بر پیکره فرهنگ نچندان شهری آن! و یا حضور سرمایه-داری غیر شهری در ارکا¬ن اقتصادی آن و …
بر همین اساس از پایه¬های محکم اقتصاد تولیدی در حد واندازه¬های این جامعه¬شهری در این کلانشهر خبری نیست! حتی وجود تولیدات صنایع غدایی از همه نوع، خود گواه این مدعا است که شبه تولید موجود در این جامعه شهری، جلوه تام مصرفی دارد. اقلام مصرفی که پشتوانه و عنصری جز سود و واسطه¬گری در چرخه تولیدی خود، ندارد و به خود راه نمی¬دهد.کلانشهر ارومیه ذاتاً از مصرف گرایی رنج می¬برد و حتی می¬توان ادعا کرد که روحیه ضد مصرفی و به عبرات دیگر مصرف¬زدگی در آن نمود کامل دارد. یکی از ابعاد این نمود، تجاری شدن فی¬الفور مناطق مختلف آن و نیز سوق یافتن همه ابعاد شهری به سمت مصرف و مصرف گرایی!
البته مصرف¬گرایی در بعد بین¬المللی و نیز ملی، خود معضلی فراگیر است و مختص کلانشهر ارومیه نیست. اما مشکل آنجا است که اگر مصرف گرایی در کلانشهرهای بزرگ کشور و یا گستره جهان امروز زائده مدرنیته و مدرنیزاسیون در اشکال مختلف خود است، در کلانشهر ارومیه ابتداً ذاتی این جامعه شهری بوده و هست و سپس از زواید تجدد و مدرنیته نیز انباشته شده¬است.زندگی قسطی، مد، تبلیغات و رسانه، کنش¬های ضد اخلاق¬ ( تجمل، چشم هم چشمی و …) تجاری شدن بی¬رویه و یک طرفه بازار و اقتصاد و …. همه و همه از دلایل ایجاد و روحیه مصرف گرایی است:
» توسعه انواع فروشگاه¬های بزرگ (مواد غذایی، اسباب منزل، پوشاک، وسایل الکتریکی و…) در زیر یک سقف، مردم را به مصرف گرایی انبوه عادت داد. افراد در محیطی قرار می¬گرفتند که کالاهای متنوع را در یک جا جلوی چشمان خود می‌دیدند. هم زمان، مدگرایی بوجود آمد که بر اساس آن کالاها برای دوره¬های معینی (یا محدودی) تبلیغ و استفاده می¬شدند. مردم به این سمت هدایت می¬شدند که کالاها را در زمان محدودی استفاده کنند.مصرف¬گرایی می بایستی سهل و آسان گردد. پس ابزار مصرف¬گرایی باید مهیا می¬شد. در جوامع مختلف انسانی وسایل ارتباط جمعی به مهمترین ابزار مدگرایی و تبلیغ برای کالاها تبدیل شدند. دو نوع ابزار مصرف گرایی در جوامع رواج پیدا کرد: نخست حراج های پی در پی کالاها و دیگری اشاعه کارتهای اعتباری. در کشورهای توسعه یافته، در طول یک سال به بهانه¬های متعدد حراج کالاها وجود دارد. در حراج کالاها، از یک روان شناسی استفاده می¬شود و آن ایجاد احساس نیاز کاذب است. مشتری جنسی را که در حراج می¬بیند، فکر می¬کند که نیاز دارد، در حالی که اگر حراج نبود چنین احساسی به او دست نمی¬داد. از سوی دیگر، فرد در بازار باید احساس کند که همه وقت، پول برای خرید دارد.
در اینجا مسئله از طریق مکانیزم کارت های اعتباری حل می¬شود. به عبارت دیگر هر گاه احساس نیاز کردی، حتی اگر پول نقد هم نداشته باشی، با داشتن کارت اعتباری، در واقع پول به همراه خود داری. بنابراین نیاز هست (اما از نوع کاذب) توانایی خرید هم هست (به شکل مصنوعی)….« ( انجمن علمی علوم¬اجتماعی- فرهنگ مصرف گرایی)در هرحال مصرف¬گرایی و در در اصل مصرف¬زدگی یکی از معضلات بزرگ فرهنگی کلانشهرارومیه است که حتی اهالی و مسئولین این جامعه شهری را از اهم موضوعات فرهنگی و اقتصادی آن غافل کرده است.وجود ذهنیت تشریفاتی و تجملاتی، عدم توجه به بزنگاه¬های مهم توسعه فرهنگی واجتماعی به عنوان زیر بنایی توسعه پایدار، ضعف تاریخی ومعاصر در موقعیت¬شناسی زمانی برای برنامه¬ریزی و عملیاتی کردن برنامه¬ها و …. از جمله دلایل ساختاری ایجاد و وجود جو مصرفی در جامعه کلانشهری ما در بین مسئولین و اهالی خرد وکلان آن است.
در وهله بعدی وجود فواصل طبقاتی ووجود نامتوازن طیف¬های مختلف اجتماعی در گستره کلانشهرارومیه، از نمودهای-عینی مصرف¬زدگی است. جامعه شهری و اخلاق جمعی در معرض خطر آن را دریابیم. به عبارت دیگر خود انسانی¬مان دریابیم!

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۵:۰۳ ق.ظ

دیدگاه


+ 1 = هفت